اثبات لازمه وجود پيامبر(و مشخص کردن راه رسيدن به خدا)
1. خداوند حکيم است
2. خداوند عادل است
3. خداوند عالم است
فرض ميکنيم خداپيامبري براي هدايت بشر نفرسته
پس راه مشخصي براي رسيدن به خدا وجود نداره
دزدي را در نظر بگير که براي سير کردن شکم فرزندان خود دست به دزدي و کلاهبرداري ميزنه و هيچ وقت هم دستگير نميشه عدل خدا ايجاب ميکنه که حق را به حقدار برسونه در دنيا که اين امر محقق نميشه پس بايد جهان ديگر و عالمي ديگري باشه که حق ضايع شده جبران بشه
در اون عالم خدا ميخواد کلاهبردار را بر چه قانوني محاکمه کنه؟
خدا ميگه اقا دزده چرا دزدي کردي
دزده ميگه شکم بچه هام گرسنه بود دزدي کردم
خدا ميگه مگه نميدونستي دزدي بده؟
دزد ميگه نه من از کجا ميدونستم اگه بد بود چرا گذاشتي دزدي کنم؟ چرا يکي را نفرستادي بهم بگه دزدي بده تو که راهو نشون ندادي الان چطور منو باز خواست ميکني؟ من با عقل خودم سنجيدم ديدم گرسنه موندن خانواده م بزرگترين گناهه (حکمت خدا ميره زير سوال)
دزده ميگه خدا جون يعني تو نميدونستي يه همچين روزي هم مياد و تو بايد منو با سند و مدرک با قانون با دليل و برهان ماخذه کني؟
يعني نميدونستي بايد اول راهو مشخص کني بعد امتحان بگيري؟
اينجاست که علم خدا هم زير سوال ميره
پس مطمئنن خدا نميتونه اون دزد را به سزاي عملش برسونه و حق را به حق دار برسونه پس عدالت خدا هم زير سوال ميره
اين يه مثال خيلي خيلي خيلي ساده براي اثبات لازمه وجود پيامبران