*همه ی ما کم و بیش در جریانیم که برخی برای چهار سال عضویت در شورای شهر، چه کارها که نمی کند! چه قول ها که نمی دهد! چه حیله ها که نمی زند! چه هزینه ها که نمی کند و...
عمر هنگام مرگش، شورایی شش نفره را تعیین کرد تا جانشین او با رأی اکثریت آنها تعیین شود. ترکیب آرا به گونه ای شد که اگر عبدالرحمان بن عوف به هرکدام از امام علی(ع) و عثمان رأی می داد، او جانشین عمر می شد یعنی تا زنده بود بر حدود یک سوم کره ی زمین حکومت می کرد.
صداقت امام علی(ع)
تعیین جانشین عمر به دست عبدالرحمان تعیین می شد. در مجلسی که باید عبدالرحمان رای خود را اعلام کند، خطاب به امام علی(ع) گفت:
اگر حکومت را در دست گیری آیا متعهد می شوی که به قرآن و شیوه ی رسول خدا(ع) و شیوه ی ابوبکر و عمر عمل کنی؟
کافی بود امام علی با یک قول بیجا حکومت برسرزمینی وسیع را به چنگ بیاورد و بعد از گرفتن حکومت، قول خود را توجیه کند یا مخالفان را سرکوب کند یا ...
اما حضرت علی(ع) چنین جواب داد:
به کتاب خدا و روش پیامبر خدا، در حد توانم عمل می کنم.
سپس عبدالرحمن همان سؤال را از عثمان پرسید و عثمان قبول کرد. دوباره رو به امام علی همان سوال را پرسید اما حضرت دوباره فرمود:
با کتاب خداوند و سنت پیامبر نیازی به روش هیچکس نیست.
اینگونه بود که امام علی(ع) به حکومت نرسید.
اینکه امام علی(ع) در جای دیگر فرمود: «بخدا قسم، اگر اقلیم های هفتگانه را به من بدهند و از من بخواهند که دانه جوی را از دهان مورچه ای بگیرم، هیچگاه چنین ظلمی را مرتکب نخواهم شد.» کاملا درست است و در عمل نشان داد.
یادآوری
اگر ما از سرگذشت امام علی(ع) هیچ چیز نمی دانستیم غیر از همین یک مورد، برای ما کافی بود که گواهی دهیم، آن حضرت سالها خودسازی و مبارزه با نفس داشته است و الا امکان ندارد انسان در آن لحظه به راحتی از حکومت بر سرزمینی پهناور بگذرد؟
حال آن حضرت را مقایسه کنیم با پادشاهان ایران!
منبع جانشینی عمر
ر.ک: تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 162 و شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 1، ص 188 و ج 12، ص 262 و البدء و التاریخ، ج 5، ص 192.
همین مضمون در منابع تاریخی متعدد آمده است که متن کامل عبارت آنها با ترجمه در کتاب دانش نامه امیرالمؤمنین(ع)، ری شهری، قم، دارالحدیث، چاپ اول، 1386، ج 3، ص 48 ـ 97 آمده است.
تعدادی از منابعی که از آنها نقل شده عبارتند از: صحیح البخاری: ج 3 ص 1356 ح 3497، تاریخ الخلفاء: ص 158، تاریخ الطبری: ج 4 ص 238، تاریخ الإسلام للذهبی: ج 3 ص 305، البدایة والنهایة: ج 7 ص 146، الکامل فی التاریخ: ج 2 ص 221 224، تاریخ الطبری: ج 4 ص 230 233، تاریخ المدینة: ج 3 ص 926 ـ 931، العقد الفرید: ج 3 ص 286 288، تاریخ الیعقوبی: ج 2 ص 162، الأمالی للطوسی: ص 557 ح 1171، شرح نهج البلاغة: ج 9 ص 53، مسند ابن حنبل: ج 1 ص 162 ح 557، المنتظم: ج 4 ص 337، تاریخ الإسلام للذهبی: ج 3 ص 304، تاریخ الخلفاء: ص 182، الأمالی للطوسی: ص 545 و 553 ح 1168، إرشاد القلوب: ص 259 و ...