*آشنایان با دین زرتشتی بخوبی می دانند که این دین به دلیل تحریف فراوان، حرفی برای گفتن ندارد. تنها ابزار پیشبرد این دین، تمسک به مزخرف ترین راه یعنی نژادپرستی است. از آنجا که زرتشت ـ بنا به قولی ـ ایرانی بوده، آن را نشانه ی حقانیت این دین می دانند. اما از نظر اسلام، در بحث های اعتقادی نژاد مطرح نیست و این را باید هرکودکی درک کند. به چند آیه و روایت توجه کنیم:
ـ القرآن الکریم: وَ إذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُواْ مَا أنزَلَ اللَّهُ قَالُواْ بَلْ نَتَّبِعُ مَا ألْفَیْنَا عَلَیْهِ ءَابَاءَنَا أوَ لَوْ کَانَ ءَابَاؤُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ شَیْئا وَلَا یَهْتَدُونَ. (بقره/170)
ـ قرآن کریم: چون به آنان گفته شود: از آنچه خدا نازل کرده است، پیروى کنید، مى گویند: «نه، بلکه از چیزى که پدران خود را بر آن یافته ایم، پیروى مى کنیم». آیا هر چند پدرانشان چیزى را درک نمى کرده و به راه صواب نمى رفته اند [، باز هم در خور پیروى هستند]؟
ـ القرآن الکریم: إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللّهِ أَتْقَاکُمْ. (حجرات/13)
ـ قرآن کریم: در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست.
ـ رسولُ اللّهِ(ص): إنّ ربَّکُم واحِدٌ، و إنّ أباکُم واحِدٌ، و دِینُکُم واحِدٌ، و نَبیُّکُم واحِدٌ، و لا فَضلَ لِعَرَبیٍّ على عَجَمیٍّ، و لا عَجَمیٍّ على عَرَبیٍّ، و لا أحمَرَ على أسوَدَ، و لا أسوَدَ على أحمَرَ، إلّا بِالتَّقوى. (کنز العمّال، ح 5655)
ـ پیامبر خدا(ص): پروردگار شما یکى است و پدر شما یکى و دین شما یکى و پیامبرتان یکى. هیچ عربى را بر هیچ عجمى برترى نیست و هیچ عجمى را بر هیچ عربى و هیچ گندم گونى را بر هیچ سیاهى و هیچ سیاهى را بر هیچ گندم گونى، مگر به تقوا.
ـ لَمّا دَخَلَ(ص) البَیتَ عامَ الفَتحِ و مَعهُ الفَضلُ بنُ عبّاسٍ و اسامَةُ بنُ زَیدٍ، ثُمّ خَرَجَ فأخَذَ بحَلْقَةِ البابِ: الحَمدُ للّهِ الّذی صَدَقَ عَبدَهُ، و أنجَزَ وَعدَهُ، و غَلَبَ الأحزابَ وَحدَهُ، إنّ اللّهَ أذهَبَ نَخوَةَ العَرَبِ و تَکَبُّرَها بآبائها، و کُلُّکُم مِن آدَمَ و آدَمُ مِن تُرابٍ، و أکرَمُکُم عِندَ اللّهِ أتقاکُم. (بحار الأنوار: 70/ 287/ 10)
ـ پیامبر خدا(ص) آنگاه که در سال فتح مکّه همراه فضل بن عباس و اسامة بن زید داخل خانه خدا شد و سپس بیرون آمد و دستگیره در را گرفت فرمود: ستایش خداوندى را که بنده اش را تصدیق کرد و وعده اش را به انجام رساند و به تنهایى بر همه احزاب چیره گشت. خداوند نخوت عرب و نازیدن آنها به پدرانشان را از بین برد. همه شما از آدم هستید و آدم از خاک و ارجمندترین شما نزد خداوند، با تقواترین شماست.
ـ رسولُ اللّهِ(ص): أیُّها الناسُ، إنّ العَرَبیَّةَ لَیسَت بِأبٍ والِدٍ، و إنّما هُو لِسانٌ ناطِقٌ، فمَن تَکَلَّمَ بهِ فهُو عَرَبیٌّ، ألا إنَّکُم وُلدُ آدَمَ و آدَمُ مِن تُرابٍ، و أکرَمُکُم عِندَ اللّهِ أتقاکُم. (بحار الأنوار: 70/ 288/ 17)
ـ پیامبر خدا(ص): اى مردم! عرب بودن به پدر و نژاد عرب داشتن نیست، بلکه عربى یک زبان است و هر کس بدان سخن گوید عرب است. بدانید که شما همه فرزند آدم هستید و آدم از مشتى خاک آفریده شده است و گرامى ترین شما نزد خدا با تقواترین شماست.
ـ جابرِ بنِ عبد اللّهِ: خطبنا رسولُ اللّه(ص) ... خُطبَةَ الوَداعِ: یا أیُّها النّاسُ، إنَّ ربَّکُم واحِدٌ، و إنَّ أباکُم واحِدٌ، ألا لا فَضلَ لِعَرَبیٍّ على عَجَمیٍّ، و لا لعَجَمیٍّ على عَرَبیٍّ، و لا لأحمَرَ على أسوَدَ، و لا لأسوَدَ على أحمَرَ، إلّا بِالتَّقوى، إنّ أکرَمَکُم عِندَ اللّهِ أتقاکُم. ألا هَل بَلَّغتُ؟ قالوا: بلى یا رسولَ اللّهِ، قالَ: فلْیُبَلِّغِ الشّاهِدُ الغائبَ. (الترغیب و الترهیب: 3/ 612/ 9)
ـ جابر بن عبد اللّه: پیامبر خدا(ص) در خطبه وداع فرمود: اى مردم! پروردگار شما یکى است و پدر شما یکى. بدانید که هیچ عربى را بر هیچ عجمى برترى نیست و هیچ عجمى را بر هیچ عربى و هیچ سفیدى را بر هیچ سیاهى و هیچ سیاهى را بر هیچ سفیدى، مگر به تقوا. ارجمندترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست. آیا [پیامم را] رساندم؟ همه گفتند: آرى، اى رسول خدا. فرمود: پس، حاضران به [گوش ] غایبان برسانند.
ـ الاختصاص: بَلَغَنا أنّ سَلمانَ الفارِسیَّ دَخَلَ مَجلِسَ رسولِ اللّهِ(ص) ذاتَ یَومٍ فعَظَّمُوهُ و قَدَّمُوهُ و صَدَّرُوهُ إجلالًا لِحَقِّهِ و إعْظاما لِشَیبَتِهِ و اختِصاصِهِ بِالمُصطفى و آلهِ، فدَخَلَ عُمرُ فنَظَرَ إلَیهِ فقالَ: مَن هذا العَجَمیُّ المُتَصَدِّرُ فیما بَینَ العَرَبِ؟! فصَعِدَ رسولُ اللّهِ(ص) المِنبَرَ فخَطَبَ فقالَ: إنّ النّاسَ مِن عَهدِ آدَمَ إلى یَومِنا هذا مِثلُ أسنانِ المُشطِ، لا فَضلَ لِلعَرَبیِّ علَى العَجَمیِّ و لا للأحمَرِ علَى الأسوَدِ إلّا بِالتَّقوى. (الاختصاص: 341)
ـ الاختصاص: این خبر به ما رسیده است که روزى سلمان فارسى وارد مجلس رسول خدا(ص) شد و مردم او را به سبب حقّى که داشت و به احترام موى سپیدش و منزلت خاصى که نزد پیامبر و خاندان او داشت، احترام نهادند و او را بالاى مجلس نشاندند. عمر وارد مسجد شد و چشمش به سلمان افتاد. گفت: این مرد عجم کیست که در میان عرب ها صدر نشین شده است؟ رسول خدا(ص) منبر رفت و خطبه اى ایراد کرد و فرمود: مردم از روزگار آدم تا به امروز همچون دندانه هاى شانه هستند. عرب را بر عجم برترى نیست و سفید را بر سیاه، مگر به تقوا.
ـ الإمامُ زینُ العابدینَ(ع): لا حَسَبَ لِقُرَشیٍّ و لا عَرَبیٍّ إلّا بِتَواضُعٍ، و لا کرَمَ إلّا بِتَقوى. (بحار الأنوار: 70/ 288/ 19)
ـ امام زین العابدین(ع): هیچ افتخارى براى فرد قریشى و یا عرب نیست، مگر به فروتنى و هیچ کرامتى نیست مگر به تقوا.