سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکس سه بار بر تو خشمگین شد و درباره ات سخنی ناروا نگفت، او را به دوستی بگیر . [امام صادق علیه السلام]
آمار

بازدید امروز :233
بازدید دیروز :392
کل بازدید :3062850
تعداد کل یادداشت ها : 1491
103/2/6
یادداشت های گذشته [1484]
برگزیده ها
 
کانال گفتگو با زرتشتیان [0] سایت "گفت و گو با زرتشتیان" [0] بر قله احادیث [0] مبهم ترین شخصیت تاریخ [0] خلیج فارس در سخن پیامبر(ص) [0] هیچستان [1] ترجمه منشور کورش [0] راه مقابله با زرتشتی [0] زنده زنده پوست کندن [1] سهم زرتشتیان در جنگ با عراق [1] نقد مسلمانان به جای اسلام [0] همه چیز اسلام از زرتشت! [0] چهارشنبه سوری [0] چرا اسلام جایگزین زرتشتی؟ [0] مهمترین های اسلام و زرتشتی [1] نژادپرستی ابزار زرتشتیان [0] گرایش زنان به اسلام [0] برخورد زرتشتیان با مرتدان [0] مقایسه ی بحرینی ها و زرتشتی ها [0] مفاتیح و ادرار شتر [0] نژادپرستی ممنوع [0] پس از عمری پژوهش [1] اسلام فردوسی [0] اسلام برای 1400 سال پیش [0] حقوق حیوانات در اسلام [0] تفسیر فروهر [0] امام رضا(ع) و زرتشتیان [0] مقایسه ی ادرار گاو و شتر [0] توهین به ایرانیان [0] تغییر در زرین کوب [0] ساسانیان بیگانه از فروهر [0] شورش ها در ایران [0] حضور امامان در جنگ با ایران [0] استحقاق توهین؟! [0] کاهش جمعیت زرتشتیان [0] کاهش حضور زرتشتیان در اینترنت [0] جنگ و کشتار [0] نجابت زرتشتیان [0] درخواست زرتشتیان از من [0] ظلم به زنان [0] اسلام اختیاری ایرانیان [0] می خواهم زرتشتی شوم! [475] ارزش شعار زرتشتیان [0] دزدی حدیث [0] وحشی‏گری در ایران باستان [0] کشتارهای امام علی(ع) [0] اخراج آریایی ها [0] تشرف یک زرتشتی به اسلام [0] عوامل گرایش به زرتشتی [0] ملاک خودی و غیر خودی [0] مشروعیت انجمن زرتشتیان؟ [0] قرض دادن زن خود [0] اعدام در دین زرتشتی [0] نوروز [0] انتخاب رئیس حکومت [0] آدم خواری [0] بی اعتباری گاتها [0] کارنامه اسلام [0] پیامبر اسلام(1) [0] پیامبر اسلام(2) [0] آرشیو پیوند روزانه [74]
خبر مایه
 
0[0]
لینک خرید کتاب راه راستی: www.raherasti.ir/9791

عضویت در تلگرام
 

سایت راه راستی راه اندازی شد

در روزهای اخیر شاهد، اظهار نظرهای گوناگون در مورد اصل این تارنما بودیم. مناسب دانستیم  پستی را به اظهار نظرها اختصاص دهیم. با این امید که راهنمایی های دوستان، سبب ارتقای راهی باشد که پیش گرفتیم.

 1. جواد مفرد کهلان:
     در مورد مطالب وبلاگ محترم «گفتگو با زرتشتیان» قابل ذکر است که جملگی ما ایرانیان، دارندگان عقاید و آراء و ادیان و مسالک به نسبی گرفتن باورها و تحمل عقاید خود برسیم و این را ملاک عمل قرار دهیم و تبلیغ کنیم و ببینیم نیاز مملکت به چیست. تلاش کنیم که کسی صرفاً به جرم عقیده ی دینی و سیاسی به زندان نرود و بیان عقاید سیاسی و مذهبی آزاد باشد.

     به جرئت می توانم بگویم کمتر وبلاگی خصوصاً در ایران می شود سراغ گرفت که بدین خوبی آمال و نظریات متفاوت را در خود منعکس سازد. آرزو میکنم تا دیر نشده این کانون نسبتاً کوچک ولی گرم در ایران تبدیل به معیار سیاسی فرهنگی عام و سراسری گردد. شعار اساسی مان این باشد که "درستی عقیده و باور خود را نسبی بگیریم و به فرد و فرد آحاد ملت حق و حقوق مساوی قائل بشویم." آن وقت کسی از خانمان فراری نمیشود و مرغان فراری از قفس نیز نه به قفس سابق خود بلکه به خانمان با شکوه خود باز میگردند. آنجایی که یک با یک برابر است؛ حتی اگر خدایان خلاف آن را گفته و خواسته باشند. در این صورت است که از قفس آهنینی که استعمارگران جهانخوار تحت نام دین و سنت برای ما پدید آورده اند، نجات خواهیم یافت.

 2. b.h:
آقای فاطمی ....حقیقت چیزیست که همه ان را میدانند و حس میکنند. ولی افسوس که بعضیها متعصبانه ان را زیر پا میگذارند و تلاش میکنند خلافش را ثابت کنند. همه چیز واضح است و نیازی به بحث و اثبات ندارد.
برای خودم و تمام ایرانیان متاسفم و برای شما هم چشمانی حقیقت بین...گوشهایی حقیقت شنو ... عقلی حقیقتجو  ارزومندم

 3. فاطمی:
اگر حقیقت اینقدر واضح است که همه آن را می دانند و حس می کنند، چرا این همه اختلاف نظر در مورد حقیقت وجود داره. یکی میگه این حقیقته آن یکی می گه دیگری حقیقته و ...؟

 4. علیرضا:
من بصورت اتفاقی این وبلاگ را دیدم از محتوای بحث خوشم نیامدولی موضوع جالب است .انچه مهم است این است که رفتار جمعی جامعه نشانگر عملکرد درست یاغلط دین میباشد بخصوص که دین در تمام ارکان زندگی چه اجباری چه اختیاری در گیریم/مگر دین راستین از بشر چه میخواهد1 خدابرستی2-نیک بودن که اهورا گوید بندار نیک گفتار نیک کردارنیک

 5. فاطمی:
ممنون از اینکه به وبلاگ ما سرزدی و پیام گذاشتی. ماقبلا بحث کردیم که همه می دانند که پندار و گفتار و کردار نیک خوبند اما بحث در این است که چه پنداری نیک و چه گفتار و چه کرداری نیک است. هر دینی چیزی میگه باید ببینیم کدام ارجحیت داره. پس بحث از ادیان لازمه.

 6. مهری حسینی:
اسم وبلاگتان خیلی جالب است. مسلمان ، مسلمان است و زرتشتی، زرتشتی. چیزی به نام زرتشتی مسلمان عجیب به نظر می آید.

 7. فاطمی:
کجا نوشتیم زرتشتی مسلمان؟

 8. علیرضا:
برای وبلاگ ضد ایرانی شما متاسفم.نمیدانم چه هدفی رو دنبال میکنید ولی این رسمش نیست.این رسم امربه معروف و نهی ازمنکر نیست به خدا.امیدوارم یه روزی جواب این کارهای زشت ضد میهنی وایرانیتان رو بدهید.

 9. میترا دات ششم:
در تمام مدت اداره این وبلاگ و در تمام مناظرات شما از روش تهاجم بر اندیشه هایی که غرور جوان ایرانی در آن است استفاده کردید تا آن را پایمال کنید و اگر مدرکی دادند آن را تحریف شده دانستید اگر مرد هستید با من مناظره داشته باشید تا چشم شما را  به روی حق بگشایم من برای مناظره با شما یک شرط دارم اگر من در این مناظره پیروز  شدم وبلاگ خود را پاک کنید.

 10. فاطمی:
در این تارنما هم من انتقاداتی را به دیدگاههای زرتشتیان و گاه باستان‏ستاهای افراطی مطرح می کنم و هم آنها انتقاداتی را در مورد اسلام و باورهای من و همفکرانم بیان می کنند. و هردو طرف جواب می دهند. ندانستم چرا عبارت «روش تهاجم» را به کار بردید؟ اگر گفتم: مدرکی تحریف شده، جواب بدهند که به این دلیل تحریف نشده یا سستی دلایل من را نشان دهند.
بعید نیست در موضوعاتی پیروز شوید؛ چنانکه تاکنون در چند بحث تاریخی من محکوم شدم اما این دلیل نمی شود که همه ی وبلاگ را حذف کنیم. اگر در مناظره ها شما پیروز شوید به نفع شماست که در معرض دید همگان قرار گیرد اما اگر وبلاگ حذف شود، نوعی سانسور حقیقت است.

 11. احمد غلامعلی:
نویسنده گرامی جناب آقای فاطمی
سلام و درود
نگاشته های شما و دوستان زرتشتی را خواندم ، برایم بسیار شغف انگیز بود که با تحمل علمی خود سخن موافق و مخالف را بارتاب داده اید. ما ایرانی هستیم و به پیشینه کهن ایران زمین مباهات میکنیم ، برای ما خون سیاوش و لاله ای ه از خون او رویید ارزشمند است ، برای ما رستم و فریدون بزرگ و دوست داشتنی هستند ، پرین نخستین بانوی دانشمند ایران و وزیر امور مالی مایه افتخار است. از دگر سو ما مسلمانیم و دوستدار علی (ع) همو که زیبا فرمود: (سنت نیکویی را که پیشینیان تو به آن خو گرفته اند از بین مبر) ،، بنابر این شیعه علی زیباییهای اسلام را به افتخارات و نیکیهای ایرانی پیوند زده اند و من بسیار از دوستانی که ایرانی بودن را بر اسلام ترجیح میدهند در شگفتم . آیا روحیه زیبا دوستی ما میتواند از خود گذشتگی ، برادری ، مهربانی اهل بیت رسول خدا را نادیده انگارد؟ به راستی این ستم بر خود نیست که به خاطر فهم نادرست از اسلام از این دین زیبا دست شوییم ؟ چه زیبا سهراب سرود :

چشم ها را باید شست
جور دیگر باید دید

موفق باشید
احمد غلامعلی

 12. امید:
ابتدا جا داره تشکر کنم از شما جهت مدیریتی که بی شک بسیار وقت گیر و مشکل هست . من به نوبه خودم هم از مطالب و پاسخ های شما و هم از نظرات منتقدین و مویدین استفاده زیادی کردم و در واقع به معلوماتم اضافه شد .  

تقریبا تمام نگاشته های شما را خواندم  در هیچ جا ندیدم به مقدسات و شخصیات ادیان توهین شود . این که اجازه نشر نظرهای مخلاف و منتقدین  را می دید بسیار پسندانست  و نشان از وارستگی شماست. متاسفانه در بسیاری از وبلاگهای  منتقدین به اسلام و  باستان پرستان این رویه پیش نمی رود . گویا متنی تهیه می کنند ( اکثرا فاقد منبع موثق و توهین امیز) و بازدیدکنندگان موظف هستند که برای نویسنده به به و چه چه کنند و اگر نظری مخالف داده شود اغلب نمایش نخواهد شد . البته راه اندازی وبلاگ و تهیه مطلب نیاز به سواد انچنان ندارد و هر کس با چند کلاس سواد می تواند وبلاگی راه اندازی کند ولی داشتن وبلاگی هدفمند که مطالب ان بر پایه منابع موثق و خالی از دروغ پردازی و توطئه چینی باشد کار دشواریست ..

یادمه به وبلاگی بر خوردم که محتوای ان درباره خط میخی و میخی پارسی باستان بود . نویسنده مطالبی کاملا دروغ و بی اساس نوشته بود که نشان می داد اطلاعی از تاریخ  ندارد و فقط می خواست از تمدن ایران دفاع کند. هنگامی که از او پرسیدم انواع خطوط میخی و تاریخچه خط را بگوید از پاسخ دادن طفره رفت . گویا سوال سختی از یک  محقق خط کردم.... به هر حال خوشحالم که الان وبلاگی مطالعه میکنم که مطالب ؛ نظرها و عقیده ها با ذکر منبع  و اثبات عقلانی سندیت پیدا می کند

 13. ایرانی:
...............باعث تعجب است.نه!!!!!نیست.دقیقا با همان کینه و نفرت اوایل ورود اسلام به ایران سخن می گویید.از خواندن نوشته های شما شرم سارم و اشک میریزم که پس از گذشت 1400 سال ننگین هنوز هم چشم بر حقایق یسته اید و هنوز هم در استعمار فکری تازیها هستید. ما را با کیش شما کاری نیست و آن عزیز است.ولی به همان خدایی که میپرستید بدون دلیل و گاه با دلایل کاملا دروغین به اندک ایرانیان باقی مانده ننگ نبندید که ما هیچ گاه تبلیغ کیش خود نکردیم. این چه ظلم است که روا میدارید.از ایرانی بودن خود شرم دارید؟مشکلی نیست.دیگر اهانت برای چه؟! به یزدان که این گفتار شما همانند تیر کفر بر دل ارانیان واقعی مینشیند.آرزو دارم به سر عقل آمده و نوشته ها را از هر اولین کتابی که بدست شما میرسد بدون اندیشه ای نیک و بیطرفانه بیان نکنید که خود را کوچک کرده اید.دردو بر ایران و ایرانی.

 14. آشنا:
با درود بیکران به روان پاک تمام ایرانیان پاک نهاد
هیچگاه کسی و یا دینی و یا باوری، با انتقاد بیمورد از دیگران و یا باورهای دیگر نمیتواند ارزش خود را ارتقا دهد.
نیز گفتنی است که عمل و باور یک یا چند پیرو یک آیین، به منزله رسم آن آیین در نظر گرفته نمی شود وگرنه شما خود برای باطل بودن اسلام کافی بودید!!
علیرقم تمام صحبتهای شما، کیش زرتشت به عنوان تنها آیین پاک و قابل اجرا در جهان مطرح است و روز به روز بر پیروان آن در ایران افزوده میشود، هر چند آنان نمی توانند کیش خود را علنی کنند. برای شما از درگاه اهورامزدای پاک بخشایش آرزومندم.

 15. فاطمی:
بابت راهنمایی شما ممنونم. گفتید که کیش زرتشت تنها آیین قابل اجرا در جهان است. اما در طول تاریخ همواره چیزهایی به این کیش افزوده اند و چیزهایی کم کرده اند به گونه ای که امروزه هیچ چیزی را با اطمینان نمی توانید بگید که از دینی است که زرتشت آورده. شما اول دین زرتشتی را به ما نشان بده و بعد ادعا کن که تنها دین قابل اجراست. اگر به قسمت فهرست موضوعی مراجعه کنید در بخش «اعتبار دین زرتشتی» مفصل در این مورد بحث کردیم و نشان دادیم که هیچ چیزی را با اطمینان نمی توان به زرتشت نسبت داد.

 16. مسعود صادقی:
انعکاس نظریات مخالف نشانه ی سعه ی صدر و تحمل سخن مخالفین است لذا از این بابت از مدیر این وبلاگ، آقای فاطمی تشکر می کنم. لکن این نکته را هم در نظر داشته باشید که تحمل نظر مخالفین به معنی انعکاس تمام نظریات آنان نیست. عقل انسان حکم می کند به آن انتقاداتی که چیزی جز فحاشی و یاوه گویی نیست توجهی نشود. برخی به اسم آزادی بیان به کلی خط بطلان بر روی سانسور می کشند و این در حالی است که تمام رسانه های دنیا می دانند که استفاده از عنصر سانسور گاهی ضروری است. شان و ادب برخی افراد دون آن است که حرفهایشان اظهار شود. افرادی که به جای انتقاد فحاشی می کنند معمولا افراد بی خرد و بی سوادی هستند که حرفی برای گفتن ندارند، پس خوب است نظراتشان در وبلاگ گذاشته نشود تا بدانند که اینگونه عرصه ها جای حضور کسانی است که حرفی برای گفتن دارند نه کسانی که هیچ اندوخته ی علمی ندارند.

 17. ایرانی مسلمان:
ضمن تشکر از اقای فاطمی، امیدوارم در آینده ای نه چندان دور مطالب این وبلاگ را به صورت کتاب پرسش و پاشخ منتشر کنند. به نظر می رسد کتاب پرسش و پاسخ راجع به اسلام و زرتشت از جمله کتابهایی است که هنوز جای خالی خود را به خوبی پر نکرده است. در ضمن توصیه می کنم حداقل خود ایشان سعی کنند مطالبشان را به زبان محاوره ای ننویسند تا موقع انتشار آن دوچار زحمت نشوند.

 18. ایرانی مسلمان:
نمی دانم چه چیزی باعث شده که برخی گمان کنند گفتگوی بین اسلام و زرتشت گفتگوی بین ایرانی و غیر ایرانی است. این گفتگو را بیشتر باید گفت و گوی بین حق و باطل دانست. پس آقای ایرانی که سخنتان در شماره 13 آمده، آنچه باعث شرمساری است این است که به نام ایران و ایرانی بخواهید حق را زیر پا بگذارید و امور باطلی همچون نژاد پرستی را زنده کنید.

مطلب بعدی اینکه مطرح کردن ادعا نیاز به هیچ معونه ای ندارد، بلکه اثبات آن است که نیاز به زحمت دارد، پس آقای آشنا که مدعی شده اید دین زرتشت تنها دین قابل اجرا است، خوب بود قبل از طرح این ادعا فکری هم برای ارائه ی دلیل آن می کردید، چون طرح ادعای بدون دلیل کار پیرزنهاست

 19. میترادات ششم:
درود بر ایرانیان
جناب فاطمی گفتم با شما مناظره ای داشته باشم تا برتری اندیشه ایرانی را اسلام، یهودیت، مسیحیت ثابت کنم . من کاری به احکام سه دین توحیدی بالا ندارم البته باید بگویم شاید یهودیت و مسیحیت ربطی به  وبلاگ شما نداشته باشند اما اسلام ادامه راه همین دو دین است پس نا گزیر آنها هم باید زیر تیغ کالبد شکافی قرار بگیرند  بعد هم باید بگویم شما با بیان موضوعاتی که حتی دانشمندان ایران شناس هم سر آن بحث دارند و هیچ فایده ای هم نگرفته اند بر غرور جوان ایرانی آسیب وارد می کنید و نا خاسته آنها را مجبور به واکنش تلخ میکنید ازدواج با محارم ،برده داری ، قانون ساسانی ،هخامنشیان و کمک به مستمندان در ایران باستان و زرتشتیان از جمله این موضوعات هستند
که حتا اگر حقی هم با شما باشد جوان ایرانی را خشمگین میکند

 20. فاطمی:
من مناظره با شما را رد نکردم. در مناظره نباید کلی گویی کرد.
می گویید: «اگر حقی هم با شما باشد جوان ایرانی را خشمگین میکند»
دوست عزیز جوان ایرانی باید بداند که هر کشوری در تاریخ خود نقاط ضعف و قوت دارد و با صرف شنیدن گذشته ی تلخ نباید خشمگین شود. شما نباید اجازه ی تحریف یا سانسور تاریخ را بدهید. من در این وبلاگ به دنبال بیان نقاط ضعف ایران نیستم بلکه با باستان‏ستایی‏های افراطی مخالفم. ستایش و علاقه به گذشته ی ایران نباید سبب کتمان حقیقت شود.

 21. میترادات ششم:
از نگاه شما اسلام تحریف نشده باشد اما کامل بودن احکام نیز خوب بودن آن دلالت نمیکند اما روی سخن من با شما این است اگر اسلام کامل ترین دین هم باشد که هست و اگر دین زرتشتی نا پاک ترین، تحریف شده ترین هم باشد و حتا اگر به قول شما زرتشت از نگاه بسیاری افسانه هم باشد حتا اگر کوروش و داریوش خدا پرست نبوده اند و ساسانیان فاسدترین و برده دار بوده اند و بسیاری دیگر که گفته اید و یا میخواهید بگویید من اندیشه ایرانی را که از عقیده و سرشت او بر می آید را در هفت هزار سال پیش تا زمان ورود اسلام را برتر از  ادیان سامی میدانم با سخنان من شما فکر می کنید که من یک زرتشتی یا یک نژاد پرست متعصب به ایرانم اما از نگاه من دین و نژاد برتر نیست بلکه اخلاق، اندیشه و احترام  برترین است.

