حکیم ابو المجد مجدود بن آدم سنائى غزنوی (درگذشت 545 ق) در باره امام حسین(ع) چنین سروده است:
حَبّذا کربلا و آن تعظیم
کز بهشت آورَد به خلق ، نسیم!
وان تنِ سر بُریده در گِل و خاک
وان عزیزان ، به تیغ ، دل ها چاک
وان تن سر به خاکْ غلتیده
تن بى سر ، بسى بد افتاده
وان گُزینِ همه جهان ، کُشته
در گِل و خون ، تنش بیاغشته
وان چنان ظالمانِ بدکردار
کرده بر ظلم خویشتن ، اصرار
حُرمت دین و خاندان رسول
جمله برداشته ز جهل و فضول
تیغ ها لعلگون ز خون حسین
چه بود در جهان ، بَتَر زین شَین؟ [1]
زخم شمشیر و نیزه و پیکان
بر سر نیزه ، سر به جاى سِنان
کرده آل زیاد و شمرِ لعین
ابتداى چنین تبه در دین
آل یاسین ، بداده یکسر ، جان
عاجز و خوار و بى کس و عطشان
مصطفى ، جامه جمله بدریده
على از دیده ، خون بباریده
فاطمه ، روى را خراشیده
خون بباریده ، بى حد از دیده
حسن از زخم کرده سینه کبود
زینب از دیده ها برانده دو رود. [2]
[1] شَین : عیب و زشتى .
[2] حدیقه الحقیقه : ص 266 .