4. سید اسماعیل مروزی (م بعد 614 ق)
«اما الحسین الاصغر بن علی زین العابدین فله خمسه معقبون: عبیدالله الاعرج و عبدالله العقیقی و الحسن الدکه و علی الاصغر و سلیمان … .
و اما عبیدالله الاعرج فعقبه من اربعه رجال: جعفر الحجه و کان زاهدا ما کان یفطر الا ایام العید و محمد الاکبر الجوانی و حمزه بالکوفه و علی الثانی ابوالحسن الاکبر العابد بالعراق.
وعقب جعفر الحجه: الحسن ابومحمد بالمدینه و الحسین ابوعبدالله بسمرقند… .
و اما الحسین بن جعفر الحجه فانتهی عقبه الصحیح الی عبیدالله ابی علی و محمد ابی العباس و عبدالله ابی احمد و الحسن بنی ابی القاسم علی ببلخ ابن الحسن انتقل من سمرقند الی بلخ ابن الحسین بن جعفر الحجه.
واکثرهم عقبا عبیدالله وله محمد ابوالحسن الزاهد ببلخ ب «سکه المفتی» وحده وله ابنان معقبان: ابوالقاسم علی نودولت النقیب ببلخ و ابوعلی عبیدالله الرئیس النقیب ببلخ یعرف ب «یارخدای» و لکل منهما عدد و عقب فیهم النقابه و الرئاسه و التقدم و العلم و الحشمه و الجاه و المال … .
و اما عبیدالله الملقب ب «یارخدای» فله سته بنین: ابوالحسن محمد … و الحسن ابوطالب له ابنان: علی ابوالحسن الفقیه الفاضل و جعفر ابوالقاسم له ولد.
و لعلی بن ابی طالب یارخدای: الحسن ابومحمد العالم المحدث والحسین ابوعبدالله امهما فاطمه بنت السید محمد بن عبدالله و ابنه علی بن الحسین نقیب طخارستان.»[18]
حسین اصغر بن علی زین العابدین(ع) پنج پسر نسل دار از جمله عبیدالله اعرج داشت. نسل عبیدالله از چهار مرد بود که یکی از آنها جعفر حجت بود. وی شخصی زاهد بود که تنها در ایام عید افطار می کرد.
نسل جعفر حجت در حسن ابومحمد ـ ساکن مدینه ـ و حسین ابوعبدالله ـ ساکن سمرقند ـ است.
نسل صحیح حسین بن جعفر حجت به این چهار نفر باز می گردد: ابوعلی عبیدالله و ابوالعباس محمد و ابواحمد عبدالله و حسن فرزندان ابوالقاسم علی ـ در بلخ ـ بن حسن ـ از سمرقند به بلخ رفت ـ بن حسین بن جعفر حجت.
از میان اینان بیشترین نسل برای عبیدالله است. فرزند او تنها ابوالحسن محمد زاهد در بلخ محله سکه المفتی است. او دو پسر نسل دار داشت: ابوالقاسم علی نودولت نقیب در بلخ و ابوعلی عبیدالله رئیس و نقیب در بلخ معروف به یارخدای بود. در نسل این دو نقابت و ریاست و پیشوایی و دانش و حشمت و جاه و مال بود.
اما عبیدالله یارخدای شش پسر از جمله ابوطالب حسن داشت و او هم دو پسر به نامهای علی ابوالحسن فقیه فاضل و ابوالقاسم جعفر داشت.
پسران علی بن ابی طالب عبارت بودند از: ابومحمد حسن عالم و محدث و ابوعبدالله حسین. مادر این دو فاطمه دختر سید محمد بن عبدالله بود.
علی بن حسین نقیب طخارستان بود.
از کتاب الفخری این نسب نامه به دست می آید:
ابوالحسن علی بن ابوطالب حسن بن ابوعلی عبیدالله یارخدا بن ابوالحسن محمد بن ابوعلی عبیدالله بن ابوالقاسم علی بن حسن بن ابوعبدالله حسین بن جعفر حجت بن عبیدالله اعرج بن حسین اصغر بن امام سجاد(ع).
5. ابن عنبه (م 828 ق)
«أما عبیدالله الاعرج بن الحسین الاصغر بن على زین العابدین(ع) ویکنى أبا على وأمه أم خالد. وقال أبو نصر البخاری : خالده بنت حمزه بن مصعب بن الزبیر بن العوام ، وکان فی إحدى رجلیه نقص فلذا سمى الاعرج … .
فأعقب من أربعه رجال: جعفر الحجه و على الصالح و محمد الجوانى و حمزه … .
وأما جعفر الحجه بن عبیدالله الاعرج ، وفى ولده الامره بالمدینه ، ومنهم ملوک بلخ ونقباؤها. وجعفر بن عبیدالله من أئمه الزیدیه ، وکان له شیعه یسمونه الحجه ، وکان القاسم الرسى بن ابراهیم طباطبا یقول : جعفر بن عبیدالله من أئمه آل محمد . وکان فصیحا وکان أبو البخترى وهب بن وهب قد حبسه بالمدینه ثمانیه عشر شهرا فما افطر إلا فی العیدین.
فأعقب جعفر من رجلین: الحسن والحسین.
اما الحسین بن جعفر الحجه فدخل بلخ واعقب بها وهم ملوک وساده ونقباء. منهم: السید الفاضل أبو الحسن البلخى وهو على بن أبى طالب الحسن النقیب ببلخ بن أبىعلى عبیدالله بن أبىالحسن محمد الزاهد بن عبیدالله ابی على النقیب بهراه بن على أبىالقاسم النقیب ببلخ بن الحسن أبىمحمد قبره ببلخ بن الحسین المذکور.»[19]
کنیه عبیدالله اعرج بن حسین اصغر بن علی زین العابدین(ع), ابوعلی است و مادرش ام خالد بود؛ اما ابونصر بخاری مادر او را خالده دختر حمزه بن مصعب بن زبیر بن عوام معرفی کرده است. به دلیل نقص در یکی از پاهای عبیدالله, ملقب به اعرج شد.
نسل او از چهار مرد است: جعفر حجه و علی صالح و محمد جوانی و حمزه.
حکومت مدینه در میان نواده های جعفر حجه بن عبیدالله اعرج بود و شاهان بلخ و نقیبان آن نواده او بودند. خود جعفر از پیشوایان زیدی بود و پیروانی داشت که به او حجت می گفتند. قاسم رسی بن ابراهیم طباطبا می گفت: جعفر بن عبدالله از پیشوایان آل محمد بود. او شخصی فصیح بود و ابوالبختری وهب بن وهب او را به مدت هیجده ماه زندانی کرد و فقط در عیدین افطار کرد.
نسل جعفر از دو نفر است: حسن و حسین.
اما حسین بن جعفر حجت وارد بلخ شد و نسل او در آنجا است و آنان شاهان و بزرگان و نقیب هستند. از جمله آنها سید فاضل ابوالحسن بلخی بود که نام نسب او چنین است: علی بن ابی طالب حسن ـ نقیب در بلخ ـ ابی علی عبیدالله بن ابی الحسن محمد زاهد بن عبیدالله ابی علی ـ نقیب در هرات ـ بن علی ابوالقاسم ـ نقیب در بلخ ـ بن حسن ابی محمد ـ قبر او در بلخ است ـ بن حسین مذکور(حسین بن جعفر حجت).
6. ابن عنبه
«نسل الحسین الاصغر بن زین العابدین, و نسل او بسیار است و در حجاز و عراق و شام و مغرب و بلاد العجم می باشند و ایشان از پنج پسرند: عبیدالله الاعرج و عبدالله و علی و ابی محمد الحسن و سلیمان … .
ونسل عبیدالله الاعرج بن الحسین الاصغر بسیارند و از چهار پسرند: جعفر الحجه و علی الصالح و محمد الجوانی و حمزه مختلس الوصیه… .
و نسل جعفر الحجه بن عبیدالله الاعرج (و امراء مدینه رسول الله(ص) و ملوک بلخ و نقباء آنجا از نسل اویند) از دو پسر: الحسن و الحسین.
این حسین به بلخ رسید و در آنجا مقیم شد و نسل او در آنجاست و در ترمد نیز, از ایشان: السید الفاضل ابوالحسن البلخی [و اوست] علی بن ابی طالب الحسن النقیب ببلخ ابن ابی علی عبیدالله بن [ابی الحسن محمد الزاهد بن ابی علی عبیدالله بهرات] بن ابوالقاسم علی [بن الحسن ابی محمد بن الحسین] مذکور.»[20]
7. ابن عنبه
«از ایشان (از نسل حسین بن جعفر حجت بن عبیدالله اعرج) السید الفاضل ابوالحسن البلخی علی بن ابی طالب الحسن النقیب به بلخ بن ابی علی عبیدالله بن ابی الحسن محمد الزاهد بن عبیدالله بن علی به هرات بن علی ابی القاسم به بلخ بن الحسن ابی محمد بن الحسین مذکور (حسین بن جعفر حجت).[21]
علی بن ابی طالب از زبان معاصر او
امام زاده علی علاوه بر برخورداری از دانش فقه, شعر نیز می سرود. ابوالحسن باخرزی(م 467) در کتاب دمیه القصر شاعران زیادی را معرفی کرده است. او تحت عنوان «السید الاجل ابوالحسن علی بن ابی طالب البلخی» ضمن بیان ویژگیهای شخصیتی و علمی او, اوج اشتیاق خویش جهت ملاقات با او را بیان داشته و سپس نمونه ای از شعر او را ذکر کرده است:
«شرف الساده عمه, وله اخص الفضل واعمه, وهو من اغصان تلک الدوحه العلیاء, و من ازهار تلک الروضه الغناء.
و رأیت الشیخ اباعامر یروی بین یدی عمه شعره:
واساریر وجهه من السرور یترق
ولسانه بالحمد والشکر ینطق
هزه لما یرشح به اناؤه من فضل مختزن فی اهابه و نجابه سار ذکره بها و شرف قدرها به.
ولم یتفق التقائی به علی شغفی بأدبه ومکانتی من البیت الذی بنی علیه رواقه و ظلل بسمکه المشرئب الی السماک اعناقه و لاادری متی ادال علی الفراق بالتلاق؟ و انما الدوله حسن الاتفاق فانفض بحضرته عیاب الاشواق و ادرع طیب العیش بحواشیه الرقاق و اسمع شعره من لسانه و اقطف ورده من اغصانه و رأیت فی کتاب قلائد الشرف من تألیف ابی عامر الجرجانی قافیه منسوبه الیه فلم أتمالک أن قلت: عین الله علیه و حوالیه و تعجلت بها حظ السعاده الی أن تتدرج الی الزیاده و هی:
أرقت وحجرى بالمدافع یشرق
وقلبی إلى شرقی رامه شیق
وما زلت أحمى بالتصبر مهجه
یکر علیها للصبابه فیلق
خلیلی هل لى بالعذیبه رجعه
وان لم یعاودنی الصبا المتأنق
وهل لى باطراف الوصال تماسک
وهل انا من داء التفرق مقرق
بحیث الصبا فینان أخضر مورق
یغازلى والعیش صاف مورق
وکم قد مضى لیل على ابرق الحمى
یضئ ویوم بالمشرق مشرق
تسرقت فیه اللهو املس ناعما
واطیب انس المرء ما یتسرق
ویا حسن طیف قد تعرض موهنا
وقلب الدجى من صوله الصبح یخفق
تنسمت ریاه قبیل وروده
وما خلته یحنو على ویشفق
وقد نال اعناق النباهه من له
بخدمه مولانا الوزیر تعلق
وزیر غدا للملک حصنا ممنعا
ومن رأیه للحصن سور وخندق
یفوح الینا من نسیم خصاله
اریج کریح المسک بل هو اعبق
اغر له فی کل حلبه سؤدد
مساع الی نیل المحامد سبق
وینفذ من سر الغیوب ذکاؤه
کما السهم من جسم الرمیه یمرق
فلو فاخر السیف المصمم رأیه
لعاد وحد السیف خزیان مطرق
ولو حل فی الارض الجدیبه یمنه
لظلت بانوار الربیع تفتق[22]
نتیجه
شخص مدفون در مزارشریف افغانستان امام زاده ای فقیه و شاعر است که در قرن پنجم می زیسته و اشتراکاتی با امام علی(ع) داشته است. این اشتراکات سبب شده که با آن حضرت اشتباه شود یا اینکه عمدا عده ای مردم را به اشتباه انداخته اند. اشتراکات عبارتند از:
نام: علی
کنیه: ابوالحسن
لقب: امیرالمؤمنین
کنیه پدر: ابوطالب
نام همسر: فاطمه
نام پدر همسر: محمد بن عبدالله
نام فرزندان: حسن, حسین
کنیه حسن: ابومحمد
کنیه حسین: ابوعبدالله
نام فرزند حسین: علی
در خور ذکر است کسی که نام خود و کنیه پدر و نام همسرش با امام علی(ع) یکی است, نام و کنیه فرزندانش و حتی نوه هایش را تا حد امکان, همانند انتخاب می کند.
برخی اختلافها در نسب نامه این امام زاده دیده می شود. بهترین نسب نامه ای که از مجموع آنها به دست می آید بدین قرار است:
ابوالحسن علی بن ابوطالب حسن بن ابوعلی عبیدالله یارخدا بن ابوالحسن محمد بن ابوعلی عبیدالله بن ابوالقاسم علی بن ابومحمد حسن بن ابوعبدالله حسین بن جعفر حجت بن عبیدالله اعرج بن ابوعبدالله حسین اصغر بن امام سجاد(ع).
مشهور است که در آن بارگاه حاجات زیادی برآورده می شود. در خور ذکر است که مردم در آن مکان در واقع به امام علی(ع) توسل می جویند و هرکس در هرجا به آن امام همام توسل جوید ممکن است حاجتش برآورده شود. از سوی دیگر ممکن است امام زاده مدفون در آن مکان شخصی جلیل القدر و صاحب کرامت باشد.
اگر ظهور کرامت نشانه صحت انتساب باشد, در بارگاه ملکوتی امام علی(ع) در نجف اشرف کرامتهایی بیشتر و قابل اعتمادتر تحقق می یابد.
نوشته را با حاشیه آیت الله العظمی مرعشی نجفی بر کتاب الفخری به پایان می بریم:
«علی بن ابی طالب الذی قبره مزار قریبا من بلخ, یعرف بالمزار الشریف والعامه تزوره بعنوان قبر امیرالمؤمنین(ع) لغفله نشأت من الاشتراک فی الاسم وکنیه الوالد.»[23]
قبر علی بن ابی طالب در نزدیک شهر بلخ زیارتگاه و معروف به مزارشریف است. عامه او را به عنوان قبر امیرالمؤمنین(ع) زیارت می کنند و منشأ این اشتباه اشتراک در اسم او و کنیه پدرش است.
منابع
الاشارات الی معرفه الزیارات, ابوالحسن علی بن ابی بکر هروی(م 611 ق), تحقیق جانین سوردیل ـ طومین, دمشق, 1953 م.
اعیان الشیعه, سید محسن امین (م 1371 ق), تحقیق سید حسن امین, بیروت, دارالتعارف, 1403ق.
تاریخ حبیب السیر, غیاث الدین محمد بن همام الدین حسینی معروف به خواندمیر(م941 یا 942 ق), تهران, انتشارات خیام, چاپ دوم, 1353ش.
تاریخ روضه الصفا فی سیره الانبیاء والملوک والخلفاء, غیاث الدین محمد بن همام الدین حسینی معروف به خواندمیر(م941 یا 942 ق), تحقیق جمشید کیان فر, تهران, انتشارات اساطیر, چاپ اول, 1380ش.
تاریخچه مزارشریف, منسوب به عبدالغفور لاری (م 912 ق), به کوشش نجیب مایل هروی, افغانستان, انجمن تاریخ و ادب , 1349 ش.
التحفه الجلالیه, ابن عنبه (م 828 ق), به کوشش سید محمود مرعشی, چاپ شده در میراث اسلامی ایران, به کوشش رسول جعفریان, قم, کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی, چاپ اول, 1377ش, دفتر هشتم.
الدرجات الرفیعه فی طبقات الشیعه, سید علی خان مدنی(م 1120), قم, بصیرتی, چاپ دوم, 1397ق.
دمیه القصر و عصره اهل العصر, ابوالحسن باخرزی (م 467 ق), تحقیق سامی مکی عانی, کویت, دارالعروبه, چاپ دوم, 1405 ق.
الذریعه الی تصانیف الشیعه, شیخ آقابزرگ تهرانی (م 1389ق), بیروت, دارالاضواء, چاپ سوم, 1403 ق.
روضات الجنات فی اوصاف مدینه هرات, معین الدین محمد اسفزاری(م 899 ق), تحقیق سید محمدکاظم امام, تهران, انتشارات دانشگاه تهران, 1338ش.
سلسله الابریز بالسند العزیز, ابومحمد حسن بن علی بن ابی طالب بلخی(م 532 ق), تحقیق محمدجواد جلالی, قم, کتابخانه آیت الله نجفی, چاپ اول, 1413 ق.
الشجره المبارکه فی انساب الطالبیه, فخر رازی (م 606 ق), تحقیق سید مهدی رجائی, قم, کتابخانه آیت الله نجفی, چاپ دوم, 1377 ش.
عمده الطالب فی انساب آل ابی طالب, ابن عنبه(م 828 ق), تحقیق سید مهدی رجائی, قم, کتابخانه آیت الله نجفی, چاپ اول, 1383 ش.
الفخری فی انساب الطالبیین, سید اسماعیل مروزی (م بعد 614 ق), تحقیق سید مهدی رجائی, قم, کتابخانه آیت الله نجفی, چاپ اول, 1409 ق.
الفصول الفخریه, ابن عنبه (م 828 ق), به کوشش سید جلال الدین محدث ارموی, شرکت انتشارات علمی و فرهنگی, 1363 ش.
لباب الانساب, ابن فندق (م 565 ق), تحقیق سید مهدی رجائی, قم, کتابخانه آیت الله نجفی, چاپ اول, 1410 ق.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1]. سید بن طاووس(م 693 ق) در کتاب فرحه الغری فی تعیین قبر امیرالمؤمنین علی(ع) با دلایل محکم نشان داده است که مزار امام علی(ع) در نجف اشرف است.
[2]. ترجمه کامل عبارات عربی ممکن است خواننده را از اصل مطلب باز دارد و لذا ترجمه ها همراه با تلخیص است.
[3]. الاشارات الی معرفه الزیارات, ص 77.
[4]. در گذشته به شهر مزارشریف «خیر» و «خیران» و «خواجه خیران» می گفتند.
[5]. روضات الجنات فی اوصاف مدینه هرات, ج1, ص 156 ـ 161.
[6]. روضات الجنات فی اوصاف مدینه هرات, ج1, ص 156, پاورقی.
[7]. تاریخ حبیب السیر, ج 4, ص 171 ـ 172؛ تاریخ روضه الصفا, ج 11, ص 5746 ـ 5747 و در چاپ قبل تاریخ روضه الصفا در جلد 7, صفحه 92 به بعد آمده است.
[8]. در گذشته به شهر مزارشریف «خیر» و «خیران» و «خواجه خیران» می گفتند.
[9]. تاریخچه مزارشریف, ص 24 ـ 29.
[10]. در اینجا ذکر خاطره ای مناسب است. در صحن امام زادگان هادی و مهدی واقع در روستای جمکران قم درخت کاج بلند و کهن سالی است. اینجانب در تاریخ 4/5/1380 به آنجا رفتم و درخت را از نزدیک دیدم و هیچ تسبیحی به آن آویزان نبود. اما حدود اوایل سال 1384 وقتی دوباره به آنجا رفتم, مشاهده کردم تسبیحهای فراوان به طرف آن پرتاب کرده اند و در لابه لای شاخه ها گیر کرده بود. تعداد آنها به صدها و شاید به هزارها می رسید. متوجه شدم دو فروشگاه در صحن امام زاده باز شده که قبلا نبودند و تسبیح می فروختند. احتمال دادم صاحبان فروشگاه ها اعتقاد به آویزان کردن تسبیح به درخت کاج را درست کرده اند یا آن را ترویج کرده اند.
[11]. الذریعه, ج 2, ص 375 ـ 376.
[12]. ر.ک: اعیان الشیعه, ج 3, ص 40. در اعیان الشیعه در عبارتهای «الحسین السبط» و «بنی الحسین» به جای «حسین» کلمه «حسن» نوشته شده که مسلما اشتباه است.
[13]. این سند در الدرجات الرفیعه, صفحه 491 آمده اما اولین مهاجر به بلخ, حسین بن جعفر حجت, معرفی شده است.
[14]. السلسله الابریز بالسند العزیز, ص 56 ـ 57.
[15]. لباب الانساب, ج 2, ص 568 ـ 572.
[16]. الشجره المبارکه, ص 161 ـ 167.
[17]. ظاهرا مراد از جلاباد, گلاباد است. (ر.ک: لغتنامه دهخدا)
[18]. الفخری فی انساب الطالبیین, ص 57 ـ 64.
[19]. عمده الطالب, ص 386 ـ 403.
[20]. الفصول الفخریه, ص 169 ـ 181.
[21]. التحفه الجلالیه, ص 101.
[22]. دمیه القصر و عصره اهل العصر, ج 2, ص 147 ـ 149. چند بیت از این شعر در لباب الانساب, ج 2, ص 571 از قول علی بن ابی طالب آمده است.
[23]. الفخری فی انساب الطالبیین, ص 64, پانوشت.