سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سزاوارترین کس به دوستی، آن است که با تودشمنی نکند . [امام علی علیه السلام]
آمار

بازدید امروز :63
بازدید دیروز :95
کل بازدید :3057422
تعداد کل یادداشت ها : 1491
103/1/9
یادداشت های گذشته [1484]
برگزیده ها
 
کانال گفتگو با زرتشتیان [0] سایت "گفت و گو با زرتشتیان" [0] بر قله احادیث [0] مبهم ترین شخصیت تاریخ [0] خلیج فارس در سخن پیامبر(ص) [0] هیچستان [1] ترجمه منشور کورش [0] راه مقابله با زرتشتی [0] زنده زنده پوست کندن [1] سهم زرتشتیان در جنگ با عراق [1] نقد مسلمانان به جای اسلام [0] همه چیز اسلام از زرتشت! [0] چهارشنبه سوری [0] چرا اسلام جایگزین زرتشتی؟ [0] مهمترین های اسلام و زرتشتی [1] نژادپرستی ابزار زرتشتیان [0] گرایش زنان به اسلام [0] برخورد زرتشتیان با مرتدان [0] مقایسه ی بحرینی ها و زرتشتی ها [0] مفاتیح و ادرار شتر [0] نژادپرستی ممنوع [0] پس از عمری پژوهش [1] اسلام فردوسی [0] اسلام برای 1400 سال پیش [0] حقوق حیوانات در اسلام [0] تفسیر فروهر [0] امام رضا(ع) و زرتشتیان [0] مقایسه ی ادرار گاو و شتر [0] توهین به ایرانیان [0] تغییر در زرین کوب [0] ساسانیان بیگانه از فروهر [0] شورش ها در ایران [0] حضور امامان در جنگ با ایران [0] استحقاق توهین؟! [0] کاهش جمعیت زرتشتیان [0] کاهش حضور زرتشتیان در اینترنت [0] جنگ و کشتار [0] نجابت زرتشتیان [0] درخواست زرتشتیان از من [0] ظلم به زنان [0] اسلام اختیاری ایرانیان [0] می خواهم زرتشتی شوم! [475] ارزش شعار زرتشتیان [0] دزدی حدیث [0] وحشی‏گری در ایران باستان [0] کشتارهای امام علی(ع) [0] اخراج آریایی ها [0] تشرف یک زرتشتی به اسلام [0] عوامل گرایش به زرتشتی [0] ملاک خودی و غیر خودی [0] مشروعیت انجمن زرتشتیان؟ [0] قرض دادن زن خود [0] اعدام در دین زرتشتی [0] نوروز [0] انتخاب رئیس حکومت [0] آدم خواری [0] بی اعتباری گاتها [0] کارنامه اسلام [0] پیامبر اسلام(1) [0] پیامبر اسلام(2) [0] آرشیو پیوند روزانه [74]
خبر مایه
 
0[0]
لینک خرید کتاب راه راستی: www.raherasti.ir/9791

عضویت در تلگرام
 

سایت راه راستی راه اندازی شد

جنگ ایران و عراقچند روز غیبت داشتم. با کاروان «راهیان نور» به دیدار از جبهه‏ های جنگ ایران و عراق رفته بودم. در این زمینه یاد‌آور می شوم:

جنگ عرب و عجم
از جبهه ای دیدار کردم که عراق به کشور عزیزمان ایران هجوم آورد و این جنگ را «جنگ عرب و عجم» نامیدند و کشورهای عربی با کمکهای شگفت آور و فراوان تلاش کردند این جنگ به نفعشان تمام شود. اگر کوتاهی می شد، امروز کشوری به نام ایران نداشتیم و جزئی از کشوری عربی بودیم. زبان رسمی ما عربی شده بود و چه بسا اکنون به عربی می خواندیم و می نوشتیم و فرزندانمان به عربی سخن می گفتند و با فارسی مشکل داشتند.

نقش زرتشتیان در جنگ
در جبهه بخشهای گوناگون را نشان می دادند و می گفتند: این قسمت را اصفهانیها اداره می کردند؛ آن قسمت را شیرازیها و ... . هرچه به گزارشها گوش دادم از ابتدا تا انتهای سفرم یک کلمه از زرتشتیان و حماسه آفرینیهای آنها نشنیدم. به یاد این دست از سخنان زرتشتیها در تارنماهایشان افتادم: «جانم فدای ایران»، «چو ایران نباشد تن من مباد» و ... تعجب کردم که چرا آنان این همه این جمله های عاشقانه را نسبت به ایران به قلم می آورند؟ نکنه معنای این جمله‏ها را نمی دانند؟ نکنه در مورد حقانیت ما در نبرد با رژیم صدام شک و شبهه داشتند؟ اما خیلی واضح بود که کشوری عربی ایران را مورد تجاوز قرار داده بود برای از بین بردن کشور عجمها!!

نقش عربهای مهاجر در جنگ
شگفت آورتر اینکه جاهایی را نشان می دادند و می گفتند: لشکر بدر اداره کرده یا عملیات کرده. لشکر بدر همان عراقیهای مهاجر به ایران بودند. به یاد آوردم که در زمان جنگ (یا در زمان پذیرش قطعنامه از سوی ایران که التهاب جنگ خاموش نشده بود) در اهواز با راهنمایی یکی از دوستان پاسدار به خانه ای رفتم که جوانان عراقی در آنجا زندگی می کردند. اینها کسانی بودند که برای جمع آوری اطلاعات به عراق می رفتند و کارهای خطرناک بزرگ انجام می دادند. به دلیل مسائل امنیتی آنها نمی توانستند به مراکز نظامی ایران تردد کنند و لذا آنها را در خانه ای در یکی از محله های اهواز ساکن کرده بودند و سپاهیان با لباس شخصی به آن خانه می رفتند. آنها مهر و تسبیحی را که از کربلا خریده بودند به من هدیه دادند.

کوتاهی زرتشتیان
آیا زرتشتیها از عربهای مهاجر باید کمتر دلسوزی کنند؟ باید به خاطر این کوتاهی، توبه کرد. دست کم باید شرمنده شد و واقعی تر «ایران ایران» کرد.
در مناطق عملیاتی اتوبوسهای فراوان، مردم را برای دیدار و ارج نهادن به دلاوریهای رزمندگان آورده بودند. هرچه پارچه‏نوشته‏ها در جلو اتوبوسها را خواندم، هیچکدام را متعلق به زرتشتیان نیافتم. از گذشته ها بگذریم، چرا الان زرتشتیها به این خودگذشتگیهای هموطنانشان ارج نمی نهند؟ چرا آریاییهای اصیل با حضور در آن مناطق، برای نجات‏دهندگان ایران، دعا نمی کنند؟ چرا با حضور در این اماکن، یاد آنها را گرامی نمی دارند؟ در تارنماهای آنها تجلیل از شهیدان را می بینیم اما کافی نیست.

ریشه‏ی کوتاهی زرتشتیان
ریشه ی این کوتاهی چیست؟ چرا زرتشتیان به زبان حاضرند جان و مال و همه چیزشان را فدای ایران کنند اما پای عمل که می رسد...؟ پاسخ روشن است. ریشه ی این کوتاهیها آموزه های دینی آنهاست. زرتشتیها دائم از جشن و سرور و مهربانی دم می زنند حال آنکه دین کامل دینی است که در جای خود سرور و در جای خود (نسبت به دشمنان) خشم نشان دهد. همین آیات قرآن و روایات در مورد فضیلت جهاد بود که جوانان مسلمان را به جبهه‏ها کشاند و سبب آن جان‏فشانیها شد. اما چنین چیزی در دین زرتشت (البته دینی که به این عصر رسیده) نیست. عجیب است که بعضی زرتشتیها همین آیات و روایات جهاد و شهادت را زیر سؤال می برند!

پیشنهاد
همانگونه که امثال آقای کیوان افشین جو تورهای مسافرتی به جاهای دیدنی ایران برای زرتشتیان می گذارند، جا دارد کاروانهایی هم برای دیدار از جبهه تدارک ببینند. هزینه‏ی سفر به جبهه به دلیل سوبسید دولت خیلی کمتر از سفرهای دیگر است.
اگر چنین سفری صورت گیرد با پارچه ای در جلو اتوبوس نشان داده شود که دیدارکنندگان زرتشتی هستند و من حاضرم کاروان را همراهی کنم و در اماکن توقف، با مسئولان مربوط صحبت کنم تا زرتشتیان را بیشتر تحویل بگیرند. به یقین مسلمانها از زرتشتیها به گرمی استقبال خواهند کرد و از مشاهده‏ی آنان به وجد خواهند آمد.


  
Google

در این وبلاگ
در کل اینترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل