بازدیدکننده ی گرامی امیر، در این وبلاگ ذیل پست مربوط به امام علی(ع)، پرسشهایی را در مورد آن حضرت مطرح کرده که در اینجا به آنها می پردازیم:
امیر:
(یک:) در مورد ثروت امام علی امروز در رادیو معارف شنیدم که روایت است روزی شخصی نزد امام می رود و می گوید پدرم از دنیا رفته و شما 10000 دینار بدهکار هستید امام می گوید گمان نمی کنم ولی چون پدرت شخص درستکاری بوده حتما راست می گوید و 10000 دینار را به پسر می دهد و پسر می رود وصیت نامه را می خواند و می بیند اشتباه خوانده بلکه پدرش به امام بدهکار بوده و الی اخر.
اگر امام در فقر بوده اند چطور 10000 دینار را به این شخص داده اند؟
(دو:) تنها فردی که جلوی عمر را درجنگ به ایران گرفت خود امام علی بود که نگذاشت عمر به جنگ برود و گفت ایرانیان جنگ اورند و تو را می کشند و اسلام به خطر می افتد و حسنین را فرستاد؟
اگر امام علی از طرف خدا به جانشینی پیامبر منصوب شده بود چرا حکم خدا را اجرا نکرد مگر می شود در حکم خدا هم تقیه کرد؟
(سه:) مگر امام در به خاطر حکم خدا جنگ نکرد و مرحب و عمر بن عبدوه را نکشت پس چطور در برابر حکم خدا کاری نکرد و ابو بکر را نکشت؟
(چهار:) امام اگر از طرف خدا جانشینی اش بر پیامبر وحی شده بود چرا در نهج البلاغه گفته حکومت و قدرت در نزد من به اندازه آب دهان بز ارزش ندارد؟آیا حکم خداوند ارزشش به اندازه آب دهان بز است؟؟
(پنج:) اگر امام با خلفا مخالف بود چرا عمر گفته بود که اگر علی نبود من هلاک میشدم؟ و صدها و هزاران سوال دیگر....
لطفا با دیده عقل به مسائل بنگریم بدور از تعصب با تشکر
فاطمی:
یک: روایتی را که در شماره یک نقل کردید من ندیده ام اما می دانم که حضرت علی(ع) در برهه ای از زمان، ثروتهایی را در اختیار داشت و به نیازمندان کمک فراوان می کرد. این ثروت مربوط به بعد از عصر رسول خدا(ص) است که از فعالیتهای اجتماعی کناره گرفت و به فعالیتهای اقتصادی رو آورد. او چاه های آب فراوان حفر کرد و زمینهای کشاورزی فراوان را در اختیار گرفت.
دو: روایت در شماره دو را نیز ندیده ام جا دارد متن آن را با آدرس بگویید. در پستی گفتیم که امام حسن و امام حسین(ع) در جنگ ایران شرکت نداشته اند.
سه: این منطق درست نیست که همیشه هرمجرمی در هرجایی باید کشته شود. شرایط همیشه و در همه جا و در مورد همه کس یکسان نیست.
چهار: امام علی(ع) نفرمود: حکم خدا بی ارزش است بلکه گفت: حکومت بی ارزش است. فرض کنید پدری از پسرش کاری را می خواهد که پسر دوست ندارد. پسر که بخاطر دستور پدر آن کار را انجام می دهد، اگر بگوید: من آن کار را دوست ندارم، کسی او را سرزنش نمی کند که چرا آن کار را دوست نداری؟ دستور پدر غیر از آن کار است.
پنج: امام علی(ع) بخاطر حفظ اسلام گاهی خلفا را راهنمایی می کرد و این کار کاملا معقول و منطقی بود؛ زیرا آنها بالاخره حکومت را در اختیار داشتند و اشتباهات آنها سبب ضربه به کشور و اسلام می شد و در نتیجه امام علی(ع) در حد توانش تلاش می کرد تا آنها مرتکب خلاف نشوند. مثالی امروزی بزنم. امروز ایرانیانی می گویند که رئیس جمهور فعلی با تقلب روی کار آمده. اما بالاخره او حکومت را در دست دارد. حال اگر همان مخالفان، رئیس جمهور را راهنمایی کنند که به کشور ضربه نزند، ایرادی دارد؟
بابت کامنتت تشکر می کنم. منتظر پرسشهای دیگر شما هستم.