1. آية 118 سورة بقره ميگويد:
افراد نادان گفتند: «چرا خدا با ما سخن نميگويد؟ يا براي ما معجزهاي نميآيد؟ كساني كه پيش از اينان بودند [نيز] مثل همين گفتة ايشان را ميگفتند. دلها[و افكارشان به هم ميماند. ما نشانهها[ي خود] را براي گروهي كه يقين دارند، نيك روشن گردانيدهايم.
خوب دقت كنيد! مخالفان پيامبر _ كه در اين آيه به عنوان افراد نادان! معرفي شده و مورد توهين و تحقير قرار گرفتهاند _ دو پرسش مهم را كه بطور طبيعي در ذهنشان بوجود آمده است مطرح ميكنند: اول آنكه اگر واقعاً خدا ميخواهد ما آدميان را به راهي خاص هدايت كند، چرا فقط با يك نفر ارتباط برقرار ميكند و او را به سراغ بقيه ميفرستد؟ چه اشكالي دارد كه خدا با ما هم سخن بگويد تا اين همه اختلاف و جنگ و دعوا بوجود نيايد؟[1]دوم آنكه اگر تو (محمد) واقعاً پيامبري، مانند پيامبران گذشته بايد معجزهاي بياوري، معجزه تو كدام است؟ آنگاه خداي محمد به جاي اينكه به پرسش اولِ آنها پاسخي منطقي و قانع كننده بدهد و در پاسخ به پرسش دوم آنها معجزهاي براي پيامبر بفرستد، ابتدا به آنها ميگويد كه شما مانند گذشتگانتان احمق و نادان هستيد كه اين پرسشها را مطرح ميكنيد!؟ و سپس ميگويد: «مانشانههاي خود را براي گروهي كه يقين دارند، نيك روشن گردانيدهايم»! به خداي محمد بايد گفت: آنها كه يقين دارند، نيازي به معجزات و نشانههاي شما ندارند. لطف كنيد و نشانههاي خود را براي مخالفان و شكاكان روشن كنيد!