سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اندکى که با آن بپایى به از بسیارى که از آن دلگیر آیى . [نهج البلاغه]
آمار

بازدید امروز :521
بازدید دیروز :621
کل بازدید :3063759
تعداد کل یادداشت ها : 1491
103/2/7
یادداشت های گذشته [1484]
برگزیده ها
 
کانال گفتگو با زرتشتیان [0] سایت "گفت و گو با زرتشتیان" [0] بر قله احادیث [0] مبهم ترین شخصیت تاریخ [0] خلیج فارس در سخن پیامبر(ص) [0] هیچستان [1] ترجمه منشور کورش [0] راه مقابله با زرتشتی [0] زنده زنده پوست کندن [1] سهم زرتشتیان در جنگ با عراق [1] نقد مسلمانان به جای اسلام [0] همه چیز اسلام از زرتشت! [0] چهارشنبه سوری [0] چرا اسلام جایگزین زرتشتی؟ [0] مهمترین های اسلام و زرتشتی [1] نژادپرستی ابزار زرتشتیان [0] گرایش زنان به اسلام [0] برخورد زرتشتیان با مرتدان [0] مقایسه ی بحرینی ها و زرتشتی ها [0] مفاتیح و ادرار شتر [0] نژادپرستی ممنوع [0] پس از عمری پژوهش [1] اسلام فردوسی [0] اسلام برای 1400 سال پیش [0] حقوق حیوانات در اسلام [0] تفسیر فروهر [0] امام رضا(ع) و زرتشتیان [0] مقایسه ی ادرار گاو و شتر [0] توهین به ایرانیان [0] تغییر در زرین کوب [0] ساسانیان بیگانه از فروهر [0] شورش ها در ایران [0] حضور امامان در جنگ با ایران [0] استحقاق توهین؟! [0] کاهش جمعیت زرتشتیان [0] کاهش حضور زرتشتیان در اینترنت [0] جنگ و کشتار [0] نجابت زرتشتیان [0] درخواست زرتشتیان از من [0] ظلم به زنان [0] اسلام اختیاری ایرانیان [0] می خواهم زرتشتی شوم! [475] ارزش شعار زرتشتیان [0] دزدی حدیث [0] وحشی‏گری در ایران باستان [0] کشتارهای امام علی(ع) [0] اخراج آریایی ها [0] تشرف یک زرتشتی به اسلام [0] عوامل گرایش به زرتشتی [0] ملاک خودی و غیر خودی [0] مشروعیت انجمن زرتشتیان؟ [0] قرض دادن زن خود [0] اعدام در دین زرتشتی [0] نوروز [0] انتخاب رئیس حکومت [0] آدم خواری [0] بی اعتباری گاتها [0] کارنامه اسلام [0] پیامبر اسلام(1) [0] پیامبر اسلام(2) [0] آرشیو پیوند روزانه [74]
خبر مایه
 
0[0]
لینک خرید کتاب راه راستی: www.raherasti.ir/9791

عضویت در تلگرام
 

سایت راه راستی راه اندازی شد

اسلام آوردن بسیاری از زرتشتیان به دست ابواسحاق کازرونیبه قلم دکتر نگین یاوری
شیخ‌ ابواسحاق‌ (ابراهیم بن شهریار) کازرونی‌ (352 ـ 426 ق) نامدارترین‌ صوفی‌ زمان‌ خود در خطه‌ فارس‌ بود. از پدر و مادری‌ نومسلمان‌ زاده‌ شده‌ بود و نیاکانش‌ هر دو زرتشتی‌ بودند…

زندگینامه‌ شیخ‌ که‌ هفت‌ قرن‌ پس‌ از وفات‌ پیامبر، چهار قرن‌ پس‌ از مسلمان‌ شدن‌ ایرانیان‌ و سه‌ قرن‌ پس‌ از مرگ‌ خود شیخ‌ نوشته‌ شده‌ مشحون‌ است‌ از جزئیات‌ توفیق‌های‌ او در برخورد با زرتشتیان‌ منطقه‌. داستان‌ اسلام‌ آوردن‌ بیست‌ و چهار هزار زرتشتی‌ و کلیمی‌ به‌ دست‌ شیخ‌، قصه‌ مکرری‌ است‌ که‌ در طول‌ سالیان‌ دراز به‌ بسیاری‌ از عرفا نسبت‌ داده‌ شده‌ است‌. در بسیاری‌ از تذکره‌های‌ صوفیانه‌ قرن‌ چهارم‌ هـ. / دهم‌ م‌. از جمله‌ تذکره‌ شیخ‌ ابوسعید ابی‌الخیر، به‌ قصه‌های‌ مشابهی‌ برمی‌خوریم‌. به‌ راستی‌ آیا چند نفر زرتشتی‌ به‌ دست‌ شیخ‌ مسلمان‌ شده‌اند؟ زندگینامه‌ شیخ‌ مشحون‌ است‌ از تلاش‌های‌ خستگی‌ناپذیر او در گستراندن‌ قلمروی‌ اسلام‌. نقل‌ است‌ که‌ شیخ‌ روزی‌ در جمع‌ مریدان‌ پیشگویی‌ کرد که‌ »روز باشد که‌ کافران‌ در میان‌ مسلمانان‌ بتوان‌ شمرد از اندکی‌ ایشان‌» . آیا معنای‌ این‌ سخن‌ این‌ است‌ که‌ در اواخر قرن‌ چهارم‌ هجری‌ شماره‌ زرتشتیان‌ کازرون‌ بر مسلمانان‌ منطقه‌ فزونی‌ داشته‌ است‌؟ در ادامه‌ داستان‌ می‌خوانیم‌ که‌ پیشگویی‌ شیخ‌ در زمان‌ حیات‌ او به‌ تحقق‌ پیوسته‌ و زرتشتیان‌ کازرون‌ دسته‌ دسته‌ به‌ دست‌ شیخ‌ اسلام‌ آورده‌اند. اما در سراسر داستان‌ به‌ اینکه‌ این‌ پیروزی‌ چگونه‌ حاصل‌ شده‌ اشاره‌ای‌ نمی‌بینیم‌.

شاید داستان‌های‌ مربوط‌ به‌ بنای‌ نخستین‌ مسجد جامع‌ کازرون‌ گویاترین‌ نمونه‌ای‌ است‌ که‌ می‌توان‌ در مورد اسلام‌ آوردن‌ زرتشتیان‌ به‌ دست‌ شیخ‌ به‌ آن‌ اشاره‌ کرد. شیخ‌ نخست‌ محراب‌ مانندی‌ رو به‌ مکه‌ می‌سازد که‌ زرتشتیان‌ خرابش‌ می‌کنند. کاری‌ که‌ چند بار تکرار می‌شود و سرنوشتش‌ همان‌ است‌. شیخ‌ حتی‌ از آل‌بویه‌ مدد می‌خواهد، اما آل‌بویه‌ که‌ شیعیان‌ مخلصی‌ بودند، دست‌ یاری‌ به‌ سوی‌ شیخ‌ سنی‌ راست‌ کیشی‌ که‌ داعیه‌ گسترش‌ قلمروی‌ اسلام‌ داشت‌ دراز نمی‌کنند. شیخ‌ بدون‌ اعتنا به‌ فرمان‌ وزیر آل‌بویه‌ در مورد پرهیز از کشتارهای‌ مذهبی‌، حصاری‌ به‌ دور مسجد می‌سازد که‌ باز زرتشتیان‌ آن‌ را خراب‌ می‌کنند. اما در سراسر ماجرا شیخ‌ هرگز به‌ اصحاب‌ رخصت‌ درگیری‌ با حمله‌کنندگان‌ نمی‌دهد. اگرچه‌ در یک‌ مورد اصحاب‌ شیخ‌ به‌ حفاظت‌ مسجد می‌ایستند و چون‌ شکست‌ می‌خورند دل‌ آزرده‌ به‌ خدمت‌ شیخ‌ می‌روند، و شیخ‌ که‌ از عالم‌ غیب‌ باخبر است‌ اصحاب‌ را دعوت‌ به‌ صبر می‌کند.

شیخ‌ سال‌ 370 هـ / 980 م‌. را یکسره‌ نماز در صحرا می‌گزارد، تا اینکه‌ شبی‌ رسول (ص‌) را در خواب‌ می‌بیند که‌ ریسمانی‌ در دست‌ دارد و بنیاد مسجد می‌نهد. شیخ‌ به‌ حضور پیامبر می‌شتابد. «رسول‌ علیه‌السلام‌ شیخ‌ را در بر گرفت‌ و بنواخت‌ و تا شیخ‌ مرشد زنده‌ بود بوی‌ وجود مبارک‌ رسول‌ علیه‌السلام‌ از وی‌ می‌آمد». آنگاه‌ شیخ‌ می‌داند که‌ زمان‌ بنای‌ مسجد فرارسیده‌ است‌. بنای‌ مسجد، بی‌آنکه‌ با مانعی‌ روبه‌رو شود، در طی‌ چهار سال‌ به‌ آخر می‌رسد. مؤلف‌ فردوس‌ المرشدیه‌ در اینجا روایت‌ دیگری‌ هم‌ از بنای‌ مسجد نقل‌ می‌کند. در این‌ روایت‌ هم‌ شیخ‌ عزم‌ بنای‌ مسجد دارد، و زرتشتیان‌، بی‌ آنکه‌ از مسلمانان‌ آزاری‌ ببینند، خصومت‌ آغاز می‌کنند و به‌ مهتر خویش‌ شکایت‌ می‌برند. مهتر زرتشتیان‌ در پی‌ آزار شیخ‌ برمی‌آید. شیخ‌ را به‌ نزد او می‌برند. مهتر زرتشتیان‌ که‌ از خشم‌ مسلمانان‌ در اندیشه‌ است‌ به‌ سرزنش‌ شیخ‌ اکتفا می‌کند، او را نصیحت‌ می‌کند و از عاقبت‌ کار برحذر می‌دارد. اما شیخ‌ تشویشی‌ به‌ دل‌ راه‌ نمی‌دهد. هر روز بانگ‌ نماز می‌گوید تا زرتشتیان‌ درمانده‌ می‌شوند. شیخ‌ از درماندگی‌ زرتشتیان‌ قویدل‌ می‌شود و درصدد بزرگ‌ کردن‌ مسجد برمی‌آید، و در اینجا نیز به‌ متابعت‌ پیامبر، از یاران‌ و اصحاب‌ نظر می‌خواهد. اصحاب‌ نیز به‌ متابعت‌ صحابه‌ پیامبر حکم‌ را به‌ شیخ‌ وامی‌گذارند. شیخ‌ چندین‌ بار بر وسعت‌ مسجد می‌افزاید. زرتشتیان‌ که‌ چاره‌ کار را ناچار می‌بینند، فرو می‌مانند و اسلام‌ می‌آورند. نیازی‌ به‌ گفتن‌ نیست‌ که‌ معجزات‌ و کرامات‌ شیخ‌ همچنان‌ تداوم‌ می‌یابد و زرتشتیان‌ را حیرت‌زده‌ به‌ جای‌ می‌گذارد.
منبع: مجله بخارا، شماره 74، خرداد 1389
اسفند 1396

نتیجه تصویری برای آرامگاه شیخ ابواسحاق کازرونی
                              آرامگاه شیخ ابواسحاق کازرونی


  
Google

در این وبلاگ
در کل اینترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل