*سیاوش امیرشاهی

درباره برخی ایرانیهایی که میرن خارج و مسیحی میشن، ( آقای فاطمی، میدونید که خودم مستقیم در جریان این امر هستم)، ولی چرا اون ایرانی‌ها مسیحی میشوند ؟ چون دولتهای اروپایی و امریکا و کانادا و … برای اینکه به ایرانیها اقامت (پناهندگی) بدهند، اون ایرانیها باید یکی از این شرایط را داشته باشن:

    1. یا پولدار باشن که سرمایه ببرن در اروپا و امریکا و کانادا و… سرمایه گذاری کنن. (جذب سرمایه)
    2. یا تخصص داشته باشن، نخبه باشن. (جذب مغزها)
    3. یا با حکومت ایران مشکل سیاسی خاصی داشته باشن.
    4. اگر موارد بالا رو نداشته باشن باید مسیحی بشن. ایرانیهایی که مسیحی میشن از سربدبختی و فلاکته! یکی از اونها که به ایران برگشته بود، در مصاحبه ای میگفت: " ما هر یکشنبه باید میرفتیم کلیسا حاضری میزدیم! اگر دو سه هفته پشت سر هم نمی رفتیم اقامتمون باطل میشد! "

    یکی از اونها که مسیحی شده بود، بعد از کانادا بیرونش کرده بودن. برگشت ایران رفت مجلس امام حسین میگفت "من چهار سال ایران نبودم اندازه 4 سال بهم پلو بدین" !!! این هم عاقبت مسیحی شدنش.

    موردی را با واسطه عرض کنم که میگفت: "من مسیحی نشدم فقط دولت اتریش رو گول زدم. الکی بهشون گفتم که مسیحی شدم اونا هم بهم پناهندگی دادن"

    یکی دیگشون و هامبورگ آلمان بود. میگفت هر یکشنه باید میرفتم کلیسا و اعلام حضور میکردم. بعد هر جمعه هم میرفتم مرکز اسلامی هامبورگ نماز جمعه !

    با واسطه میگم: یکی مهندس بود. در ایران وضع مالی خوبی داشت. همسرش به خاطر حجاب اصرار کرد که به خارج بروند. هلند …بعد از یک مدتی برگشتند. علت: همه کسانی که پناهنده میشون ابتدا باید در یک کشور واسطه مثل ترکیه یا قبرس یا … مدتی بمونن تا پناهندگیشون تأیید بشه. چون در ترکیه هزینه های بسیار بالاست، این مهندس همه زندگیش را فروخت و قرار بود 3 ماه در ترکیه بمونن. اما 3 ماه شد 6 ماه. برای همین بیشتر سرمایه شان خرج شد. (دولت ترکیه هم ایرانیها را تیغ میزنه حسابی). وقتی رسیدن هلند، بیکار و بی پول بودن. دولت یک حقوق بسیار کم پناهندگی به اونها میداد. اما مجبور شدند که کار کنند. به دستور دولت هلند، مرد مآمور نظافت در یک بیمارستان شد (لگن زیر بیمارها میگذاشت). خانم هم که در ایران کلّی کلاس و افاده داشت، مجبور شد به عنوان کارگر شرکتی در خانه‌های مردم کار کنه. برای همین بعد از مدتی به ایران برگشتن در حالیکه همه سرمایه و شخصیتشون رو باخته بودن. الان اون مرد راننده تاکسی است (شغل شریفی است، اما دیگه نتونست به موقعیت قبل خودش برگرده). آن خانم هم در هلند افسردگی گرفت و الان بیماره.

    خیلی ها فکر میکنند ایرانیان پناهنده در خارج از کشور، خوشبخت هستن و وضع خوبی دارن. اما اینطور نیست. اکثر ایرانیهای پناهنده بسیار وضع بدی دارند. معمولاً در سوییتهای 35-40 متری و با وضعیت بسیار بدی زندگی میکنن. بدون واسطه عرض میکنم: برخی از اینها میرن کنار ماشینهای مردم (ماشینهای لوکس) عکس میگیرن و برای خونواده هاشون میفرستن، و پدر و مادرهاشون هم فکر میکنن که وضع بچه هاشون خوبه !!! در مجموع فقط متخصصین و سرمایه داران در خارج از کشور از وضع مالی خوبی برخوردارن.

    درباره اونایی که تو ایران مسیحی میشن:

    اصلی ترین روشهای تبلیغی کشیشها:

    1. ترویج روابط دختر و پسر، مشروب، پارتی و … (با اینکه در مسیحیت اینها حرام هست ولی کشیشها…)

    2. همچنین فعالیت در بعضی کمپ های ترک اعتیاد.

    3. حمایت از افراد افسرده و …

    4. آرتیست بازی (مثل ژست روشنفکری و حرف زدن از نجات و آزادی و معنویت و ….)

    اون روش اول بیشتر برای بعضی جوونا جاذبه داره.