به قلم آرتور کریستن سن
وی در مورد ازدواج زرتشتی ها با محارم چنین می نویسد:
«وهرام چوبین خواهر خود گردیگ (گردیه) را گرفت و مهران گشنسپ نیز پیش از گرویدن به کیش نصاری، بنابر عادت ناشایست و ناپاکی که این گمراهان آن را قانونی و به حق می پندارند، خواهرش را عقد کرده بود. (هوفمان، ص 95) به طریق ماربها همعصر انوشیروان در کتاب حقوق سریانی که راجع به ازدواج است، گوید: "عدالت خاصه پرستندگان اوهرمزد به نحوی جاری می شود، که مرد مجاز است با مادر و دختر و خواهر خود مزاوجت کند"؛ و مثالهایی آورده است، که زردشتیان برای تأیید و تقدیس این امر روایت می کرده اند. (زاخو، کتب حقوقی سریانی، ج 3، ص 265)
با وجود اسناد معتبری که در منابع زردشتی و کتب بیگانگان معاصر عهد ساسانی دیده می شود، کوششی که بعضی از پارسیان جدید برای انکار این عمل، یعنی وصلت با اقارب می کنند، بی اساس و سبکسرانه است….
باید دانست که ازدواج با اقارب به هیچ وجه زنا محسوب نمی شده، بلکه عمل ثوابی بوده، که از لحاظ دینی اجری عظیم داشته است. محتمل است، که قول هیون تسیانگ چینی در اوایل قرن هفتم میلادی «5»، که گوید ازدواج ایرانیان عصر او بسیار آشفته است (بیل، آثار بودایی عالم غربی، ج 2، ص 278)، ناظر بهمین رسم باشد «6»
منبع:
ایران در زمان ساسانیان، آرتور کریستن سن (درگذشت 1945 م)، ترجمه: رشید یاسمی، تهران، دنیای کتاب، چاپ ششم، 1368 ش، ص 434 ـ 435.