فردوسی (درگذشت 411 ق) در شاهنامه قضیه ی ازدواج بهمن با دخترش هما را نقل کرده است اما برخی می خواهند آن را طوری تفسیر کنند که ازدواجی در کار نبوده اما دینوری (درگذشت 282 ق) پیش از فردوسی، این قضیه را نقل کرده و تصریح به ازدواج می کند:
«قالوا: و قد کان بهمن دخل فی دین بنى إسرائیل، فرفضه أخیرا، و رجع الى المجوسیه، و تزوج ابنته خمانى و کانت اجمل اهل عصرها، فادرکه الموت و هی حامل منه، فامر بالتاج فوضع على بطنها، و اوعز الى عظماء اهل المملکه ان ینقادوا لأمرها حتى تضع ما فی بطنها، فان کان غلاما أقروا الملک فی یدها الى ان یشب و یدرک، و یبلغ ثلاثین سنه، فیسلم له الملک.» (الاخبار الطوال، ابو حنیفه دینورى (درگذشت 282 ق، تحقیق: عبد المنعم عامر و جمال الدین شیال، قم، منشورات الرضى، چاپ 1368 ش، ص 27)
«گویند: بهمن در آغاز یهودى شده بود و در پایان، آن آیین را رها کرد و به مجوسى بازگشت و با دختر خود خمانى که زیباترین زن روزگارش بود ازدواج کرد و چون مرگ او فرارسید خمانى از او باردار بود، بهمن دستور داد تاج شاهى را بر شکم او نهادند و به بزرگان کشور دستور داد فرمانبردارش باشند تا فرزندش را بزاید و اگر پسر بود همچنان پادشاهى بر دست خمانى باشد تا فرزندش بزرگ و کار آمد شود و چون سى ساله شد پادشاهى را به او بسپرند.» (ترجمه اخبار الطوال، مترجم: محمود مهدوى دامغانى، تهران، نشر نى، چاپ چهارم، 1383 ش، ص 51 ـ 52)