به قلم آرتور کریستن سن (درگذشت 1945 م)
«گاهی شخص به فکر می افتد که: چرا قسمت بیشتر اوستای ساسانی، در ازمنه اسلامی نابود شده است؟
می دانم، که مسلمانان زردشتیان را اهل کتاب می شمرده اند، بنابراین نابود شدن کتب مقدس آن طایفه را نمی توان به تعصب اسلامیان منسوب کرد و چنانکه دیدیم بیشتر قسمت های اوستای ساسانی در قرن نهم میلادی هنوز موجود بوده، یا لا اقل ترجمه پهلوی آنها به انضمام تفسیر معروف به زند را در دست داشته اند.
مسلما صعوبت زندگانی مادی، که در آن تاریخ گریبان گیر زردشتیان شده بود، مجال نمی داد که نسلا بعد نسل این مجموعه بزرگ مقدس را رونویس کنند و از اینجا پی می بریم، که چرا نسک های حقوقی و نظایر آن در طاق نسیان مانده است، زیرا که در آن زمان دولت زردشتی وجود نداشت و نسک های حقوقی بی فایده و خالی از اهمیت و اعتبار می نمود.
اما چرا نسک هایی را، که شامل علم مبدأ و معاد و تکوین و سایر علوم اساسی بود، حفظ نکردند؟ قراینی در دست داریم، که از روی آن می توان گفت: شریعت زردشتی در قرن نخستین تسلط عرب تا حدی اصلاح شده و تغییر پیدا کرده است و زردشتیان خود مایل بوده اند، که بعضی از افسانه ها و اساطیر عامی و بعضی از اعتقاداتی را که، در فصول اوستا ثبت شده بود، حذف کنند.»
منبع:
ایران در زمان ساسانیان، آرتور کریستن سن (درگذشت 1945 م)، ترجمه: رشید یاسمی، تهران، دنیای کتاب، چاپ ششم، 1368 ش، ص 208.