دیشب در عالم خواب مردی را با فرزندش در رودخانه ای پرآب دیدم. یکباره فرزند در آب رها شد و آب او را با خود برد. بی درنگ در آب پریدم و پس از گذراندن مسافتی در زمانی که او بی هوش شده بود نجاتش دادم و به حیات خود ادامه داد.
شاید تعبیرش نجات بعضی، با این وبلاگ باشد.
امروز رؤیا را برای دو دوستم گفتم. موافق بودند که در وبلاگ درج شود. گفتم: شاید بعضی باور نکنند. گفتند: همه اینطور نیستند. لازم نیست هرحرفی را همه بپذیرند. هرکسی آزاد است برداشت خودش را داشته باشد.