سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ سهل پسر حنیف أنصارى پس از بازگشت از صفّین در کوفه مرد ، و امام او را از هرکس بیشتر دوست مى‏داشت فرمود : ] اگر کوهى مرا دوست بدارد در هم فرو ریزد [ و معنى آن این است که رنج بر او سخت شود و مصیبتها به سوى او شتاب گیرد . و چنین کار نکنند جز با پاکیزگان نیکوکار و گزیدگان اخیار . و این مانند فرموده اوست که : ] [نهج البلاغه]
آمار

بازدید امروز :434
بازدید دیروز :292
کل بازدید :3114217
تعداد کل یادداشت ها : 1491
103/9/8
یادداشت های گذشته [1484]
برگزیده ها
 
کانال گفتگو با زرتشتیان [0] سایت "گفت و گو با زرتشتیان" [0] بر قله احادیث [0] مبهم ترین شخصیت تاریخ [0] خلیج فارس در سخن پیامبر(ص) [0] هیچستان [1] ترجمه منشور کورش [0] راه مقابله با زرتشتی [0] زنده زنده پوست کندن [1] سهم زرتشتیان در جنگ با عراق [1] نقد مسلمانان به جای اسلام [0] همه چیز اسلام از زرتشت! [0] چهارشنبه سوری [0] چرا اسلام جایگزین زرتشتی؟ [0] مهمترین های اسلام و زرتشتی [1] نژادپرستی ابزار زرتشتیان [0] گرایش زنان به اسلام [0] برخورد زرتشتیان با مرتدان [0] مقایسه ی بحرینی ها و زرتشتی ها [0] مفاتیح و ادرار شتر [0] نژادپرستی ممنوع [0] پس از عمری پژوهش [1] اسلام فردوسی [0] اسلام برای 1400 سال پیش [0] حقوق حیوانات در اسلام [0] تفسیر فروهر [0] امام رضا(ع) و زرتشتیان [0] مقایسه ی ادرار گاو و شتر [0] توهین به ایرانیان [0] تغییر در زرین کوب [0] ساسانیان بیگانه از فروهر [0] شورش ها در ایران [0] حضور امامان در جنگ با ایران [0] استحقاق توهین؟! [0] کاهش جمعیت زرتشتیان [0] کاهش حضور زرتشتیان در اینترنت [0] جنگ و کشتار [0] نجابت زرتشتیان [0] درخواست زرتشتیان از من [0] ظلم به زنان [0] اسلام اختیاری ایرانیان [0] می خواهم زرتشتی شوم! [475] ارزش شعار زرتشتیان [0] دزدی حدیث [0] وحشی‏گری در ایران باستان [0] کشتارهای امام علی(ع) [0] اخراج آریایی ها [0] تشرف یک زرتشتی به اسلام [0] عوامل گرایش به زرتشتی [0] ملاک خودی و غیر خودی [0] مشروعیت انجمن زرتشتیان؟ [0] قرض دادن زن خود [0] اعدام در دین زرتشتی [0] نوروز [0] انتخاب رئیس حکومت [0] آدم خواری [0] بی اعتباری گاتها [0] کارنامه اسلام [0] پیامبر اسلام(1) [0] پیامبر اسلام(2) [0] آرشیو پیوند روزانه [74]
خبر مایه
 
0[0]
لینک خرید کتاب راه راستی: www.raherasti.ir/9791

عضویت در تلگرام
 

سایت راه راستی راه اندازی شد

گلشن ابرار بایسته بازنگریشیخ انصاری
سال وفات او 1298ق ضبط شده است. (ج 1, ص 6 و 331)
پوشیده نیست که او در سال 1281 درگذشت.

محدث نوری
از کتاب او با عنوان «نجم الثاقب» نام برده شده است. (ج 1, ص 415 و 416)
خواننده ممکن است آن را عربی بپندارد؛ در حالی که فارسی است. محدث نوری در مقدمه, از کتاب خویش بدون الف و لام نام می برد: نام این نامه گرامی را «نجم ثاقب در احوال امام غائب علیه السلام» گذاشتم.

شیخ آقا بزرگ تهرانی
تاریخ درگذشت او 12 اسفند 1348ش برابر جمعه 13 ذی حجه 1398ق ذکر شده است. (ج 2, ص 715)
او در 1389ق از دنیا رفت. مراجعه به تقویمهای تطبیقی و منابع دیگر گواه این ادعا است.

علامه امینی
در پایان شرح حالها, محل دفن علما آمده است؛ اما مدفن علامه امینی را مشخص نکرده اند. (ج 2, ص 735)
او را در بقعه ای در جوار کتابخانه امیرالمؤمنین(ع) در نجف به خاک سپردند. نگارنده در سال 1385ش توفیق زیارت مرقد او را پیدا کرد.

شهید آیت الله سعیدی
محل دفن او را مشخص نکرده اند. (ج 2, ص 742)
مدفن او در قبرستان وادی السلام در قم است و پس از انقلاب, بارگاهی برای او ساخته اند.

ملاصالح مازندرانی
در پایان شرح حال او آمده است که تاریخ وفاتش را 1080 و 1081 و 1086 نوشته اند؛ اما بی گمان دو تاریخ نخست, اشتباه است و تاریخ صحیح همان 1086 می باشد. (ج 3, ص 113)
در عین حال در فهرست و در آغاز شرح حال, سال وفات او را 1081 نوشته اند.

آقاجمال الدین محمد خوانساری
آقاجمال خوانساری را از استادان سید نعمت الله جزائری دانسته اند. (ج 3, ص 117)
آنها هم دوره بودند و پدر آقاجمال یعنی آقا حسین خوانساری استاد سید نعمت الله بوده و خلط صورت گرفته است. (ر.ک: نابغه فقه و حدیث, ص 177 و 181) در شرح حال سید نعمت الله (ج 1, ص 258) درست نوشته شده است.

ملاحسین قلی همدانی
محل دفن او این گونه نوشته شده است: پیکر شریف آن مرحوم در صحن مطهر امام حسین(ع) در حجره چهارم صحن به خاک سپرده شد. (ج 3, ص 173)
اولا؛ بر گرداگرد صحن, حجره است و چنین آدرسی مبهم است. هنگام ورود به صحن مطهر از باب زینبیه, سمت چپ, چهارمین حجره.
ثانیا؛ مزار او مقابل حجره چهارم است نه در آن.
نگارنده طی سفر به کربلای معلی در سال 1385ش, توفیق فاتحه بر مزار او را پیدا کرد.

آیت الله خادمی
تولد ایشان سال 1319ق و درگذشت او سال 1302ق نوشته شده است. (ج 3, ص 7 و 439)
اولین بار است که می بینیم کسی هفده سال قبل از تولدش از دنیا می رود! و همچنین امام خمینی و مقام معظم رهبری پیش از ولادتشان، به مناسبت درگذشت آیت الله خادمی اعلامیه صادر کرده باشند!

علامه محمدتقی جعفری
تنها نوشته شده که او در 25 آبان 1377ش در لندن درگذشت. (ج 3, ص 526)
ننوشته اند که بدن را به ایران انتقال داده در بارگاه امام رضا(ع) به خاک سپردند.

میرداماد
سال وفات سید محمدباقر میرداماد را 1040 نوشته اند. (ج 4, ص 140 و 150)
سال 1041 درست است؛ به طوری که در تذکره نصرآبادی (ص 482) و سلافه العصر (ص 478) و امل الآمل (ج 2، ص 249) که نزدیک به عصر او بوده اند, آمده است. ماده ‏تاریخ وفات او چنین است: «عروس علم و دین را مرد داماد».
در برخی مصادر که به روضات الجنات (ص 116) منتهی می ‏گردند 1040 نوشته اند که مطابق «عروس علم دین را مرده داماد» است و آن تصحیف مصرع پیش گفته است. با این تفاوت که یک «و» کم و یک «ه» اضافه شده است. (ر.ک: نابغه فقه و حدیث, ص 142 ـ 143)

میرمحمدصالح خاتون آبادی
یکی از آثار او الحدیقه السلیمانیه معرفی شده است. (ج 4, ص 203)
این کتاب فارسی است و چنین آغاز می شود: عقود لآلی فاخره آیینه یی بی انتها چهره آرائی… .
عنوان درست کتاب, حدیقه سلیمانی ـ بدون الف و لام ـ است. منشأ اشتباه برخی که با الف و لام نوشته اند کتاب روضات الجنات (ص 198) است. (ر.ک: نابغه فقه و حدیث, ص 372)

میرزا رفیعای نایینی
سال درگذشت میرزا رفیعا 1082 ضبط شده است. (ج 7, ص 56 و 68)
او در سال 1079 درگذشت؛ چنان که در جامع الرواه (ص 322) آمده است. هرچند بر سنگ مزارش 1082 حک کرده اند؛ زیرا صاحب جامع الرواه شخصی محقّق و معاصر میرزا رفیعا و ساکن اصفهان و از نزدیک شاهد حال او بوده است و معلوم نیست نصب سنگ مزبور به دست چه کسی و در چه تاریخ بوده است. (ر.ک: نابغه فقه و حدیث, ص 214. یکی از شواهدی که نشان می دهد به سنگ قبرها نمی توان اعتماد کرد, آن است که تاریخ وفات امام زاده ناصرالدین در قم, رو به روی مسجد امام حسن عسکری(ع) بر سنگ مزار او سال 828 حک کرده اند. حال آنکه او در زمان تدوین عمده الطالب (ص 72) که پایان تألیف آن به سال 812 یا 814 باز می گردد, حیات نداشته است؛ زیرا در آنجا محل دفن او مشخص شده است.)

آیت الله فاضل لنکرانی
یک. تاریخ تولد آیت الله محمد فاضل لنکرانی سال 1314ش ضبط کرده اند. (ج 6, ص 6 و 566)
مسلما ایشان در سال 1310ش به دنیا آمد و این اشتباه سبب شده که شرح حال آیت الله فاضل بعد از شرح حال آیت الله مصباح یزدی (متولد 1313ش) بیاید.
منشأ اشتباه آن است که پدر آیت الله فاضل در سال 1314ق متولد شد و مطالب خلط شده است.
دو. پس از تصویب انجمنهای ایالتی و ولایتی، پدر آیت الله فاضل نامه ای اعتراض آمیز در سال 1342ش به اسدالله علم ـ نخست وزیر وقت ـ می نویسد. (ر.ک: مرجع وارسته آیت الله العظمی شیخ محمد فاضل لنکرانی، ص 35) اما در گلشن ابرار این نامه به خود آیت الله فاضل نسبت داده شده است. (ج 6, ص 574) سن معظم له با چنین نامه ای چندان هماهنگی ندارد.
سه. در کتاب آمده است که آیت الله فاضل کتاب اهل بیت یا چهره های درخشان در آیه تطهیر را با همکاری آیات سید مصطفی خمینی و اشراقی نوشت. (ج 6, ص 579)
در صفحه بعد, از قول آیت الله فاضل آمده است که این کتاب را تنها با همکاری آیت الله اشراقی نوشته است.
چهار. مدت تبعید آیت الله فاضل در بندر لنگه و یزد در رژیم طاغوت، دو سال نوشته شده است. (ج 6، ص 574)
آیت الله فاضل در مقدمه تفصیل الشریعه می نویسد: بعد از انتقال از بندرلنگه به یزد، شروع به نوشتن شرح بر تحریرالوسیله کردم. در مدت اقامت در یزد که بیش از دو سال و نیم به طول انجامید، چند مجلد تفصیل الشریعه را به اتمام رساندم. (ج1، ص 8)
اگر چهار ماه تبعید در بندر لنگه را با بیش از دو سال و نیم در یزد جمع کنیم، مدت تبعید ایشان حدود سه سال خواهد بود.

آیت الله محمدی گیلانی
سال تولد آیت الله محمد محمدی گیلانی در 1307 قمری نوشته شده است. (ج 7, ص 6 و 507)
ایشان هنوز حیات دارد و باید این تاریخ به سال شمسی ضبط می شد.

یادآوری:
نکاتی دیگر که شاید مربوط به پدیدآورندگان نباشد یا از اهمیت چندانی برخوردار نباشد, یادآور می شوم:
یک. در ابتدای شرح حال طبرسی تصویر جلد کتاب مجمع البیان درج شده است. برجلد, عنوان کتاب اینگونه چاپ شده است: مجمع البیان فی تفسیر القرآن. (ج 1, ص 87) اما خود نویسنده در مقدمه, کتاب خویش را این گونه نامیده است: مجمع البیان لعلوم القرآن.
آن زمان «علوم قرآن» به معنای امروزی به کار نمی رفته است بلکه به معنای علومی است که در قرآن وجود دارد نه علوم وابسته به قرآن.
دو. در ابتدای شرح حال ابن شهر آشوب, جلد کتاب مناقب چاپ شده است. عنوان تنها «المناقب» است. (ج 1, ص 106) مختصر کردن عنوان کتاب هرجا جایز باشد, بر جلد کتاب به هیچ وجه جایز نیست. عنوان کامل که نویسنده در مقدمه گفته, چنین است: مناقب آل ابی طالب.
سه. در آغاز زندگی نامه شهید اول, تصویری از کتاب شهید ثانی یعنی شرح لمعه درج شده است. (ج 1, ص 148)
روی جلد (یا در صفحه عنوان) نوشته شده: کتابِ الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه. گذشته از آنکه نیازی به ذکر «کتاب» نبود, ندانستیم چرا مجرور شده است؟ سال شهادت شهید ثانی 966 نوشته شده که 965 درست است. بنابراین عمر او که 55 سال نوشته شده، نیز نادرست است و 54 سال صحیح است.
چهار. در آغاز شرح حال شهید ثانی, تصویر جلد کتاب منیه المرید چاپ شده است. (ج 1, ص 172)
عنوان کامل آن، چنین است: منیه المرید فی آداب المفید و المستفید. خط شهید موجود است که در عنوان این کتاب خود «ادب» را به کار برده است؛ نه «آداب». (ر.ک: مقدمه منیه المرید, تحقیق رضا مختاری)
پنج. تصویر جلد کتاب مستدرک الوسائل در آغاز شرح حال محدث نوری چاپ شده است. (ج 1, ص 410)
به کتابی «مستدرک» می گویند که در آن، مطالبی را بیاورند که براساس معیارهای نویسنده, از او فوت شده باشد. اما بیش از نود در صد روایات این کتاب, طبق معیارهای شیخ حر در وسائل نیست و او در نقل نکردن آنها تعمد داشته است. بنابراین, محدث نوری در انتخاب چنین عنوانی برای کتاب خویش, تسامح کرده است.
شش. شرح حالها در هرجلد به ترتیب حیات علما است؛ اما ترتیب چند تن در پایان جلد سوم به هم ریخته است.

نقد گلشن ابرار


  
Google

در این وبلاگ
در کل اینترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل