• وبلاگ : راه راستي
  • يادداشت : اهل بيت(ع) در بحث با موبد غيبي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 162 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    6   7   8   9   10    >>    >
     
    جناب شما حتي توانايي و قابليت تشخيض جمع و مفر را نداشته ايد و حال چگونه مي اييد براي ما از بحث ضماير مي كنيد و مي گوييد به نظر من غلط است؟
    شما اگر ادبيات عرب خوانده بوديد كه فرق بين بيت و بيوت را مي دانستيد و حال بر سر ضماير بحث مي كنيد؟
    ما به شما توصيه مي كنيم اول برويد با ماموستا و مولوي هاي خود بحثي كنيد و از انها سوال كنيد سپس با ما وارد بحث شويد
    جناب عبد الحق، شما كه نام خودت را حق و حقيقت گذاشته ايد، ايا به صحبت و كلامهايتان دقت كرده ايد؟
    من نمي دانم ما امديم بحث تعلق ايه تطهير به اهل بيت كرديم و شما در بحث علمي كم اورديد و فرار كرديد رسيديد به بحث تطهير و بحث تطهير اهل بيت را با سربازان بدر قياس نموديد، بعد بحث ادبيات عر در ضماير كرده ايد و الان هم امده ايد بحث اثبتان عصمن انبياء را مي كنيد
    بنده از شما سوال مي كنم ايا شما براي نام خودتان اعتبار و ارزش قائل هستيد و يا اينكه قصد توهين به ما را داريد؟
    شما اين همه گريز زديد و به صورت مكرر در خانه هايي را زديد كه كسي در ان نبوده، جناب اهل سنت عيب است و زشت است كمي انسان بايد در گفتار و رفتارش دقت كند
    حقير بحث انبيا را ديگر ادامه نمي دهم زيرا در اين باب هم اياتي براي اثبات عصمت انها وجود دارد زيرا بنده مي دانم بعد از مباحثه در اين امر هم شما به خاطر عدم بضاعت علمي بايد مطالبتان كه ريشه و قوام علمي ندارد افشا شود و از ترس از بحث عصمت انبيا به يك موضوع ديگر فرار كنيد
    بنده تحدي مي كنم و شما فعلا همان بحث تعلق اهل بيت به خمسه طيبه و عصمت اهل بيت را داشته باشيد و خوهشا عدم بضاعت علميتان را با گريز از بحث اصلي توجيه نكنيد
    `پاسخ به اولين كامنت شما:::::::::
    اولا اينكه چه كسي چه كسي را تكفير مي كند ارتباطي با بحث ما ندارد و اين موضوع هم بر مي گردد به جوامع اسلامي ضمن اينكه مسائل تروريستي را هم بايد در احزاب سياسي چون وهابيت، القائده و طالبان به حمايت كشور هاي امپرياليسمي و فاشيستي غرب جويا شويد
    براي بار چندم مي گويم، شما با القاي اين مطالب داريد به اسلام توئهين مي كنيد و اين بار هم به شما تذكر مي دهم كه به فكر خودتان باشيد نه دين اسلام
    + عبدالحق 
    سلام جناب خيمه گاه ابوالفضل اورديد داوند در ابتداي ايه مي فرمايد انما::: يعني اراده كرده و اين انما حصر هست به واقع در هيچ جاي قران خداوند چنين اراده اي را نكرده و حصر بدين معنا هست كه در شان فقط اهل بيت هست
    پاسخ : پس پيامبران معصوم نيستند؟ چون طهارت حصر در اهل بيت شده است
    + عبدالحق 
    واين جمله صد درصد غلط است کيف حال انت اهل بيوت ؟ حتي اگر انت ضمير ملکي باشد انجا قرار نميگيرد
    اقاي فاطمي وجدانا اين جمله درست است؟
    + عبدالحق 
    سلام من اين قضيه را ول نميکنم من اگر بيوت اوردم چون شما ميگوييد که بيوت ميگوييد ولي کيف حال انت بيوت از لحاظ دستور زبان عربي غلط است واينکه شما ميگوييد انت اينجا ضمير مخاطب است واين جمله صد درصد بي معنا است
    وهيچ مفهومي ندارد
    + عبدالحق 
    سلام متاستفانه اين سايت اجازه کپي مطالب را نميدهد http://alawiyoun.net/node/1089
    اما تيتر سايت اين است که شيعه وعلويه 2طايفه هستند ونه 2مذهب ودر ادامه توضيح ميدهد که هر 2بريک مذهب هستند ولي 2طايفه جداگانه هستند
    + عبدالحق 
    سلام طايفه علوي اينکه انها علي اللهي هستند را تهمتي ميداند که ابن تيميه واهل سنت به انها زدند وانها خود را يک طايفه از شيعه اثني عشري ميدانند متاستفانه شما باز دقت نميکنيد پس متن عربي را با ترجمه مي اورم
    + عبدالحق 
    جناب عبدالحق، بنده نمي دانم شما چرا مطالبي را كه افاضه مي كنيد را تحقيق نمي كنيد و بعد از اينكه حقير رديه مي دهم افاضه داريد بنده توهين مي كنم
    شيعيان علوي اسمش در خودش هست، مانند زيديه و اسماعيليه و علوي به كساني گفته مي شود كه پيرو مولا علي ع هستند و قائل بر الوهيت مولا علي ع بوده اند و به نوعي علي الهي بوده اند ولا غير اما اثني عشري يا اماميه به كساني گفته مي شود كه 12 امام دارند اينها چه ارتباطي به همديگر دارد و در ان لينك متن عربي هم كه ارائه دايد قياس مذاهب شيعي هست دوست عزيزم، اثني عشري چه ربطي به علويان دارد
    پاسخ : کدام منبع اورده است که شيعه زيديه علي اللهي هستند؟ يک منبع نشان دهيد ادامه دارد
    + عبدالحق 
    ببينيد هرکدام روايات نقل ميکنند پس از شهادت امام جعفر صادق(ع)، عدة بسياري از اسماعيليان به امامت و مهدويت محمد بن اسماعيل معتقد شدند؛ با اين توجيه كه امام صادق(ع) پسرش اسماعيل را نامزد امامت نمود و چون وي فوت كرد، امامت به پسرش محمد مي‌رسد؛ بنابراين امام جعفر صادق(ع) محمد بن اسماعيل را جانشين خود ساخت و امامت حق محمد است و به ديگري نمي‌رسد.[22] نوبختي و قمي، هواداران اين فرقه را مباركيه خوانده‌اند.[23] و در اين خصوص، روايت‌هايي از قول امام ششم شيعيان(ع) نقل مي‌كنند.[24]
    محمد بن اسماعيل در هنگام شهادت جدش 26 ساله بود. امام جعفر صادق­(ع) او و برادرش علي را مخفي كرد و محمد بن اسماعيل از ترس هارون كه دستور دستگيري او را صادر كرده بود از مدينه گريخت و به شهرهاي مختلفي مهاجرت كرد و سرانجام در فرغانه فوت كرد و همان‌ جا دفن شد.[
    + عبدالحق 
    مجلسي در اين خصوص مي‌نويسد: اسماعيليان به سه گروه تقسيم شدند:
    1. گروهي معتقدند كه اسماعيل نمرده است و او قائم منتظر است و در جايي مخفي شده به زودي ظهور خواهد كرد و جهان را پر از عدل و داد خواهد نمود.[12] بر طبق عقيده اين گروه، چون مدار دور امام هفت تاست، شش امام ظاهر و هفتمي مستور از نااهل و قائم است و او زنده خواهد بود تا [وقتي كه در] آخرالزمان باز آيد و مهدي او باشد.[13] اينان براي اثبات زنده بودن اسماعيل دلايلي ذكر مي‌كنند از جمله اين روايت كه محمد، پسر ديگر امام صادق(ع)، برادر خود اسماعيل را در حال خواب ديده است و امام به او دستور دادند تا اين خبر را پنهان سازد. دليل ديگري كه نقل مي‌كنند اين است كه چه سبب داشت كه امام ششم شيعيان محضر نامه‌اي براي فوت پسرش منعقد سازد.[14] بر طبق نقل برخي از منابع اسماعيلي، سال‌ها پس از شهادت امام جعفر صادق عليه‌السلام، اسماعيل را در بصره ديده‌اند كه در بازار فردي فلج را شفا داده و نابينايي با دعاي او بينا شده است.[15] اين منابع، مراسم دفن اسماعيل را دليل بر اين مي‌دانند كه امام مي‌خواست مرگ اسماعيل را به صورت ظاهر ثابت كند، ولي در واقع اسماعيل نزد ايشان مخفي بود.[1
    + عبدالحق 
    سلام جناب خيمه گاه ابوالفضل ببين من گفتم اسماعيليه چند گروه است شما ميگوييد يک گروه انها گفتند محمد امام است بله من که گفتم چند گروه است شما متوجه عرض من نميشويد چرا؟ اسماعيليه طبق روايات خودشان ان شاخه که به زنده بودن اسماعيل معتقد است بعد به من ميگوييد من متن را نخواندم وکلي تهمت ميزنيد
    + عبدالحق 
    سلام خدمت جناب استاد فاطمي لازم به ياد اوري است که من بي طرف هستم اما طبق قران در ايه 94 سوره نسا 4سوره قران مسلمانان حق تکفير کسي که ادعاي مسلمان بودن را دارد ندارند وبنابراين مسلمانان اعم از شيعه اثني عشري وطايفه علوي واسماعيلي وزيدي واهل القران وصوفي وحنفي وشافعي وحنبلي ومالکي ودروزي بايد همديگر را مسلمان بدانند واز تکفير هم دست بردارند ودر دنيا باهم زندگي مسالمت اميز داشته باشند وتمامي اعمال تروريستي جنايت ومحکوم است
    اما بررسي سوره انفال:::
    اين ايه بدلايل مختلف قابل قياس با ايه تطهير نيست مضاف بر اينكه طهارت در اين ايه مبني بر روح و جسم نيست بلكه اشاره به جسم دارد كه حقير در ادامه به ان اشاره مي كنم
    اولا اين كه در اين ايه خبري از انما يعني حصر نيست در نتيجه نمي تواند فضيلتي باشد دوم اينكه الرجس نيست بلكه رجز شيطاني هست
    رجز شيطاني هست كه منطور از رجز همان وسوسه هاي شيطاني هست
    دقت بفرماييد: اگر خداوند اراده بر طهارت جسم و روح كند ديگر نيازي به باران نيست مضاف براينكه ايشان بايد اراده بر اين فعل كند يعني در ابتدا انما بياورد كه حصر شود اما بارش باران خبر از قولي مي دهد و ان هم اين است كه وسوسه هاي شيطان عامل بر عدم طهارت جسم سربازان حضرت رسول هست كه انها چون احتمال جناب مي دادند و از طرفي هم رجز شيطان باعث عدم طهارت انها مي شد خداوند باراني را فرستاد كه انها تشويش و نكراني اين مسئله را نداشته باشند لذا اينجا روايت قراء امام صادق مي طلبد كه فرمودند خداوند باران را از اسمان فرو فرستاد تا شما را با ان پاك كند و پليدي شيطان را از شما بزدايد، سوال مي كنم ايا باران با عث عصمت باطني انسان مي شود و يا باعث زدودن الودگي ظاهري كه همان جنب شدن به واسطه رجز شيطان است؟ منبه حديث هم كافي ج 6 ص 387 ح 2 هست
    ضمن اينكه مولا علي در كتاب الدر المنثور في تفسير ماثور علامه سيوطي از مفسيرن بنام اهل سنت فرمودند خداوند در شب بدر باران شديدي فرستاد تا بوسيله ان قدم ها را استوار كند
    در ادامه اين نكته علم نحو نيز قابل احتجاج هست كه نبود لام در يذهب نشان گر اين است كه يذهب مترتب بر ليطهركم است و تطهير هم با برطرف شدن رجز شيطان و يا وسوسه شيطان به وجود مي ايد يعني خدا مستقيم اراده بر تطهير نمي كند بلكه با بارش باران ان وسوسه شيطان را خنثي مي كند
    اگر مشكلي بود بفرماييد تا حقير بيشتر تفضيل دهم
    اما بررسي ايه تطهير به جهت اثبات عصمت اهل بيت
    خداوند در ابتداي ايه مي فرمايد انما::: يعني اراده كرده و اين انما حصر هست به واقع در هيچ جاي قران خداوند چنين اراده اي را نكرده و حصر بدين معنا هست كه در شان فقط اهل بيت هست

    ومعنى إنما إثبات لما يذكر بعدها ونفي لما سواه كقوله : وإنما يدافع عن أحسابهم أنا أو مثلي المعنى : ما يدافع عن أحسابهم إلا أنا أو من هو مثلي ، و

    كلمه انّما مفهومي را براي آنچه كه بعد از او آمده است اثبات مي كند مانند: اين سخن كه كسي به گويد: من و مانند من از شرف و حيثيّتم دفاع مي كنم يعني در واقع مي گويد: فقط من و مثل من چنين هستيم نه فردي ديگر.

    لسان العرب ، ج 13 ص 31، اسم المؤلف: محمد بن مكرم بن منظور الأفريقي المصري الوفاة: 711 ، دار النشر : دار صادر - بيروت ، الطبعة : الأولى.
    سپس كلمه ديگري وجود دارد به نام الرجس و نفرموده رجس و الف و لام به صورت جنس هست يعني هر نوع پليدي و تمامي پليدي ها

    لغت شناس معروف، فيومي مي نويسد:


     <    <<    6   7   8   9   10    >>    >