تذکر یک بازدید کننده
بهرام:
شما درباره وبلاگتون یه پست قرار دادین ...
قرآن کریم: هنگامی که به آنها گفته می شود: «از آنچه خدا نازل کرده پیروی کنید» می گویند: «نه، ما دنباله رو پدرانمان هستیم» آیا اگر پدران آنها درک نداشتند و هدایت نیافتند (باز هم از آنها پیروی خواهند کرد؟!) (بقره، آیه 170)
حال آنکه این آیه با توجه به کافرانی(سران قریش) نازل شده بود که به محمد میگفتند زندگی ما بر پرستش بت ها سپری میشود که سالانه افراد زیادی برای پرستششان به اینجا می آیند ... نه اینکه این آیه از قرآن به سران دارای کتاب مانند یهودی ، مسیحی ویا زرتشتی فرستاده شده ...
شما اگر به اندکی به قرآن تامل کرده باشید قرآن به وضوح میگوید که اسلام دین اجباری نیست و دارندگان کتاب یکتا پرستان هستند و در آیاتی که متاسفانه یادم نمیاد گفته که ... به آنها بگو که دین من برای خودم و دین خودتان برای خودتان ... از این آیات زیاد است که شما خود بهتر میدانید ...
من فقط خواستم بگم که این آیه ای که قرار دادین در وبلاگتون هیچ ربطی به دارندگان کتاب نداره ، چون دارندگان کتاب پیش از اسلام همگی جزو دین های خداوند بودند ...
آیا خدای محمد با خدای عیسی یا موسی یا زرتشت یا داوود و یا ... فرقی دارد؟؟؟
اگر شما پاسخ میدهید که بله فرق دارد ، پس بر خدا شرک ورزیدید ... انگار که هر دین خدای مخصوص به خویش را دارد ، و کسی که شرک ورزید کافری بیش نیست ... در قرآن زیاد گفته شده ...
اهورا در اوستا میگوید ...
بگو من نیک میپندارم تمام ادیان خداوند را چه در گذشته و چه در آینده ...
متاسفانه بند اون رو یادم نمیاد ... و این یعنی صلح بین تمام ادیان الهی ...
بهرام
بدرود
فاطمی:
الف) یکی از ویژگیهای نوشته های شما اینه که دائم می گید: «یادم نمیاد چی بود» «یادم نیست کجا نوشته بود» و...
این روش، علمی نیست.
ب) درسته که مخاطبان این آیه مشرکانند اما ضابطه ای عقلی رو بیان میکنه که همه جا کاربرد داره. حتی اگه مسلمانی کاری غیرمنطقی انجام بده صرفا بخاطر اینکه اجداد مسلمانش چنین می کرده اند، آیه او رو هم شامل میشه.
ج) خدای همه ی پیامبران یکیست اما همه ی دستورهایی که پیامبران داده اند یکسان نیست و در حال حاضر همه ی ادیان بر حق نیستند بلکه هرکدام در عصر خودشان برحق بوده اند و با آمدن اسلام بقیه ی ادیان نسخ شدند و زمان پیروی از آنها به پایان رسیده است. بنابراین اگر اسلام را برحق دانستیم نمی توانیم بقیه را هم برحق بدانیم.
بهرام:
با سلام و درود فراوان ...
راجب جمله نخست شما ، حق را به شما میدهم و من باید منبع سخنم را نیز درج کنم ولی به خدا سوگند اگر مطلبی را  زبان دیگران به زبان خودم بیاورم ...
ما باید به این توجه کنیم که قرآن بر روزگار محمد نازل شده است پس هر آیه ای اصل خود را دارد که نمیتوان از آن در همه موارد الگو برداری کرد ...
مشخص است که خداوند هر فرد را با توجه به آیینش مورد بازخواست قرار میدهد تا عدالت بر قرار شود...
برای مثال ما هم اکنون در 1400 سال پیش سیر میکنیم ، دین محمد دین تازه ایست که تنها در کشور های همسایه شیوع یافته است با توجه به اینکه ما در 1400 سال پیش هستیم هیچ وسیله ارتباطی مانند موبایل یا اینترنت وجود ندارد ...
از اینکه گفتید بقیه ادیان نسخ شده اند به زبان خویش گفتید و هیچ سند و مدرکی از قرآن راجب اینکه بقیه ادیان منسوخ هستند را نیاوردید...
من در قاره آمریکا هستم و شما در شبه جزیره عربستان ... آیا اسلام میتواند خودش را به من برساند ؟؟؟ و یا من میتوانم خود را به اسلام ؟؟؟
اکنون تکلیف کسانی که تا پیش از ظهور دنیای دیجیتال مرده اند چیست ؟؟؟
پس قضیه منسوخ بودن بقیه ادیان به کنار میرود ...
هر کس با توجه به درایتش به اسلام بیاید ، بیاید و هر کس دوست نداشت به راه دین نخست خود ادامه دهد و این به معنای آن نیست که کسانی که شیعه نیستند به جهنم میروند
در حالی که خیلی از مراجع تقلید این سخن را میگویند  ...
فاطمی:
الف) اگر اسلام میگه به پدر و مادر احترام کنید، دزدی نکنید، زنا نکنید، همدیگر رو مسخره نکنید، ظلم نکنید و ... شما میگید در این زمان کاربرد نداره بلکه فقط برای عصر حضرت محمد(ص) مفید بوده؟
ب) در صورتی افراد طبق دین خودشان بازخواست می شوند که دلیلی برای حقانیت دین خود داشته باشند.
ج) قضیه 1400 سال پیش رو متوجه نشدم.
د) در مورد نسخ ادیان دیگر با آمدن اسلام، می توان به سوره آل عمران، آیه 19  استناد کرد: «ان الدین عند الله الاسلام؛ دین واقعی نزد خدا فقط اسلام است.»
نسخ ادیان دیگر را می توان از طریق دیگر هم اثبات کرد. من و شما معتقدیم که همه ی ادیان از سوی یک شخص (خدا) آمده اند. وقتی فرمانده به زیردستش میگه: فلان کار را انجام بده. چند روز بعد میگه: کار دیگر انجام بده. چند روز بعد فرمانی جدید میده و بعد از سومین دستور، دستوری دیگر ندهد. آیا ما چنین نمی فهمیم که فرمانبر باید طبق آخرین دستور عمل کنه؟
هـ) کسانی که ندای اسلام به گوششان نرسیده و در نتیجه مسلمان نشده اند، در قیامت بخاطر مسلمان نشدن عذاب نمی شوند. همه ی علما این را می گن.
و) هرکس طبق درایتش در قیامت سؤال و جواب می شود. اگر یک یهودی در حال حاضر حقانیت اسلام را درک نکرد و اسلام نیاوردن او از روی هوای نفس نباشه در قیامت عذاب نمی شه.
«اینجا» را کلیک کنید.
بهرام:
با سلام و درود فراوان ...
منظور من از 1400 سال پیش همان ظهور اسلام بود ...
شما فرمودید که خدا در قرآن میگوید ...
«ان الدین عند الله الاسلام؛ دین واقعی نزد خدا فقط اسلام است.»
از دید من یا خیلی از مترجم های زبان عربی به پارسی ، ترجمه ای که شما برای این آیه کردید اصلا درست نیست ...
ان ، به معنای همانا
الدین ، به معنای دین
عند ، به معنای نزد
الله به معنای خدا
الاسلام ، به معنای اسلام
حال من موندم که شما واژه ((فقط)) و ((واقعی)) رو از کجا آورده اید ؟
آیا آن را تفسیر کردید؟
با توجه به این آیه میتوان برداشت شما را هم داشت ولی ترجمه حرف دیگری را میزند
آیا خدا خود نمیدانست در این آیه فقط را نیز اضافه کند ؟
و در ضمن این آیه  منسوخ بودن ادیان دیگر را نشان نمیدهد ...
قرآنی که برای مردمی که در 1400 سال پیش میزیستند و آن هم مردم عربستان که هیچ از زندگی را نمیفهمیدند ، آیا خدا می آید به زبانی مبهم و گنگ به آنان سخن بگوید؟
اشاره میکنیم به این داستان
روزی فردی نزد حضرت محمد می آید و پس از احوال پرسی ، نگاه محمد به دست و ناخن آن مرد می افتد که پر از کثیفی و چرک بود. پس از آن دیدار ، محمد بر روی منبر میرود و میگوید: ای مردم ناخن های خود را کوتاه کنید چون شیطان زیر ناخن شما پنهان شده است ...
در واقع سطح علم خیلی پایین بوده که آن زمان بگوید ای مردم ناخن های خود را کوتاه کنید چون میکروب زیر آنهاست
این هم مثالی از آن ...
فاطمی:
الف) تعبیراتی شبیه این آیه، در فارسی هم هست. فرض کنیم در جمع دوستانمان هستیم و از میان آنها احمد را دارای انسانیت میدونیم. وقتی میگیم: «انسان احمد است» یعنی دیگران انسان نیستند. البته نه اینکه دیگران انسان نیستند بلکه منظورمان انسان بمعنای واقعی است به عبارت دیگر یعنی فقط احمد انسان واقعی است و الا به بقیه هم می توان انسان گفت اما انسان والا و واقعی را فقط احمد می دانیم نه دوستان دیگر.
گویا مراد مترجمان از «همانا» همان «فقط» است.
ب) آن سخن پیامبر که در مورد میکروب زیر ناخن مثال زدید، آیا امروز که علم پیشرفت کرده، کاربرد ندارد؟ این سخن حضرت سبب رواج بهداشت در آن زمان و این زمان می شود. چه ایرادی داره؟
بهرام:
باز هم درود بر شما که مثال های خوبی میزنید ، بنده در پست بالا تذکر دادم که با توجه به این آیه میتوان برداشت های مختلف کرد که یکی هم برداشت شما میتواند باشد...
ولی بنده مثال حضرت محمد را برای شما زدم که یعنی قرآن کلام بسیار مستقیم دارد و هیچ گاه گنگ سخن نمیگوید که اکنون ما را به این برداشت های گوناگون بیندازد که معلوم نیست کدام والا تر است ...
آن روایت از حضرت نیز فقط به خاطر پایین بودن سطح فکر مردم آن زمان بود نه کاربرد آن در امروز
ولی باید به این نکته نیز توجه داشت که چرا خدا یکبار و فقط در همین آیه این سخن را گفته است؟؟؟
سخنی که در امروز بسیار مهم است و فقط یکبار ...
به نظر شما چرا ؟؟؟
فاطمی:
الف) برداشتهای مختلف از این آیه نمیشه کرد مگر کسی با عربی آشنایی لازم نداشته باشه.
ب) اگر قرآن را سخن خدا بدونیم هرچه بگه باید قبول کنیم چه یکبار بگه چه چند بار. این حرف شما به بهانه گیری بیشتر شباهت داره. در عین حال دو آیه ی دیگه هم میارم که طبق آنها ادیان دیگر نسخ شده اند:
ـ وَمَن یَبْتَغِ غَیْرَ الإِسْلاَمِ دِینًا فَلَن یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ (آل عمران 86)
هر که جز اسلام دینی [دیگر] جوید هرگز از وی پذیرفته نشود و وی در آخرت از زیانکاران است.
ـ هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ (توبه 33)
او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین درست فرستاد تا آن را بر هر چه دین است پیروز گرداند.