با تشکر از جناب سیاوش امیرشاهی که متن زیر را در اختیار قرار داد.
کوروش پرستها هرگز به شما نخواهند گفت، که همه جملات زیبا و وصیت نامه های رنگارنگ بدون منبعی که از کوروش میگویند، اباطیل و تخیلی و از کتابهای داستانی و نه واقعی (مثل کوروش نامه کزنفون) (1) و عهد عتیقی است که خاخام های یهودی آن را نوشته اند.
و تنها سند باستان شناسانه باقی مانده از دوره کوروش،" کتیبه فتح بابل " است که سند بت پرستی و چندخداپرستی کوروش است.
کوروش پرستها هرگز به شما نخواهند گفت، کوروش بجز حمله وغارت مردم کشورهای دیگر، حتی ایرانیها را هم به بردگی گرفت.او به قوم پدربزرگ خود (ماد) هم رحم نکرد و پس از سلطه بر آنها، هگمتانه را غارت کرد و مادها را به بردگی کشید. (2)
کوروش پرستها هرگز به شما نخواهند گفت، در کتیبه فتح بابل، هرگز از آزادی بردگان و حقوق مشعشع زنان! سخنی گفته نشده و بلکه کوروش در آن به بوسیدن دو پای خود و باجگیری از اقوام شکست خورده افتخار می کند. (3) (اینست "منشور حقوق بشر" ؟!!!)
کوروش پرستها هرگز به شما نخواهند گفت، بابل پیش از فتح کوروش، آبادترین و متمدن ترین سرزمین روی زمین بوده و کوروش حتی فناوری کتیبه نویسی را بلد نبوده و این کاتبان بابلی بودند که برایش کتیبه را نوشتند و لذا افتخار! آن متعلق به بابلی هاست و نه هخامنشی ها! (4)
کوروش پرستها هرگز به شما نخواهند گفت، بابل چنان متمدن بوده که پادشاه عادلش "حمورابی" 1300 سال پیش از تولد کوروش و امپراتوری هخامنشی!!! در کتیبه معروف حمورابی، حدود 300 قانون در باب حقوق جزا، حقوق مدنی، حقوق تجارت و…، برای اداره کشورش نگاشته و در حقیقت باید به کتیبه او، منشور حقوق بشر بگویند و نه به کتیبه کوروش که چیزی جز تقلید از شاهان پیشین بابل و لفاظی نیست!(5)
کوروش پرستها هرگز به شما نخواهند گفت، هیچ یک از مفسران قرآن از صدر اسلام، کوچکترین اشاره ای به تطابق کوروش و ذوالقرنین نکرده اند و تنها علامه طباطبایی با استفاده از مطالب ابوالکلام آزاد، نظری "ظنی و نه یقینی" در این خصوص داشته که البته آن هم پیش از اکتشافات باستانی بیان شده و با مخالفت و روشنگری متفکرانی چون "شهید مطهری" ابطال شده است.(6) اما باز هم برای تحمیق مذهبی ترها از آن سواستفاده می کنند.
کوروش پرستها هرگز به شما نخواهند گفت، که کوروش نه تنها یکتاپرست و پیامبر! و حتی زرتشتی! نبود، بلکه بت پرست بود و طبق گفته های خودش، مردوک و بعل و نبو را می پرستید!
بنگرید به : بسیاری از بندهای کتیبه از جمله بند 33- 35:
"خدایان سومر و اکد را … به فرمان مردوک، خدای بزرگ، به سلامت به جایگاه هایشان بازگرداندم، … باشد تا … روزانه در پیشگاه « بعل » و « نبو » عمری طولانی برایم خواستار باشند… و به مردوک سرور من چنین بگویند که: کوروش شاهی که از تو می ترسد و کمبوجیه پسرش"
کوروش پرستها آزاد کردن زندانیان یهودی را سند "حقوق بشر" و "احترام به ادیان"! توسط کوروش می دانند. اما هرگز به شما نخواهند گفت چرا کوروش بقیه زندانیان را آزاد نکرد؟ شاید از نظر آنها هم، فقط یهودیان، بشر هستند!
کوروش پرستها هرگز به شما نخواهند گفت، کوروش بنیانگذار ازدواج با محارم در ایران باستان بود. او شوهرخاله خود را کشت تا با خاله اش (دختر آستیاگ) ازدواج کند (7) و پسرش کمبوجیه را وادار کرد همچون یهودیان برای خلوص نسل! (علیرغم زشتی آن در عرف ایرانیان) با خواهرانش آتوسا و رکسانا ازدواج کند!(8)
کوروش پرستها هرگز به شما نخواهند گفت، سخن گفتن از نژاد خالص (آریایی و عرب و…) توهمی بیشتر نیست و ایران کنونی، در طول تاریخ با نژادهای مختلف مغول و چینی و ترک و عرب و کرد و همه و همه مخلوط شده و نژادپرستی تنها سلاحی کهنه و عقب مانده، برای مبارزه با اسلام، بعنوان دینی جهانی ورای همه اقوام و نژادهاست.
آنها هرگز به شما نخواهند گفت در کشوری که بیش از 6 میلیون سید (از نسل ائمه اطهار) آن هم فقط از جانب پدر، وجود دارد (9) پس چند میلیون ایرانی از نسل سایر اعراب وجود دارد؟
کوروش پرستها هرگز به شما نخواهند گفت، شاید رگ و ریشه خودشان مغولی و تاتار باشد!
کوروش پرستها هرگز به شما نخواهند گفت، کوروش هرگز اسطوره و اسوه ایرانیان (چه برسد به پدر ایرانیان، شاه شاهان، شاه جهان و شاه دادگر! و و و) نبوده و نزد شعرای ما، حافظ و سعدی و مولانا و همه و همه چنان بی مقدار بوده که حتی یک بیت شعر هم از او نسروده اند!
کوروش پرستها هرگز به شما نخواهند گفت، منبع همه داستان سازی ها و تاریخ سازی های جعلی از هخامنشیان و کوروش به دوره معاصر، و اراجیف سرتاسر بی منبع سرجان ملکم، اردشیر جی و دیگر تاریخ نگاران انگلیسی می رسد که برای تقابل با اسلام، شروع به اسطوره سازی از کوروش کردند و ایرانیها در کل تاریخشان، کوروش را هم پادشاهی معمولی، مثل هزاران پادشاه جاه طلب و کشورگشای دیگر ایران می دیدند!
کورش پرستها هرگز به شما نخواهند گفت، چرا از بین این همه شاه، کوروش را "کبیر" کردند، و داریوش و خشایارشاه، سه شاه مدافع یهودیان را به آسمان بردند،
تا بجای محمد (ص) "پدر و رحمت عالمیان" و علی (ع) "شاه مردان" و "مولای جوانمردان" ب گوییم، کوروش "شاه جهان" و "پدر ایرانیان" و "شاه دادگر" است!!!
و به تدریج به چنان سینه چاکان متعصبی تبدیل شویم که اگر به پیامبر رحمت، توهین کنند، انگار نه انگار و اگر کسی نقدی به کوروش کند، رگ جهالتمان ورم کند!!!!
آری، هدف، محو اسلام بود و هست.
باشد که بیدار شویم.
منابع و مستندات:
(1) http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%88%D8%B1…
(2) گرشویچ، ایلیا، تاریخ ایران دوره ماد- از مجموعه تاریخ کمبریج، ترجمه بهرام شالگونی، تهران، انتشارات جامی، 1387، صفحه 238 تا 241 و بریان، پییر، تاریخ امپراتوری هخامنشیان، ترجمه مهدی سمسار، تهران، انتشارات زریاب، 1377، جلد اول، صفحه 125?
(3) ترجمه متن استوانه کوروش: از موزه بریتانیا. بند 30 مربوط به پابوسی و باجگیری.
http://www.britishmuseum.org/PDF/cyrus_cylinder…
(4) گاور، آلبرتین. تاریخ خط. ترجمه عباس مخبر و کورش صفوی. تهران: پنگوئن، 1367، صص 37-38
(5) http://avalon.law.yale.edu/ancient/hammint.asp
(6) http://www.adyannet.com/news/14834
(7)خلاصه فوتیوس از تاریخ کتزیاس، کتاب 2، بند 5، ترجمه کامیاب خلیلی
(8)هرودت، تاریخ، کتاب سوم، بند31 و شهبازی، کورش بزرگ، ص412 تا 414
(9) http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=1392021…