سفارش تبلیغ
صبا ویژن
برترینِ فریضه ها و واجب ترین آنها بر انسان، شناخت پروردگار و اقرار به بندگی اوست . [امام صادق علیه السلام]
آمار

بازدید امروز :191
بازدید دیروز :176
کل بازدید :3061537
تعداد کل یادداشت ها : 1491
103/1/31
یادداشت های گذشته [1484]
برگزیده ها
 
کانال گفتگو با زرتشتیان [0] سایت "گفت و گو با زرتشتیان" [0] بر قله احادیث [0] مبهم ترین شخصیت تاریخ [0] خلیج فارس در سخن پیامبر(ص) [0] هیچستان [1] ترجمه منشور کورش [0] راه مقابله با زرتشتی [0] زنده زنده پوست کندن [1] سهم زرتشتیان در جنگ با عراق [1] نقد مسلمانان به جای اسلام [0] همه چیز اسلام از زرتشت! [0] چهارشنبه سوری [0] چرا اسلام جایگزین زرتشتی؟ [0] مهمترین های اسلام و زرتشتی [1] نژادپرستی ابزار زرتشتیان [0] گرایش زنان به اسلام [0] برخورد زرتشتیان با مرتدان [0] مقایسه ی بحرینی ها و زرتشتی ها [0] مفاتیح و ادرار شتر [0] نژادپرستی ممنوع [0] پس از عمری پژوهش [1] اسلام فردوسی [0] اسلام برای 1400 سال پیش [0] حقوق حیوانات در اسلام [0] تفسیر فروهر [0] امام رضا(ع) و زرتشتیان [0] مقایسه ی ادرار گاو و شتر [0] توهین به ایرانیان [0] تغییر در زرین کوب [0] ساسانیان بیگانه از فروهر [0] شورش ها در ایران [0] حضور امامان در جنگ با ایران [0] استحقاق توهین؟! [0] کاهش جمعیت زرتشتیان [0] کاهش حضور زرتشتیان در اینترنت [0] جنگ و کشتار [0] نجابت زرتشتیان [0] درخواست زرتشتیان از من [0] ظلم به زنان [0] اسلام اختیاری ایرانیان [0] می خواهم زرتشتی شوم! [475] ارزش شعار زرتشتیان [0] دزدی حدیث [0] وحشی‏گری در ایران باستان [0] کشتارهای امام علی(ع) [0] اخراج آریایی ها [0] تشرف یک زرتشتی به اسلام [0] عوامل گرایش به زرتشتی [0] ملاک خودی و غیر خودی [0] مشروعیت انجمن زرتشتیان؟ [0] قرض دادن زن خود [0] اعدام در دین زرتشتی [0] نوروز [0] انتخاب رئیس حکومت [0] آدم خواری [0] بی اعتباری گاتها [0] کارنامه اسلام [0] پیامبر اسلام(1) [0] پیامبر اسلام(2) [0] آرشیو پیوند روزانه [74]
خبر مایه
 
0[0]
لینک خرید کتاب راه راستی: www.raherasti.ir/9791

عضویت در تلگرام
 

سایت راه راستی راه اندازی شد

نوشین شخصی فعال است که با داشتن چند وبلاگ، تبلیغات برضد اسلام براه انداخته. در آخرین پستش اسلام را دینی «علم ستیز» معرفی کرده. او همواره با درج مطالبی بی اساس و تهمت به بزرگان اسلام، سبب ناراحتی مسلمانان می شود و در بحث، زیر بار واضح ترین حرفها نمی رود. کسی است که هنوز با اندکی از این همه روایت در اهمیت علم آشنا نیست و شاید خود را به ناآگاهی زده. انسان متحیر می ماند که در برابر این رفتارهای او چه کند! کاش ایمیل یکی از خوانندگان وبلاگش را نگه داشته بودم که گفته بود: با خوندن وبلاگ فلانی خونم به جوش میاد!!!
البته یکی از نتایج نشر این حرفها بیشتر شدن  اعتقاد مسلمانها به دینشان است. می گویند: در بعضی کشورها وقتی لایحه ای به مجلس می رود، نمایندگان موافق، به عنوان مخالف سخنرانی می کنند اما آنقدر بد مخالفت می کنند که سبب تصویب آن لایحه می شوند. شاید قضیه ی نوشین همینطور باشه. چه بسا او شخصی معتقد به اسلام باشه اما با مخالفت بد خود، می خواهد اعتقاد مسلمانها را به دینشان بیشتر کنه.
ما بنا را بر این می گذاریم که نوشین واقعا شخصی مخالف با اسلامه. توجه او را به کتاب «علم و حکمت در قرآن و حدیث»، تألیف ری شهری جلب می کنم. ری شهری گذشته از آیات قرآن، دوهزار حدیث در مورد اهمیت کسب و نشر علم گرد آورده. یقینا این کتاب شامل همه ی روایات اسلامی در مورد دانش نیست چون او روایات را گزینش می کند و چه بسا حدیثهای فراوان از دید مخفی مانده باشد. اندکی از جلد اول را می آوریم تا نشان دهیم ادعای «دانش ستیزی اسلام» کاملا نادرست است.

قرآن:
ـ آیا آنان که علم دارند با آنان که علم ندارند برابرند؟ (زمر، آیه 9)
ـ خداوند درجات مؤمنان شما و دانشمندان را بالا می برد. (مجادله، آیه 11)
ـ هرکس به دانش رسیده به خیر فراوان دست یافته است. (بقره، آیه 269)
ـ (هنگام برشمردن ویژگیهای خداوند) او آنچه را آدمی نمی دانست به او آموخت. (علق، آیه 5)
ـ رسولی از خودتان در میان شما فرستادیم ... تا کتاب و دانش را به شما تعلیم دهد. (بقره، آیه 151 و ر.ک: بقره، 129 و آل عمران، 164 و جمعه، 2)
ـ بگو: پروردگارا، بر دانش من بیفزای. (طه، آیه 114)

روایات:
ـ پیامبر(ص): دانش، منشأ هرگونه خیری است. (جامع الاحادیث، قمی، ص 102)
ـ امام علی(ع): دانش، گمشده مؤمن است. (عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 66، ح 295)
ـ پیامبر(ص): سوگند به خدایی که جانم به دست اوست، هیچ دانشجویی به خانه آموزگار دانشمندی رفت وآمد نمی کند، مگر آنکه خداوند برای هر گامش عبادت یک سال را می نویسد. (منیة المرید، ص 100)
ـ پیامبر(ص): هنگامی که مرگ جویای دانش در رسد ووی در جستجوی دانش باشد، شهید مرده است. (تاریخ بغداد، ج 9، ص 247)
ـ پیامبر(ص): دانش، دوست مؤمن است. (تحف العقول، ص 55)
ـ امام علی(ع): همواره در پی دانش باشید که طلب آن واجب است. (کنز الفوائد، ج1، ص 319)
ـ امام علی(ع): دانش، جمالی است که پنهان نمی ماند. (غرر الحکم، ح 1671)
ـ امام علی(ع): دانش، برترین زیور و عطاست. (غرر الحکم، ح 1463)
ـ پیامبر(ص): مجلسهای دانش عبادت است. (جامع الاحادیث، ص 116)
ـ امام علی(ع): در شرافت دانش همین بـس که کسی هم که آن را نیک نمی داند ادعایش می کند وهرگاه به آن منسوب گردد شادمان می شود. (دستور معالم الحکم، ص 26)
ـ امام علی(ع): دانش، چراغ خرد است. (غرر الحکم، ح 1583)
ـ امام علی(ع): دانش، حجابی در برابر آفات است. (غرر الحکم، ح 720)
ـ امام علی(ع): ارزش هر انسان را دانش وخردش خبر می دهد. (غرر الحکم، ح11027)
ـ پیامبر(ص): خیر دنیا وآخرت، با دانش، و شرّ دنیا و آخرت، با نادانی است. (روضة الواعظین، ص 17)
ـ امام علی(ع): دانش، افتاده را برمی کشد وترکش، بلند مرتبه را پست سازد. (مطالب السئول، ص 48)
ـ امام علی(ع): آنکه با دانش دارایی نیافت، از آن زیبایی یافت. (غرر الحکم، ح 8967)
ـ امام علی(ع): نادانی توانگر، وی را پست سازد ودانش نادار، او را برافرازد. (غرر الحکم، ح 4765)
ـ امام علی(ع): قدر ومنزلت را جستم وآن را جز با دانش نیافتم. دانش بیاموزید تا منزلت شما در دو سرا بزرگ شود. (جامع الاخبار، ص 341، ح 950)
ـ پیامبر(ص): خداوند بنده ای را خوار نکرد، مگر آنکه دانش را از او دریغ داشت. (الفردوس، ج 4، ص 58، ح 6182)
ـ امام علی(ع): برای سرافرازی، دانش بس است. (غرر الحکم، ح 7011)
ـ امام علی(ع): اندکی دانش، نادانی بسیار را می زداید. ( غرر الحکم، 10990)
ـ امام علی(ع): آنکـه با دانش خـود بـه پیکـار بـا نادانیش برخیـزد، به بالاترین خوشبختی می رسد. (غرر الحکم، ح 8859)
ـ پیامبر(ص): کسی که دانش را دوست دارد، بهشت برایش واجب شود. (جامع الاخبار، ص 110، ح 195)
ـ امام علی(ع): دانش، زنده کننده جان و روشنی بخش خرد و کشنده نادانی است. (غرر الحکم، ح 1736)
ـ امام علی(ع): دانش، زندگی ودرمان است. (غرر الحکم، ح 688)