این را هم بگویم آن زمان که اجداد شما سنی مذهب بودند اجداد من پیشتر از آن شیعه بودند و برای شیعی کردن ایرانیان بسیار جانفشانی کردند و متاسفانه باید بگویم همین اجداد من به خاطر شیعی کردن مردم ایران خون بسیار مردم بی گناه هم میهنان خود را  به زمین ریختند می دانید چرا ؟
برای آگاهی شما می گویم اجداد من برای بر پایی مذهبی که امروز اصل نظام ماست از اولین قربانیان بودند زیرا زیر ظلم و ستم یک شاه دیندار بودند که می خواست شیعه را در ایران برپا کند می دانید ناموس چیست، پس بیناموس کردن و پرده اخلاق دریدن هم می دانید چیست؟ میدانید تجاوز به دختر و همسر جلوی چشم چیست؟ حال نمی گویم این تجاوز چگونه روی داد که  جگرم کباب میشود میدانید التماس برای کشتن برای ندیدن بد نامی و شرمندگی چیست جلوی چشم جد بزرگم 2 دختر و همسرش را تجاوز کردند تا بگوید من شیعه می شوم می دانید جدم چه کرد همسر و دو دخترش را با دست خودش کشت حال همین ها پسر جدم را برای لذت جنسی شاه به او تقدیم کردند حال همان شاه آن زمان لقب ولی خدا می گیرد و امروزه هم از او در بین روحانیان به نیکی یاد میشود.
جناب فاطمی من اینگونه دردی دارم اما باز هم هیچ دین و مذهب اسلا م را زیر سوال نبرده ام حال اینکه می توانم به آسودگی اسلام را زیر سوال ببرم هنوز چیزهای زیادی دارم که نمی گویم اما با این همه شما را به خاطر پایداری در عقایدتان می ستایم که اگر من و امثال من 1400 سال پیش اینگونه در برابر شما پایداری می کردیم امروز مجبور نبودیم دین اجدادمان را در سخنان شما خار ببینیم و برای سر بلندی آن به شما جواب بدهیم با این حال من شما و وبلاگتان را مانند آهوی زخمی میبینم که به زور روی پای خود ایستاده تا  بگوید من سرا پا هستم تا شکار  نشود. بدرود

 22. فاطمی:
الف) بحث ما در مورد مقایسه ی اندیشه ی ایرانی پیش از اسلام با ادیان غیر اسلامی نیست.

ب) اینکه می گویید اجدادتان افرادی را برای شیعه کردن می کشتند، مسلما این کارشان از نظر اسلام خطاست و در قیامت باید پاسخگو باشند.

ج) من از اجداد شما هیچ شناختی ندارم. از نظر اسلام حکم کسی که بزور تجاوز کند و به اصطلاح تجاوز به عنف کند اعدام است. بنابر این تجاوزگران به همسر و دختران جد شما باید کشته می شدند نه تجاوزشده ها. پس از نظر اسلام این کار جد شما کاملا خطاست.

د) اینکه می گید پسری را به فلان شاه برای لذت جنسی داده اند، نمی دانم چقدر درسته اما اگر اتفاق افتاده نباید به او لقب «ولی الله» بدهند و تعریف و تمجید دیگران از آن شاه نیز به خطاست. البته وقوع چنین خطاهایی بعید نیست.

هـ) اگر شبهه ها و پرسشهایی در مورد اسلام داری حتما از اهلش بپرس و نگذار این ابهامها در ذهنت باقی بماند. همه ی ما باید به دنبال حقیقت باشیم. از نظر اسلام، امور اعتقادی تقلیدی نیست. هرکسی باید برای باورهایش ـ البته در سطح خودش ـ دلیل و برهان داشته باشه. همه ی ما باید روز قیامت جوابگو باشیم که چرا این راه را انتخاب کردیم. اگر واقعا دلیل داشته باشیم، در قیامت با ما کاری ندارند هرچند راهی را که رفته ایم به خطا باشد.

و) شما تصور می کنید اگر افرادی در 1400 سال پیش بودند که در برابر اسلام از دین زرتشت دفاع می کردند، هنوز این دین در ایران پابرجا بود؟ این پندار شما کاملا نادرست است. در زمان ورود اسلام به ایران، تحریفات در دین زرتشتی بقدری بود که مردم را از این دین بیزار کرده بود. ایرانیها منتظر دین جدید بودند. بنا به گفته ی متخصصان اگر اسلام وارد ایران نمی شد، مسیحیت جای زرتشتی را می گرفت. بدانید که مبانی اعتقادی دین زرتشتی آنقدر ضعیفه که نمی تونه در برابر اسلام مقاومت کنه. ذکر یک خاطره مربوط به خودم بد نیست.
سال گذشته در وبلاگ یکی از باستان‏ستاها که به زرتشتیها خیلی علاقه داره، در مورد کتابهای زرتشتیها بحث می کردم. ادعای من این بود که هیچ سخنی را امروز نمی توانیم با اطمینان به زرتشت نسبت بدهیم و هیچ کتابی از زرتشت نداریم. مدیر وبلاگ و دوستانش قبول نمی کردند و وندیداد و گاتها را از زرتشت می دانستند. پس از یکی دو هفته بحث، یکباره دیدم مدیر وبلاگ گفت: اگر میخواهی بحث کنی برو انجمن موبدان بحث کن و بعد اعلام کرد که دیگر حاضر نیست هیچ یک از پیامهایم را منتشر کنه.
من از این برخورد او ناراحت شدم چون شنیدن این حرف بعد از این همه بحث و وقت گذاشتن،‏خوشایندم نبود و دوستی ما به هم خورد. شش ماه بعد دوباره دوستی ما برقرار شد و قضیه را اینطور توضیح داد که: من تا آن زمان با رئیس انجمن موبدان رفاقت داشتم و او هرچند وقت یک بار به من تلفن می زد و من نیز با او تماس می گرفتم. آن روزها با او تماس گرفتم و گفتم: شخصی به نام فاطمی اعتقادات زرتشتی را زیر سؤال می بره. وقتی را برای ایشان تعیین کنید و او را به انجمن موبدان برای مناظره دعوت کنید. من نیز نتیجه ی این مناظره را در وبلاگم نشر می دهم. موبد گفت: روی آن فکر می کنم و جواب میدم.
مدیر وبلاگ گفت: از آن به بعد او دیگر با من تماس نگرفت و من هرچه زنگ می زنم جواب نمی دهد. به این صورت دوستی ما با آن موبد بهم خورد.
دوست عزیز، مبانی اعتقادی دین زرتشت اگرچه در زمان خودش پایه های محکمی داشت اما متأسفانه به مرور تحریفهای فراوان و حذف و اضافه های زیاد در آن راه یافت. برای همینه که امروزه این دین بشدت تغییر ماهیت داده. امروز بهیچ وجه نمی توانید یک کلمه را نشان دهید و اثبات کنید که برای زرتشت است یا هیچ رفتاری از او را نمی توانید اثبات کنید که او چنین و چنان کرد تا از او بتوان الگو گرفت.

 23. میترادات ششم:
درود
در مورد سخنتان که گفتید جوان ایرانی باید نقاط ضعف تاریخ خود را بشناسد حق با شماست اما شما جایی آنان را خشمگین کردید که سخنان آنان را همگی تحریف شده دانستید و نقاط ضعف اسلام را توجیه کردید. شما خوب نوشته هایم را در مورد اجدادم مطالعه نکردید گفتم اجدادم به خاطر همین شاه و به زور شیعه شدند و برای همین شاه و به خاطر آنکه نسب خود را به حضرت علی می رساند مردم ایران را به کشتار دادند تا این شاه از آنان خشمگین نباشد فقط اجداد من هم قربانی چنین ظلمی نبودند وبسیاری بودند که حتی به خاطر همین شاه زبان مادری خود را نیز از دست دادند. گفتید باید تجاوزگران کشته می شدند مثل اینکه شما نفهمیدید من می گویم این شاه ایران را با همین روش شیعه کرد و همین مذهب امروز اصل ولایت فقیه است دوم باید بگویم جدم به التماس همسران و دخترانش آنان را کشت و دلیلش را هم فقط خاندان ما میداند زیرا به شما نگفتم به آنان چگونه تجاوز شد. شما می گویید از نظر اسلام کار اجداد من خطاست ...
شما گفتید. شما فقط می گویید اسلام همه را به خطا میداند اما باید این راقبول کنید دین فقط زمانی سالم است که یک گوشه باشد تا زمانی که روی آن تفسیر شود هر کس با هر انگیزه ای آن را تبدیل به قدرتی برای سرکوبی اقشار عمومی میکند و این برای تمام دین ها صادق است و اسلام و زرتشتی و یهود و ............. ندارد پس اگر من می گویم شبهه ا ی دارم برای دین است نه اندیشه  شما هم نمی توانید بگویید اسلام دست نخورده تر از بقیه است که به اندازه بقیه ادیان آسیب دیده است .از داستان های افسانه وار و وحشت آورش تا انگیزه خیزش وحشت آور و ایدئولوژیکش .بدرود

 24. فاطمی:
الف) من هیچگاه نگفتم همه ی گفته های جوانان ایرانی تحریف شده است.

ب) هیچکس حق ندارد کسی را به زور شکنجه شیعه کند. اگر شاهی چنین کرد خطا کرده. ما مدافع شاهان مسلمان نیستیم بلکه مدافع اسلام هستیم. کتابهای فقهی را از قدیم و جدید ببینید در هیچ جا نمی بینید که می توان یک سنی را با زور شمشیر و شکنجه شیعه کرد.

ج) اگر شاهی دینی را به زور شمشیر در کشوری ترویج داد، کار او خطاست اما این دلیل نمی شود که آن دین هم ناحق است بلکه باید محتوای آن دین را بررسی کرد. مثلا پدری که فرزندش را شلاق می زند تا درس بخواند، کار پدر خطاست اما این دلیل نمی شود که درس خواندن بد است.

د) من فقط نظر اسلام را گفتم و دوباره تکرار می کنم: اگر کسی به زور و به هر طریقی به زنی تجاوز کرد حکم زناکار زوری اعدامه نه آن زن. آن زن از نظر اسلام نه خودش حق دارد خودکشی کند و نه می تواند به دیگری اجازه دهد تا او را بکشد و کسی هم نمی تواند با اجازه ی زن، او را بکشد؛ چون زنی که بزور به او تجاوز شده گناهی مرتکب نشده تا مستحق قتل باشد.

هـ) اگر روی دینی بحث شود تا محتوای آن دانسته شود ندانستم کجایش ایراد دارد؟ البته ممکن است کسی تفسیری خطا داشته باشد که باید با بحثهای علمی و کنار گذاشتن هوای نفس به حقیقت آن دین دست یافت.

و) اینکه میگویید اسلام دست نخورده باقی نمانده کلی گویی است. باید روشن تر بگویید و نمونه های آن را ذکر کنید. بله این را قبول دارم که روایت های دروغ در لابلای روایات صحیح، فراوان است و علمای علم رجال تا حد زیاد روایتهای صحیح را از غیر صحیح تشخیص می دهند. این نکته ی مهم را باید توجه داشت که اصول اساسی و امور مهم اسلام سالم به دست ما رسیده. البته در بعضی امور که اساسی نیستند، مشکلاتی داریم. مثلا در مورد وجود امام مهدی(ع) تردیدی نداریم اما در مورد چگونگی زندگی او و اینکه آیا زن و بچه هم داره یا نه و امثال اینها ممکن است اطلاع درستی نداشته باشیم اما این امور اهمیت چندانی ندارند.

 25. میترادات ششم:
من سخنم این است که شما فقط همه چیز را از نگاه دین می نگرید و احساسات و اندیشه را رها کرده اید این به خوبی از سخنان توجیه گرانه شما آشکار است .

 26. فاطمی:
این پست برای اظهار نظر در مورد این وبلاگ گشوده شده. اگر موضوع خاص دیگری را قراره مطرح کنید، آن را مشخص کرده در پستی جداگانه به بحث بگذاریم. در مورد آن دسته از رفتارهای ما اگر اسلام، تعیین تکلیف کرده، ما موظفیم آن را بر باور خودمان ترجیح دهیم زیرا وقتی دستوری از سوی خالق ما آمده که مسلما از ما داناتره، بر اندیشه ی ما برتری داره این مثل این میمونه که پزشک متخصص دارویی را برای ما تجویز کنه و چون با عقل ما سازگار نبود آن را بکار نبریم. اگر او را به عنوان متخصص پذیرفتیم باید به سخن او نیز ترتیب اثر دهیم.


  
Google

در این وبلاگ
در کل اینترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل