استاد آقایی:
«2ـ9ـ با این مایه از ضعف در تاریخ و ادیان ایران باستان و شوق به «بولتنسازی» است که به ناگزیر، دست به دامان سخنان دکتر شریعتی شده و لابد به این وسیله، دل خوش میدارید که مستنداً فرمایش فرمودهاید! اما دوست عزیز! آقاجان! آقای دکتر شریعتی در کتاب تاریخ ادیان خود، چنان اراجیفی دربارهی دین زرتشت آورده است که فقط برای لختی تفریح و خندیدن مناسب است. برای نمونه، ایشان در اواخر همان کتاب مستطاب تاریخ ادیانشان، واژهی منثره/ منتره را به ضربالمثل «فلانی را منتر خود کردهایم»، ربط دادهاند!!! از این مزخرفتر میتوان اظهارنظر کرد؟! جز این، اغلب آنچه که آن مرحوم مبرور دربارهی دین زرتشت آورده هم مطلقاً چرند است. کاش میدانستید که استناد به دکتر شریعتی ضد ملی و ضد شیعی، نه فقط ذرهای بر اعتبار سایت جنابعالی نمیافزاید، بلکه آن را معیوب و معیوبتر هم میکند. (دربارهی نگرشهای ضد ملی و ضد شیعی شریعتی، مقالهای در دست انتشار دارم که در آن با استنادات مکرر به سخنان او طی سالهای 1348 تا 1350، روند تحول اندیشهاش در دو حوزهی ملیگرایی و تشیع را دقیقاً نشان دادهام.)»
استاد عزیز!
یک. هیچگاه به سخن دکتر شریعتی استناد نکرده ام بلکه روش فقیهان را پیش گرفته ام. فقیهان در فقه استدلالی، پس از بررسی ادله، وقتی به نتیجه ای می رسند معمولا مقیدند به نقل دیدگاه یک یا چند مجتهد همسوی دیگر. این کار به معنای این نیست که دیدگاه فتوای آن مجتهد، سند فتوای این مجتهد است. چنین شیوه ای برای آن است که مخاطب راحت تر سخن او را بپذیرد.
کم نیستند مخاطبان سایت که دکتر شریعتی را قبول دارند. وقتی بگویم: شریعتی نیز چنین سخنی را گفته، بخشی از مخاطب ها راحت تر حرفم را پذیرا هستند.
نه فقط شریعتی بلکه بیشتر نقل قول های معاصرینی چون شهید مطهری به همین دلیل است نه اینکه سند حرفم، سخن شهید مطهری است.
دو. به جای این ادعا که: «اغلب آنچه که آن مرحوم مبرور دربارهی دین زرتشت آورده هم مطلقاً چرند است» جا داشت بفرمایید: کدام سخن او را در سایت آورده ام که به فلان دلایل اشتباه است. اشتباهات دیگر او به من ربطی ندارد.
سه. اینکه «دکتر شریعتی ضد ملی و ضد شیعی» است، با آوردن برخی سخنان او ـ اگر منطقی و از روی مطالعه باشد ـ منافات ندارد. یک بار سخن پژوهشگری را آوردم که آثار زیاد و وزین در موضوعات این سایت دارد. شخصی که خوشش نیامده بود، پیام گذاشت که: او عرق خور است. گفتم: عرق خوری او چه ربطی به این دارد که سخنی از روی تحقیق او را بیاورم؟!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