ـ امام علی(ع): دانش اندوزید تا به شما حیات بخشد. (غرر الحکم، ح 2486)
ـ پیامبر(ص): کسی جز نیک بخت، دانش را دوست ندارد. (جامع الاخبار، ص 110، ح 195)
ـ امام علی(ع): دانش، زندگی دلها و چراغهای دیدگان است. (تنبیه الخواطر، ج 2، ص 245)
ـ امام علی(ع): دانش فراگیرید؛ چرا که در تنهایی، همدم ودر غربت، همره ودر خلوت، هم صحبت است. (کنز الفوائد، ج 2، ص 108)
ـ امام علی(ع): دانش، زینت حسب ونسب است. (غرر الحکم، ح 284)
ـ امام علی(ع): دانش، والاترین هدایت است. (غرر الحکم، ح 1023)
ـ امام صادق(ع): دانش را بجویید هرچند در ژرفای دریا فرو روید وخونتان بریزد. (اعلام الدین، ص 303)
ـ امام علی(ع): تاریکی در نادانی وروشنایی در دانش است. (کافی، ج 1، ص 28، ح 34)
ـ امام علی(ع): دانش، برترین شرف است. (غرر الحکم، ح 481)
ـ امام علی(ع): عزّتی والاتر از دانش نیست. (غررالحکم، ح 10656)
ـ امام علی(ع): دانش، بالاترین رستگاری است. (غررالحکم، ح 731)
ـ امام علی(ع): دانش، بزرگی ونادانی، گمراهی است. (غررالحکم، ح 163)
ـ امام علی(ع): نهایت فضیلتها، دانش است. (غررالحکم، ح 6379)
ـ امام علی(ع): بزرگترین گنج، دانش است. (غررالحکم، ح 620)
ـ امام علی(ع): با دانش همراه باش که میراثی ارجمند است. (امالی شیخ مفید، ص 336، ح 7)
ـ چهار راهب نزد علی(ع) آمدند تا او را بیازمایند. با هم گفتند: یک سؤال را با یک لفظ از او می پرسیم، اگر یک جواب داد، وی ناقص است. یکی از آنها داخل شد وپرسید: گردآوری مال بهتر است یا گردآوری دانش ؟ فرمود: البته گردآوری دانش ؛ زیرا مال با دهش، کاهش گیرد ولی دانش، افزایش یابد. فرد دوم وارد شد وهمین را پرسید. حضرت پاسخ داد: البته دانش؛ چرا که دانش، دارنده اش را نگهداری می کند ودارنده مال به نگهداری مالش مشغول است. آنگاه سومی داخل شد وهمین پرسش را کرد. حضرت فرمود: البته دانش ؛ زیرا آن کس که به گردآوری دانش پردازد، فروتنی اش افزون شود وآن کس که به جمع آوری مال سرگرم شود، تکبرش فزون گردد. آن گاه فرد چهارم وارد شد وهمان سؤال را طرح کرد. امام فرمود: البته دانش بهتر است؛ زیرا کسی که در گردآوری دانش بکوشد، دوستانش زیاد شوند وآنکه به ثروت اندوزی پردازد، دشمنانش فراوان گردند. (المواعظ العددیه، ص 221)
ـ امام علی(ع): آنچه از آتش برگیرند، از آن نکاهد، بلکه اگر هیزمی نیابد، خاموش گردد؛ همین گونه است حال دانش، که برگرفتن از آن نابودش نمی کند، بلکه بخل حاملانش موجب نابودیش می گردد. (غررالحکم، ح 3520)
ـ امام علی(ع): همه چیز با انفاق کاستی گیرد، جز دانش. (غررالحکم، ح 6888)
ـ پیامبر(ص): دانش، زندگانی اسلام و ستون ایمان است. (الجامع الصغیر، ج 2، ص 192، ح 5711)
ـ امام علی(ع): دانش، همنشینی نیکو برای ایمان است. (غررالحکم، ح 9899)
ـ امام علی(ع): سه ویژگی در هر که باشد، ایمانش به کمال رسد: خرد، بردباری و دانش. (غررالحکم، ح 4658)
ـ پیامبر(ص): عمل اندک همراه با دانش، بهتر از عمل بسیار همراه با نادانی است. (تنبیه الخواطر، ج 2، ص 14)
ـ پیامبر(ص): سه نماز با دانش در پیشگاه خدا، از هزار نماز بدون دانش بهتر است. اعمال دیگر نیز چنین است. (الفردوس، ج 2، ص 90، ح 2481)
ـ پیامبر(ص): آنکه بی دانش دست به کاری زند، بیش از آنکه اصلاح کند تباه می سازد. (کافی، ج 1، ص 44، ح 3)
ـ امام علی(ع): در عمل خیری نیست، مگر آنکه همراه دانش باشد. (غررالحکم، ح 10708)
ـ امام علی(ع): عمل بدون دانش، گمراهی است. (غررالحکم، ح 1588)
ـ پیامبر(ص): جستجوی دانش بر هر زن و مرد مسلمانی واجب است. (کنز الفوائد، ج 2، ص 107)
ـ امام علی(ع): عبادت کننده بی دانش، مانند الاغ آسیاب است. پیوسته گرد خود می چرخد واز جایش دور نمی شود. (اختصاص، ص 245)
ـ پیامبر(ص): آگاه باشید که خداوند جویندگان دانش را دوست دارد. (سنن ابن ماجه، ج 1، ص 81)
ـ امام علی(ع): هر ظرفی از آنچه در آن نهند تنگ گردد، جز ظرف دانش که به آن گسترش یابد. (نهج البلاغه، حکمت 205)
ـ امام علی(ع): هر چیزی کمیاب گردد عزیزتر می شود، جز دانش که هر چه فراوان گردد گرامی تر شود. (غررالحکم، ح 6913)
ـ امام علی(ع): دانش، تو را می رهاند ونادانی، تباهت می کند. (غرر الحکم، ح 150)
ـ امام علی(ع): آنکه از دانش، رهنمایی خواست، او را ره نمود. (غرر الحکم، ح 7754)
ـ امام زین العابدین(ع): هرگاه جویای دانش از خانه اش بیرون می رود، پایش را بر تر وخشکی از زمین نمی نهد، مگر آنکه تا زمین هفتم او را تسبیح می کنند. (خصال، ص 518، ح 4)
ـ امام باقر(ع): بی گمان همه جنبندگان زمین ـ حتی ماهیان دریا ـ بر جویای دانش درود می فرستند. (بصائر الدرجات، ص 4، ح 4)
ـ پیامبر(ص): دانش دو گونه است: دین شناسی وکالبد شناسی. (کنز الفوائد، ج 2، ص 107)
ـ پیامبر(ص): آفت دانش تکبّر است. (المحجة البیضاء، ج 4، ص 27)
ـ امام علی(ع): دانش، با تن آسایی یافته نمی شود. (غرر الحکم، ح 1084)
ـ پیامبر(ص): جستجوی دانش بر هر مسلمانی واجب است. (سنن ابن ماجه، ج 1، ص 81)
ـ پیامبر(ص): ای بنده! یا دانشمند باش یا دانشجو که در این میان (در غیر این دو) خیر دیگری نیست. ( الفردوس، ج 2، ص 437، ح 3908)
ـ پیامبر(ص): جستجوی دانش و نشر آن در میان مردم واجب است. (فردوس، ج 2، ص 438، ح 3909)
ـ امام علی(ع): همواره در جستجوی دانش باشید. (کنز الفوائد، ج 1، ص 319)
ـ پیامبر(ص): دانش را بجویید؛ هرچند در چین باشد. (تاریخ بغداد، ج 9، ص 364)
ـ پیامبر(ص): سلیمان میان پادشاهی ومال ودانش مخیر شد، پس دانش را برگزید وبا این انتخابش، دانش ومال و پادشاهی به او بخشیده شد. (نثر الدر، ج 1، ص 175)
ـ پیامبر(ص): دانش را فراگیرید که فرا گرفتنش، حسنه است. (خصال، ص 522، ح 12)
ـ امام علی(ع): رهسپار در جستجوی دانش، مانند مجاهد در راه خداست. (روضة الواعظین، ص 15)
ـ پیامبر(ص): آنکه در جستجوی دانش بیرون رود در راه خداست، تا آنگاه که برگردد. (سنن ترمذی، ج 5، ص 29، ح 2647)
ـ امام علی(ع): آنکه در حال جستجوی دانش بمیرد، میان وی وپیامبران درجه ای بیش فاصله نباشد. (مجمع البیان، ج 9، ص 380)
ـ امام علی(ع): آنکه به جستجوی دانش برخیزد، چون مجاهد در راه خداست. (روضة الواعظین، ص 15)
ـ هرگاه ابودرداء جویندگان دانش را می دید می گفت: آفرین به جویندگان دانش ومی گفت: پیامبر(ص) سفارش شما را کرده است. (سنن دارمی، ج 1، ص 105، ح 354)
ـ امام سجاد(ع): اگر مردم می دانستند که در جستجوی دانش چه چیزی [نهفته] است، بی گمان در پی آن می رفتند؛ حتی اگر خون می دادند ودر اعماق دریا فرو می رفتند. (کافی، ج 1، ص 35، ح 5)

فال 1. جواد مفرد کهلان:
بعضی حرفهای شیعه اثنی عشری مربوط به علویان غلاتی- شعوبی و باطنی قبل از عهد صفوی است. از جمله همین احادیث خیلی خوب (نه صرفاً متعلق به پیشوایان اسلام) که باید بیشتر  ساخته و پرداخته شعوبی ها باشد. چون در این صورت سؤال مطرح میشود که در عهد خلفای راشدین کدام رشته علمی تشویق و حمایت شد و کدام مدارس و دانشگاهها  برای این کار دایر گردیدند. اگر فنون جنگاوری و دامداری و کشاورزی مسلمانان عرب عهد خلفا را کنار بگذاریم، حرف زیادی برای گفتن باقی نمی ماند.

فال 2. فاطمی:
الف) برای اینکه سخنی را به غلات نسبت دهیم باید معیار داشته باشیم مثلا رجالیها راوی ای را غالی معرفی کنند یا اینکه رفتارهایی غلوآمیز مانند معجزه های عجیب و غریب به ائمه نسبت داده شده باشد. اما در احادیثی که در بالا ذکر کردیم ـ دست کم در بیشتر آنها ـ غلو دیده نمی شود.

ب) نبود مدارس و نبود رشد علمی در زمان خلفای راشدین را نشانه ی نادرستی این روایات دانستید زیرا اگر چنین روایتهایی از زبان رسول خدا و امام علی صادر شده بود در آن زمان شاهد رشد چشمگیر علم بودیم.
اما اگر به چند نکته توجه کنیم، این قضیه امری طبیعی خواهد بود:
یکم) در زمان ظهور اسلام مگر چند نفر باسواد در حجاز وجود داشت؟ قبول داریم که آن زمان سرزمین حجاز از جهت علمی بسیار سطح پایین بود.
دوم) رشد علمی در یک جامعه یکباره صورت نمی گیرد. امام علی به عنوان آخرین خلیفه از خلفای راشدین در سال چهلم هجرت از دنیا رفت.
سوم) پیامبر و خلفای راشدین همواره در حال جنگ بودند. پیامبر همواره با کافران می جنگید. سه خلیفه ی اول هم در حال جنگ با کشورهای دیگر برای فتح آنها بودند و امام علی هم همواره مشغول درگیریهای داخلی بود. بنابراین در این مدت فرصت برای نشر علم پدید نیامد.

فال 3. جواد مفرد کهلان:
جواب مطلب را دیدم با استدلال و توجیه خوب و منطقی جواب داده بودید.

فال 4. فاطمی:
پذیرش حرف حق از سوی دوست عزیزم جواد مفرد کهلان بسیار آموزنده است. پیش از این هم ایشان را به عنوان یک
«آزاداندیش» معرفی کرده بودم. اگر همه ی ما اینگونه بودیم، خیلی جلوتر بودیم.

فال 5. امید:
در کتاب اداب طب و پزشکی در اسلام نوشته علامه عاملی ذکر شده   زمان خلافت بنی امیه  کسانی که به زبان  رومی مسلط بودند  ترجمه کردن کتابهای علمی جزیه انان بود. همان منبع می گوید مسلمانان در دو قرن اول از علوم روم تبعیت می کردند اما بعد از ان نه تنها نیازی به ترجمه علوم نداشتند بلکه تالیفاتی که مسلمانان انجام دادند بسیار با ارزش تر از نظیر رومی بودبطوری که در قرنهای بعدرومیان به دانش مسلمانان استناد می کردند .

فال 6. مهری حسینی:
سلام جناب فاطمی عزیز. راستش من هم معتقدم نوشین زیادی شلوغش می کند. در مورد علم  ستیزی اسلام خیلی تند رفته . به او گفتم اصلا روی آن منابع حساب نکند . خیلی هایش فقط روایتی است که سینه به سینه نقل شده و واقعیت ندارد.  ابو هریره فقط 10000 حدیث جعلی از قول ح رسول ص نقل کرده. وقتی ایشان می فرمایند  علم را بجویید ولو اینکه در چین باشد یا زگهواره تا گور دانش بجوی، چرا باید گفته های این کتابها را باور کرد. این حرف ها در شان پیامبر ص نیست و بی احترامی به او کاری ناشایست است . او برای خداوند پیامبری بسیار عزیز و قابل احترام است پس ما هم باید احترامش را نگه داریم  و با استفاده از عقل آنچه را در مورد ایشان منطقی به نظر می آید قبول کنیم.

فال 7. مهری حسینی:
جناب فاطمی عزیز اگر چه من به ارزشهای ایران باستان و آیین زرتشت علاقه زیادی دارم و از عرب ها متنفرم اما به عنوان یک مسلمان برای پیامبر ص و انمه ع احترام زیادی قائلم و به عنوان بزرگان دینی دوستشان دارم و واقعا دوست ندارم کسی به انها بی احترامی کند. هیچ کسی و هیچ چیزی نمی تواند اعتقاد مر انسبت به پاکی و اخلاص آنها سست کند.  بعضی می گویند معصوم هستند و بعضی می گویند نه و آنها با زهد و اخلاص  و تزکیه نفس از همان کودکی به این درجه رسیده اند. شاید نظریه گروه دوم را قبول داشته باشم اما برایم عزیز هستند و انسانهایی مقدس .آنها را در حد خدا بالا نمی برم اما مطمئنم که از دیگر انسانها پاکتر بوده اند.

فال 8. صدای پای صبح:
سلام دوست من
متشکرم که بهم سرزدین . البته گاهی منم با نظرات خانم نوشین مخالفم . وقتی خداوند پیامبری رو برای تبلیغ دین اسلام  برای مردم میفرسته و در قرآن بارها و بارها امر به تعقل و تفکر کردن مردم میکنه . مسملن نمیتونه دین اسلام یا پیامبر ما از علم و دانش مردم رو نهی کنن ... هرکسی باید حرفش رو بزنه و ما اگه استدلال درست داشته باشیم باید بااستدلال منطقی متقاعدش کنیم . باقیش با خودشه . همون کاری که پیامبرو حضرت علی میکردن .
اما از احادیثی که نقل کرده بودین خوشم اومد .
به امید ایرانی آباد و آزاد از بند جهل و خرافات .

فال 9. فاطمی:
بخش اصلی و عمده ی سخنان امام علی(ع) که به ما رسیده، مربوط به پنج سال حکومت او می شود زیرا در عصر پیامبر(ص) به احترام آن حضرت سخنان حکمت آموز و بلیغ بر زبان نمی راند و بعد از ارتحال رسول خدا هم به مدت 25 سال حالت انزوا به خود گرفت و چندان مورد توجه نبود.
شگفت آور است امام علی در این پنج سال هم گرفتار درگیریهای داخلی بود و سه جنگ بزرگ در این مدت به راه افتاد. در عین حال او این همه توجه به کسب علم و دانش داشته.
با این وصف آیا درسته نوشین اسلام را ضد دانش معرفی کند؟!

فال 10. داریوش:
با درود
البته شما هم دست کمی از نوشین ندارید شما هم تهمتهایی میزنید و این ها شما هم تهمت های ناروا به دین زرتشت میزنید و با اینکه من شما را فراخواندم نوشته های مرا هم پاک کردید شما هم تهمت میزنید و هنگامی که من از گات ها برای شما میاورم پاسخی ندارید و نگاهی هم به نوشته من نمیکنید
من هم میگیویم  که روش این نیست و توهین به کسی درست نیست بخصوص این شخص بخواهیم و یا نخواهیم پیامبر دینی از سوی گروهی ملیاردی شناخته شده اگر هم ما بخواهیم گفتار او را به چالش بکشیم از راه درست ار راه ایه های خود قران و حدیث های بطور نمونه اصول کافی ولی نه تنها سخنان زشت
البته  من یکی  دو بار  سخنان ایشان را در تارنمایم پاک کردم و از ایشان پوزش خواستم و گفتم من تنها و تنها توهین های خیلی بد مذهبی به پیامبران را پاک میکنم باید بدانیم که هستند بسیاری از تارنما ها که تنها انها هم به دین های دیگر توهین میکنند و همه را گاو و سگ میداندد و ناپاک
شاد باشید و تندرست

فال 11. فاطمی:
الف) ندانستم کی به دین زرتشت تهمت زدم؟

ب) تا آنجا که بیاد دارم فقط اون پیامهای شما که گفتید: «با فلان موضوع بروزم» حذف کردم. چون هر مدیر وبلاگی سلیقه ی مخصوص به خود داره. مثلا سلیقه ی من اینه که کسی رو پیوند نمی کنم بجز یک سایت.

ج) در مورد گاتها یادم نمیاد چی گفتید. دوباره اون بحث رو مطرح کنید.

فال 12. سهراب ساعی:
سلام دوست عزیز
ببخشین من دیر به دیر به شما سر می زنم.راستش خیلی خیلی گرفتارم و کمتر به وبلاگم سر می زنم.
از اینکه چند باری منو دعوت کردین تا وبلاگ خوب و مفیدتون رو بخونم ممنونم.
نوشین با هر عقیده و مرام و مسلکی یکی از دوستای خوب منه که از اولی که وبلاگم را راه انداختم باهاش بحث های زیادی داشتم و گاهگاهی هم دارم. من به آزادی بی حد و حصر اندیشه و بیان در همه عرصه ها اعتقاد راسخ دارم و طرفدار حکومتی سکولار بر مبنای دموکراسی کامل برای ایران هستم. من به هر اندیشه و مرام و مسلک و دینی احترام میگذارم تا جایی که در صدد نابود کردن یکدیگر نباشیم. من برای جان انسانها بیش از اعتقاد و اندیشه و دینی که فکر میکنند ارزش قائلم. به نظر من وجدان آدمها از اعتقاد و دینی که دارن مهمتره و وجدان انسانهاست که راهگشای آنهاست. من بارها و بارها بر سر مسائل مختلف با نوشین بحث داشته ام و دارم. من خودم مسلمان و شیعه هستم اما خیلی از چیزهایی که در مذهب شیعه وجود دارد را قبول ندارم و معتقدم دین به دست دکانداران دین افتاده و با اندیشه های غلطشان که فقط برای سر کیسه کردن مردم و پر کردن جیب هایشان است مردم را به بیراهه می برند و دین اسلام را بیش از پیش در نزد دیگران بد جلوه می دهند و به انزوا می کشانند. به همین دلیل است که کسانی مثل نوشین که بسیار متعصب هستند اسلام را مسبب همه بدبختیهایی که در این مملکت اتفاق افتاده می داندد. من بارها و بارها به نوشین گفته ام که کاری به اعتقاد دیگران نداشته باش. سعی کن به هیچ دینی توهین نکنی. چه اسلام چه مسیحیت چه دین های دیگر. اگر می خواهی مردم را آگاه سازی باید راه درست زندگی کردن را بدانها یاد دهی. من قبول دارم که اسلام ضعف های عمده ای دارد زیرا به دست نا اهلان افتاد. اما همین اسلام باعث شکوفایی بسیاری از اندیشه ها هم شده است. مسئله ما سر اسلام خوب است یا بد است نباید باشد. دین یک چیز شخصی است و یک رابطه کاملا شخصی بین هر انسانی با پروردگار خود. مهم این است که متاسفانه اسلام کنونی در دست نا اهلانی به نام دکامداران دین در ایران افتاده است که برای منافع کثیف خود هر مزخرفی را به اسم اسلام و دین به مغز این مردم اکثرا بی سواد و متعصب می ریزند تا بتوانند به منافع خود دست پیدا کنند. ما باید اگر می خواهیم مبارزه هم بکنیم نه با اسلام بلکه با دکانداران دین اسلام مبارزه کنیم. ما باید دست از تعصب احمقانه برداریم و بپذیریم آیات قرآن برای مردم 1400 سال پیش که مشتی وحشی بیابانگرد و راهزن بوده اند بیان شده است و باید در زمان حاضر طبق مقتضیات زمان حاضر آن آیات را حلاجی کنیم و بدانها عمل کنیم نه اینکه مثل قوانین 1400 سال پیش هر کس دزدی کرد دستش را ببریم. مردمان این زمان دیگر حاضر به پذیرفتن این احکام که زمانی خیلی عادی بوده است نیستند. مشکل ما فقط دکانداران دین هستند که دین را به نابودی کشانده اند. وگرنه اسلام دینی سرشار از محبت و دوستی و برادری است و به علم هم بسیار اهمیت می دهد.
وقتی هنوز که هنوز است دکاندار کثیف دین می خواهد قوانین 1400 سال پیش سرزمین حجاز را در سرزمین با فرهنگ ایران در سال 1389 شمسی پیاده کند و مصر به اجرای این قوانین به زور سرنیزه و تفنگ است و حکومتی که ادعای نمایندگی خدا بر زمین را دارد اما فقط ریاکاری میکند و ثروت های خدادادی این سرزمین را می چاپد و از طرفی ادعای عدل علی را دارد در حالیکه 90 درصد مردم در فقر زندگی میکنند مسلما من حق می دهم امثال نوشین و نوشین ها هم هرچه از دهنشان در می آید به اسلام توهین کنند. ما باید به ایشان بفهمانیم که مشکل اسلام نیست مشکل دکاندار کثیف و بی ناموس و بی ایمان دین اسلام است. همین...
ممنون و موفق باشین

فال 13. فاطمی:
در عین حال که برخی گفته های شما دقیق و قابل قبول است، جا دارد مواردی که به نظر شما ضعف اسلام و تشیع است، بیان کنید تا به بحث بگذاریم.

فال 14. امید:
آقای سهراب
این کلمه دکانداری به نوبه خود جالب بود. ازادی بیان و عقیده خوبه ولی در راه ابراز واقعیت نه با دوز و کلک و دروغ. امثال نوشین ضد فکر و ضد علم هستند.

فال 15. یک ایرانی:
درود.ضد علم و ضد فکر کسانی هستند که فکر و جریان اطلاعات رو به بند میکشند.ضد فکر انهایی هستند که خود را تنها تفکر حق و مابقی را باطل و به جرم داشتن عقیده متفاوت مستحق مرگ و تصاحب زن و مال و خواسته میبینند.ضد فکر کسانی هستند که انسان ها را عامی و نا اگاه  و نالایق در تفکر مذهبی دانسته و انها را دنباله رو و مطیع کور کورانه عده ای دکان دار دین میخواهند. بنده هم با توهین به معنای کاربرد الفاظ رکیک (نه مخالفت یا ایجاد شبهه در تفکر یا نحوه عمل جریان مطلق گرایی که ادعای عصمت و نمایندگی انحصاری خداوند را دارد)مخالفم. با نوشین از طریق وبلاگ شما اشنا شدم. نوشته های نوشین را در موارد بسیاری مفید و موافق خرد و عقل یافتم.در واقع مطالب مفید و درستی را در مواردی ارائه میدهد هرچند با طرز بیان متعصبانه.به هر حال ایشون مطالبش را ارائه میکند و شما هم جواب میدهید و قضاوت و بر داشت را به ما خوانندگان واگذار کنید بجای انکه ایشون را متهم به دروغ و ضدیت نمایید.متهم کردن افراد در مباحثه دو طرفه نشانه ضعف در باسخگویست.

فال 16. فاطمی:
الف) قبلا در مورد جلوگیری اسلام از نشر برخی مطالب تحت عنوان «اسلام و جلوگیری از کتب ضاله» به تفصیل بحث کردیم.

ب) طبیعیه که وقتی کسی از میان دیدگاه های متفاوت و متناقض یکی را برمی گزینه از نظر او دیدگاه دیگر باطله یا دست کم اعتقاد خود بر دیگری ترجیح داره. یک شخص زرتشتی دین خود را برتر از اسلام می دونه و الا معنا نداره که زرتشتی باشه.

ج) در پستی با عنوان «اسلام جایگزین زرتشتی» در دو قسمت در مورد حکم ارتداد بحث کردیم.

د) در مورد اینکه گفتید: از نظر اسلام افراد به جرم داشتن عقیده ی متفاوت مستحق مرگ و تصاحب زن و مال می شوند، اگر منظورتان قضیه ی برده است، پیش از این مفصل در مورد «برده و برده داری» بحث کردیم. در آنجا گفتیم که برده کسی است که در جنگ اسیر می شود و بردگی او نوعی مجازات اوست. اگر بنا بود هرغیر مسلمانی به بردگی گرفته بشه، پس چگونه این همه یهودی در مدینه در زمان حکومت پیامبر(ص) کنار مسلمانها زندگی می کردند؟

هـ) در مورد اطاعت کورکورانه که گفتید، اگر منظور تقلید عوام از مراجع تقلیده باید گفت که مردم در امور اعتقادی نمی تونن مقلد باشن بلکه در احکام شرعی مقلدند و این امری کاملا معقوله چون استخراج احکام شرعی از قرآن و روایات، کاری بسیار دشواره و همه ی مردم نمی تونن در این زمینه متخصص بشن. در نتیجه افرادی متخصص می شن و دیگران از او پیروی می کنن. امور دیگر نیز اینگونه اند. همه ی ما نمی تونیم پزشک بشیم لذا عده ای در این زمینه متخصص می شن و ما که در این زمینه تخصص نداریم به گفته ی اونها عمل می کنیم حتی مرجع تقلید در امور طبی به پزشک مراجعه می کنه و پزشک در احکام شرعی به مرجع تقلید.


  
Google

در این وبلاگ
در کل اینترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل