با سلام جناب استاد امير شاهي لطفا به اين سوالها جواب دهيد
الف: ايا جناب مولانا ابوالکلام ازاد در دادگاه بي طرف وعادلانه ومنصفانه وازادي به جاسوسي محکوم شده است؟
ب: ايا بزرگان ضد استعمار هند چون گاندي ونهرو گفتند که ابوالکلام ازاد خائن وجاسوس بوده است؟
ج: ايشان چه کاري برخلاف مصالح مسلمين کرده اند؟
ه: ايا ميدانيد که افرادي که اين تهمت را به ابوالکلام زدند به سيد جمال الدين اسد ابادي هم همين تهمت را زده اند؟
سلام مجدد خوب است که اين تحقيق مرکز اسناد انقلاب اسلامي که يکي از مراکز تحقيقاتي معتبر جمهوري اسلامي درباره ابوالکلام هست را بخوانيد http://daneshnameh.irdc.ir/?p=79
تا با شخصيت برجسته اين عالم مجاهد اشنا بشويد
با سلام جناب استاد امير شاهي اورده ايد که ليکن ابوالکلام ازاد يک شخصيت عجيب است که وجوه شخصيت وي مخفي است . حتي برخي وي را عضو لژ فراماسونري دانسته اند که براي ايجاد اهداف آنها در هندوستان و نواحي مسلمان نشين هند [ پکستان ] دست به اقداماتي زد . و حتي برنامه هاي استقلال طلبانه ي وي نيز فقط يک بازي سياسي
پاسخ: اولا درست واسلامي نيست که ما به يک شخصيت بزرگ تاريخ بدون هيچ دليل تهمتي بزنيم در ثاني کدام طرح استعمارگرانه؟ اگر منظورتان استقلال پاکستان(نه پکستان) است ايشان مولانا ابوالکلام ازاد هميشه از وحدت ملي هندوستان حمايت کردند وبا استقلال پاکستان مخالف بودند ورهبران هند چون گاندي ونهرو ابوالکلام را ستوده اند حالا شما با کدام سند به ايشان تهمت جاسوسي ميزنيد؟
با سلام اميدوارم استاد موبد غيبي بخوانند عالم بزرگ اهل سنت هند جناب مولانا ابوالکلام ازاد در کتاب کورش کبير يا ذوالقرنين فصلي دارند بنام روح اخلاقي مزديسنا از ص261تا263 که بخشي از ان را مي اورم :محققين عصر حاضر عموما عقيده دارند که تعاليم زرتشت در ترقي وپيشرفت روح فکري واخلاقي انسان رل بزرگي بازي کرده است
ايشان در بخش ديگري مينويسند:اين جمله را هم از پرفسور گرندي در پايان کلام خود بياوريم که گفت: صفاتي که از نقطه نظر راستي وپاکي ومحاسن اخلاق در ايران باستان ديده ايم در هيچ يک از ملتهاي معاصر ان نميتوانيم يافت ص262 همان کتاب
با سلام الان مطلبي مينوسم که خيلي دوست دارم جناب موبد غيبي عزيز بخوانند ميخواهم به اذن خداوند نظر يک عالم وروحاني برجسته اهل سنت هند را درباره زرتشت بياورم
جناب مولانا ابوالکلام ازاد از رهبران استقلال هند از استعمار
در کتاب کوروش کبير يا ذوالقرنين ترجمه استاد باستاني پاريزي
ص259:اگر ادعا کنيم که درتاريخ قديم جز دوتن ديده نشده است که در دنياي بت پرستي ان زمان مردم را به يگانه پرستي دعوت کنند اشتباه نکرده ايم اين دو پيغمبر عبارتند از ابراهيم عليه السلام از قوم سامي وزرتشت پيغمبر از ملل اريايي
در اساطير ودايي نشاني از هوشنگ نيست و جمشيد بر همه مقدم است در ضمن اين دو مشترکات زيادي دارند احتمالا هوشنگ لقبي بوده براي جمشيد که بعدا خود شخصيت مستقلي شده است اين موضوع که جمشيد پيامبري را رد کرده حقيقت ندارد و ساخته زرتشتيان دوره ساساني است چرا که جمشيد(yama) پادشاه آريايي ها يعني مردمان شمالي بوده و ساسانيان از آنان تنفر داشتند