متون کهن زرتشتی به خوبی گویای برتری پسر بر دختر است:
یک) اوستا، یسنای دهم، بند سیزدهم:
«ای هوم زرین (گیاه مقدّس)، کسی را که از تو بهره ای یابد، پسران بسیار می بخشی و او را پاک تر و فرزانه تر می کنی.» (اوستا، پژوهش دکتر ج.دوستخواه، انتشارات مروارید، چاپ نوزدهم، تهران 1391، ج 1 ، ص 147)
دو) بندِ پانزدهم از همین یَسنا:
«کسی که بر آن باشد تا پیشکشیِ به هوم را خود بخورد (مجازات گناه تصرف در هدیه به هوم)، پسران خوب و پسران آتُربان بدو ندهد.» (همان و نیز یسنا، پژوهش ابراهیم پورداود، انتشارات اساطیر، چاپ دوم، تهران 1387، ص 176)
سه) یسنای پنجاه و هشتم، بند ششم:
«از اوست که چارپایان رسا، چارپایان درست، زندگی درست و پسران درست داریم. از اوست تندرستی و رسایی و برخورداری ما از پاکی.» (اوستا، پژوهش دوستخواه، ج 1 ، ص 230 ـ 231)
چهار) یسنا، هات شصت و هشتم، بند پنجم:
«ای [آبِ] اهوراییِ اهوره؛ مرا بهترین سرای اشَوَنَان ببخش، مرا روشنایی همه گونه خوشی دهنده ببخش، مراپسران کارآمد ببخش.» (همان ، ج 1 ، ص 253)
پنج) هَفتَن یشتِ کوچکِ اوستا بند پنجم:
«فره وشی های اشَوَنان و گروه زنان دارنده ی پسران نامور را [می ستایم].» (اوستا، پژوهش دوستخواه، ج 1 ، ص 282)
شش) یشت ها (یکی از اصیل ترین بخش های اوستا)، یشتِ هشتم (تیر یشت) بند پانزدهم. ایزد اهورایی می گوید:
«کدامین کس را به داشتن پسران توانگری بخشم؟ کدامین کس را گروهی از پسران و رسایی روان دهم؟ اکنون من در جهان استومند ـ جهان مادّی ـ به آیین بهترین اشا، سزاوار ستایش و برازنده ی نیایشم.» (همان ، ج 1 ، ص 333)
هفت) بند شصت و پنجم از یشت دهم اوستا (مشهور به مهر یشت) درباره ایزدان:
«…آن که شهریاری بخشد، آن که پسران بخشد، آن که زندگی بخشد، آن که بهروزی بخشد، آن که دَهِشِ اَشا بخشد…» (اوستا، پژوهش دوستخواه، ج 1 ، ص 368)
هشت) نسکِ وندیدادِ اوستا، فرگرد چهارم، بند چهل و هفتم:
«ای سپیتمان زرتشت؛ مردی که همسری دارد برتر از کسی است که همسری ندارد و پسرانی پدید نمی آورد.» (اوستا، پژوهش دوستخواه، ج 1 ، ص 699)
نه) اوستا پر است از دعا و شکرگزاری برای داشتنِ پسر اما هیچ اثری از شکرگزاری برای دختردار شدن وجود ندارد.
ده) در بُندَهِشن (یکی از معتبرترین متون پهلوی) می خوانیم که اهورامزدا دختران و زنان را از سَرده ی (یعنی نژاد) پتیاره ی جَهی آفرید.
به هر روی اهورامزدا دختران و زنان را از سرده (یا همان نژادِ) خباثت و پلیدی آفرید. و حتی آمده است که «اگر مخلوقکی را می یافتم که مرد را از او کُنَم، آنگاه هرگز تو را نمی آفریدم، که تو را آن سرده ی پتیاره از جهی است.» (فرنبغ دادگی، بندهش، پژوهش مهرداد بهار، انتشارات توس، چاپ چهارم، تهران 1390، ص 83 ـ 84)
جَهی یعنی زن پست و هرزه که از پدیده های اهریمنی به وجود آمده است. (موبد جهانگیر اوشیدری، دانشنامه ی مزدیسنا، نشر مرکز، چاپ پنجم، تهران 1389، ص 239) و برخی نیز گفته اند که جَهی نام یک دیو اهریمنی است.
منبع:
برگرفته از پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب