سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که با حق درآویخت ، خون خود بریخت . [نهج البلاغه]
آمار

بازدید امروز :147
بازدید دیروز :275
کل بازدید :3057781
تعداد کل یادداشت ها : 1491
103/1/10
یادداشت های گذشته [1484]
برگزیده ها
 
کانال گفتگو با زرتشتیان [0] سایت "گفت و گو با زرتشتیان" [0] بر قله احادیث [0] مبهم ترین شخصیت تاریخ [0] خلیج فارس در سخن پیامبر(ص) [0] هیچستان [1] ترجمه منشور کورش [0] راه مقابله با زرتشتی [0] زنده زنده پوست کندن [1] سهم زرتشتیان در جنگ با عراق [1] نقد مسلمانان به جای اسلام [0] همه چیز اسلام از زرتشت! [0] چهارشنبه سوری [0] چرا اسلام جایگزین زرتشتی؟ [0] مهمترین های اسلام و زرتشتی [1] نژادپرستی ابزار زرتشتیان [0] گرایش زنان به اسلام [0] برخورد زرتشتیان با مرتدان [0] مقایسه ی بحرینی ها و زرتشتی ها [0] مفاتیح و ادرار شتر [0] نژادپرستی ممنوع [0] پس از عمری پژوهش [1] اسلام فردوسی [0] اسلام برای 1400 سال پیش [0] حقوق حیوانات در اسلام [0] تفسیر فروهر [0] امام رضا(ع) و زرتشتیان [0] مقایسه ی ادرار گاو و شتر [0] توهین به ایرانیان [0] تغییر در زرین کوب [0] ساسانیان بیگانه از فروهر [0] شورش ها در ایران [0] حضور امامان در جنگ با ایران [0] استحقاق توهین؟! [0] کاهش جمعیت زرتشتیان [0] کاهش حضور زرتشتیان در اینترنت [0] جنگ و کشتار [0] نجابت زرتشتیان [0] درخواست زرتشتیان از من [0] ظلم به زنان [0] اسلام اختیاری ایرانیان [0] می خواهم زرتشتی شوم! [475] ارزش شعار زرتشتیان [0] دزدی حدیث [0] وحشی‏گری در ایران باستان [0] کشتارهای امام علی(ع) [0] اخراج آریایی ها [0] تشرف یک زرتشتی به اسلام [0] عوامل گرایش به زرتشتی [0] ملاک خودی و غیر خودی [0] مشروعیت انجمن زرتشتیان؟ [0] قرض دادن زن خود [0] اعدام در دین زرتشتی [0] نوروز [0] انتخاب رئیس حکومت [0] آدم خواری [0] بی اعتباری گاتها [0] کارنامه اسلام [0] پیامبر اسلام(1) [0] پیامبر اسلام(2) [0] آرشیو پیوند روزانه [74]
خبر مایه
 
0[0]
لینک خرید کتاب راه راستی: www.raherasti.ir/9791

عضویت در تلگرام
 

سایت راه راستی راه اندازی شد

منابع تحریف گستر در حادثه عاشورااستاد آقایی:
«1ـ9ـ گفته‌اید که «مقدس‌ترین چیز در نزد زرتشتیان آتش است» که البته حرف بی ربط و گزافه‌ای است؛ و در جایی دیگر، ناگهان دچار شهود گشته و پس از قدری کلی‌گویی در مورد وجه عمومی تقدس آتش،‌ چنین فرموده‌اید که «چه بسا قضیه‌ی آتش در میان زرتشتیان همان داستان شمع را دارد. همانگونه که در این زمان، اهمیت دادن به روشن کردن شمع ربطی به اسلام ندارد، بعید نیست قداست آتش نیز ربطی به دین اصلی زرتشت نداشته باشد. لذا قداست آتش را در میان اقوام کهن دیگر غیر از زرتشتیان نیز می‌بینیم.»
آقاجان! آخر من به جنابعالی چه بگویم؟! از جنابعالی که خبر ندارید نماد گیتیانه‌ی «اشه»، آتش است و از اسطوره‌شناسی آتش و انطباق دو وجه همزمانِ سوزندگی و سازندگی این عنصر با فلان آموزه‌ی زرتشتی هم بویی نبرده‌اید، چگونه انتظار داشته باشم که وجه خاص و نمادین آتش در دین زرتشتی را (که به کلی متفاوت با تقدس عمومی آن است) فهمیده باشید؟»

استاد عزیز!
یک. به چه دلیل مقدس ترین چیز دانستن آتش در نظر زرتشتیان، حرفی بی ربط و گزافه است؟ شما بفرمایید مقدس ترین چیز چیست؟ در موارد متعدد در این نقدنامه، بدون ارائه ی دلیل و توضیح، با چشمانتان بسته می گویید: این درست نیست؛ آن درست نیست؛ متوجه نشدید و..!
اینطور حرف زدن، علمی نیست.

دو. می گویید: «نماد گیتیانه‌ی «اشه»، آتش است و از اسطوره‌شناسی آتش و انطباق دو وجه همزمانِ سوزندگی و سازندگی این عنصر با فلان آموزه‌ی زرتشتی…»
از کجا می دانید که زرتشت چنین باوری داشت؟ قبلا توضیح دادم که نمی توان به اسطوره، مُسطوره اعتماد کرد؛ چون معمولا اصل و اساس مسطوره معلوم نیست. مهمتر از آتش در طبیعت وجود دارد. اگر اکسیژن نباشد نه تنها آتش بلکه هیچ موجود زنده ای زنده نخواهد ماند.

سه. اینکه آتش صرفا نماد است و جنبه ی تقدسی ندارد، پذیرفته نیست. شواهد و قرائن متعدد، گویای قداست آتش در نظر زرتشتیان است: رو به آتش نماز خواندن و نیایش کردن، آلوده نکردن آتش و حتی اعدام برای این کار و…
در اوستا این همه از ایزد آذر تجلیل شده و حتی به عنوان «مهترین ایزد» از او یاد شده. آذر همان ایزد نگهبان آتش است.

چهار. تعبیرهایی چون: «گزافه»، «ناگهان دچار شهود گشته»، «من به جنابعالی چه بگویم؟!» و «بویی نبرده اید» انسان را به تردید وا می دارد که هدف شما از این نقدنامه، ارائه ی مطلبی علمی باشد.

استاد آقایی:
«چگونه است که امام صادق (ع) بر عربی که (درست مانند جنابعالی) مجوس را به سبب خویدوده سرزنش می‌کند، شدیداً غضب می‌نماید؟ (شگفتا که در عین نقل این حدیث، کمابیش همان رفتاری را کرده‌اید که از آن عرب جاهل سر زده است!)
جنابعالی که در سایت خود ماجرای توهین یهودی و واکنش امام علی (ع) را با افتخار نقل کرده‌اید. پس،‌ به فرض توهین زرتشتیان به اسلام، چگونه نیازی نمی‌بینید که شیوه‌ی حضرت را الگوی خود قرار بدهید؟!
به بنده بفرمایید با اعلان این که «امروز زرتشتی واقعی وجود ندارد» آن هم با استنادی معوج به سخنان پرویز رجبی، یا این حکم علی‌الاطلاق که «یکی از ویژگی‌های زرتشتی‌ها اعتماد به مدارک غیر قابل اعتماد و واهی است»، اخلاق اسلامی را مراعات کرده‌اید؟
به بنده بفرمایید این اظهار که زرتشتیان در امر مخالفت با زیارت اهل قبور،‌ از وهابیون الگو یا تأثیر گرفته‌اند، چیزی جز تهمت و بلکه هرزه‌درایی است؟»

استاد عزیز!
یک. اینکه این همه پشت سر هم مرا متهم به توهین به زرتشتی ها می کنید، به سبب عینک بدبینی است. نمی دانم چرا موارد تجلیلم از زرتشتی ها را ندیدید یا نادیده گرفته اید؟! موبد مهران غیبی، زرتشتی ای بود که در فضای مجازی به تبلیغ زرتشتی می پرداخت و با من نیز بارها در تارنمای گفتگو با زرتشتیان بحث کرد. اما در زمان حیات و نیز مماتش از او تجلیل کردم و حتی به مناسبت درگذشتش چند روز سربرگ این سایت را مزین به تصویر او کردم. نمونه ی دیگر را در قسمت دوازدهم ِ پاسخ، آوردم و تجلیل های دیگر نیز داشته ام.
بله، بعضی حرفها که برداشت به توهین از آنها می شود، واقعا نمی توان بهتر گفت و الا حق مطلب ادا نمی شود. چه کنم دست من نیست. مثلا در ذیل عنوان «امروز زرتشتی واقعی وجود ندارد»، آمده که نمی دانیم زرتشت چه دستوراتی آورده و لازمه اش این است که کسی نمی تواند خود را پیرو او بداند. چگونه این را بگویم تا به زرتشتی ها بر نخورد؟

دو. در مورد پاراگراف آخرتان باید بگویم که در سایت نوشته ام: «گویا تبلیغات گسترده ی وهابیان، بر زرتشتیان نیز اثر گذاشته است» کلمه ی «گویا» حکایت از تردید دارد و نمی توان به حساب تهمت گذاشت. مگر در ایران باستان در آخر سال به زیارت اهل قبور نمی رفتند؟


  
Google

در این وبلاگ
در کل اینترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل