اقا محسن من که بي طرف هستم اما يک اشکال در سخنان شما هست فرضا باز هم ميگم فرضا من يک بي دين هستم به شما ميگويم فرضا بازهم فرضا چرا عدل خدا ايجاب ميکند دزد به سزاي اعمالش برسد ؟ شايد من فرضا بي دين بگويم خواست خدا اين بود که جهان به اين شکل باشد وخواست او عين عدل است(البته من خودم اصلا به اين معتقد نيستم وفقط خواستم ايراد سخن شما را بگويم) دوم يک بي دين ميگويد اصلا فظرت خود شخص به او ميگويد دزدي بد است درسته؟

جناب اريا
جواب من را نداديد
شما چطور ميفهميد يک پيامبر معجزه داشته؟
شما از کجا رسالت حضرت زرتشت حضرت عيسي موسي (ع) يا حضرت محمد(ص) را ميپذيريد؟
ايا اصلا در اين جهان کسي را ميتوانيد براي نبودت بپذيريد؟
ملاک شما براي اين پذيرش چيه؟
معجزه؟ کدوم معجزه؟ چطور اثبات ميکنيد اين معجزه رخ داده؟

اثبات لازمه وجود پيامبر(و مشخص کردن راه رسيدن به خدا)
1. خداوند حکيم است
2. خداوند عادل است
3. خداوند عالم است
فرض ميکنيم خداپيامبري براي هدايت بشر نفرسته
پس راه مشخصي براي رسيدن به خدا وجود نداره
دزدي را در نظر بگير که براي سير کردن شکم فرزندان خود دست به دزدي و کلاهبرداري ميزنه و هيچ وقت هم دستگير نميشه عدل خدا ايجاب ميکنه که حق را به حقدار برسونه در دنيا که اين امر محقق نميشه پس بايد جهان ديگر و عالمي ديگري باشه که حق ضايع شده جبران بشه
در اون عالم خدا ميخواد کلاهبردار را بر چه قانوني محاکمه کنه؟
خدا ميگه اقا دزده چرا دزدي کردي
دزده ميگه شکم بچه هام گرسنه بود دزدي کردم
خدا ميگه مگه نميدونستي دزدي بده؟
دزد ميگه نه من از کجا ميدونستم اگه بد بود چرا گذاشتي دزدي کنم؟ چرا يکي را نفرستادي بهم بگه دزدي بده تو که راهو نشون ندادي الان چطور منو باز خواست ميکني؟ من با عقل خودم سنجيدم ديدم گرسنه موندن خانواده م بزرگترين گناهه (حکمت خدا ميره زير سوال)
دزده ميگه خدا جون يعني تو نميدونستي يه همچين روزي هم مياد و تو بايد منو با سند و مدرک با قانون با دليل و برهان ماخذه کني؟
يعني نميدونستي بايد اول راهو مشخص کني بعد امتحان بگيري؟
اينجاست که علم خدا هم زير سوال ميره
پس مطمئنن خدا نميتونه اون دزد را به سزاي عملش برسونه و حق را به حق دار برسونه پس عدالت خدا هم زير سوال ميره
اين يه مثال خيلي خيلي خيلي ساده براي اثبات لازمه وجود پيامبران

ايات 90 تا 94 سوره اسراء
و گفتند تا از زمين چشمه‏اى براى ما نجوشانى هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد يا [بايد] براى تو باغى از درختان خرما و انگور باشد و آشكارا از ميان آنها جويبارها روان سازى يا چنانكه ادعا مى‏كنى آسمان را پاره پاره بر [سر] ما فرو اندازى يا خدا و فرشتگان را در برابر [ما حاضر] آورى يا براى تو خانه‏اى از طلا[كارى] باشد يا به آسمان بالا روى و به بالا رفتن تو [هم] اطمينان نخواهيم داشت تا بر ما كتابى نازل كنى كه آن را بخوانيم بگو پاك است پروردگار من آيا [من] جز بشرى فرستاده هستم و [چيزى] مردم را از ايمان آوردن باز نداشت آنگاه كه هدايت برايشان آمد جز اينكه گفتند آيا خدا بشرى را به سمت رسول مبعوث كرده است
کجاي اين ايات به معني اينه که هيچ معجزه اي براي پيامبر فرستاده نشده؟
گاها در بعضي ايات ديگر هم کفار از پيامبر طلب معجزه ميکنند
خدا در جواب اونها ميفرمايد هيچ معجزه اي براي اين افراد فرستاده نميشود(اين به اون معنا نيست که پيامبر معجزه اي نداشته!)
پس منظور قران چيه؟
بلکه براي اون افراد معجزه اي فرستاده نميشه
چرا فرستاده نميشه؟
چون اونها همون کسايي بودند که بارها و بارها معجزه را باچشمانشون ديده بودند ولي....
يکي از همين افراد ابوجهله ابوجهل بارها و بارها از پيامبر معجزه ديد (نمونه ش به سخن در اومدن سنگ ريزه ها که خود ابوجهل بارها اون را نقل کرده و حضرت را يک تردست خونده) با اين وجود اين فرد بارها و بارها از پيامبر معجزه طلب ميکنه
مگر معجزه خدا چشم بندي يا شعبده بازيه؟ که هر لحظه بخوان خدا براشون يه جديد بفرسته؟
!

از نکات مورد توجه و تعجب اين وبلاگ آن است که 99 % مخاطبان به جاي آنکه نظراتي راجب پست بنويسند مي آيند و در مورد نظرهاي بنده و يا کسان ديگر نظر ميدهند و اين موجوديت در نظر هاي من به فراواني يافت ميشود.

آقاي محسن در باري قرار داريد که هيچ چيز را نميدانيد جز تحريفات و اراجيف. من در دفعات پيش نيز به شما فرمودم براي آنکه متوجه شويد محمد معجزه نداشته است به آيات 90 تا 94 سوره الاسرا مراجعه فرماييد.
من بر اين شگفتم که چرا جناب فاطمي پاسخ شما را نميدهد هيچ چيز نباشد ايشان از شما مراحلي آگاه تر است.
من هيچ يک از پيامبران را به جز آموزگار نميبينم آنوقت کدام وعده آمدن ؟
کمي به خود بياييد و بدون اطلاع چيزي را منويسيد چون ننگ بر شما آيد و شما را رسوا کند.

آريا
يک سوال شما معجزه را صرفا در زنده کردن مردگان شکافتن رود و... ميدانيد؟
جالبه

آيا ميدانيد پيامبر اسلام بالغ بر هزار معجزه داشته اند از جمله شفاي بيماران به سخن درآوردن سنگ ريزه ها در برابر ابوجهل (نقل از ابوجهل) به سخن درآوردن سوسمار در برابر مشرک و....
حتما شما ميخوايد بگيد اينا همش خرافات و جعليات اسلامه جالبه همين معجزاتي که شما ازش دم ميزنيد هم سخن اسلامه آيا اونا هم خرافاتند؟
حال يک سوال
بله شما حق داريد هر انسان ديگري هم حق دارد که بر خرافه بودن خيلي از اين معجزات که بعضا چندين هزار سال از وقوعشان ميگذرد شک کند
پس يک سوال بزرگ آيا پيامبر خاتم که در تمام کتابهاي کهن وعده امدنش داده شده نبايد براي مردمان پس از خود نشانه و معجزه اي بياورد که بر حقانيتش اثباتي باشد؟
ايا اين معجزات ( شفاي بيماران به صدا در امدن سنگ ريزه حرکت نکردن اسب و... ) ميتوانند دليلي جاودان براي همه تاريخ در خاتميت پيامبر اسلام باشند؟

يک سنک يا همان کتاب هيچ گاه معجزه نيست يک کتاب را هر انساني ميتواند بنويسد.
معجزه يعني عالم فرا طبيعت و ماورا
شکافتن دريا شق القر و و و
پس ديگر کتاب را به نام معجزه به رخ مکشيد

اين هم مطلب انسان ناندرتال

اقا اريا من که نگفتم داروين مسلمان بود من فقط گفتم اين ايه به نظر شخصي من با تکامل تطبيق دارد حتما قبلا افرادي هم متوجه اين تطبيق شده اند که من خبر ندارم اما ايه صراحت دارد که شما را از نسل گروهي ديگر اوردم که اين ميتواند اشاره به انسان ناندرتال داشته باشد چون ازدواج انسان وانسان ناندرتال مورد توجه دانشمندان است

آقاي عبدحق داروين خو حتي خدا را قبول نداشت چه رسد به دين و آيين
در جاي جاي قرآن خدا را پيرمردي با ريش سپيد نشته بر تخت توصيف کرده . ما بايد به قديميان حق دهيم چون علم محدود بود و خرافات زياد .
در ادامه به بحث چندي خرافات و افسانه در قرآن و تورات و انجيل ميپردازم.

دين گفت : انسان از خاک است
عقل گفت : تکامل يافته موجودات کهن
دين گفت : معجزات نزد خداوند است و پيامبرانش
عقل گفت : هيچ معجزه وجود ندارد و همگي از خافات کهن است
دين گفت : زن بايد حجاب داشته باشد
عقل گفت : خداوند غني چرا زن را از بدو تولد با حجاب نيافريد و هزاران پرسش ديگر

بالاخره گفته شده شما از نسل گروهي ديگر هستيد که اين ميتواند اشاره به انسانها ي ناندرتال باشد درسته؟

اقاي فاطمي من که بي طرف هستم اما ايه 133 سوره انعام که از سايت قادر مي اورم برايم جالب بود وَ رَبُّك الْغَنىُّ ذُو الرَّحْمَةِ إِن يَشأْ يُذْهِبْكمْ وَ يَستَخْلِف مِن بَعْدِكم مَّا يَشاءُ كَمَا أَنشأَكم مِّن ذُرِّيَّةِ قَوْمٍ ءَاخَرِينَ(133 در اين ايه گفته شده که شما را از نسل گروهي ديگر اوردم ايا اين با تکامل داروين تطابق ندارد؟ ايا برداشت من اشتباه است؟