به قلم مدیر سایت
پیش از این گفتم که بعضی شب ها وقتی به منزل عراقی ها می رفتیم، با اینکه محل خواب، شام، صبحانه و حمام را برایمان فراهم می کردند، به قدری صمیمی برخورد می کردند که انسان هیچ احساس خجالت نمی کرد. در شب دوم، خانواده ی میزبان، لباس هایمان را نیز شستند.
از نجف تا کربلا یک شب در کوفه و دو شب را در خانه ی عراقی ها گذراندیم. در هر سه شب، اشخاصی با گفتن کلمه ی «مَبیت» ما را به منزلشان، دعوت می کردند. شگفت اینکه در هر سه مورد نه تنها دعوت کنندگان، منّتی نداشتند بلکه انسان احساس می کرد که دارند با خجالت، دعوت می کنند! گویی خواهش و تمنّا داشتند! در پذیرایی به قدری سنگ تمام گذاشتند که پر رو شده بودم به گونه ای که در شب سوم با دعوت کننده شرط کردم که حمام هم داشته باشد! در حالی که نیاز به حمام نداشتم و آن شب از حمام استفاده نکردم!
یکی از همراهان گفت: سال گذشته مهمانی ایرانی به قدری پررو شده بود که نق می زد که: چرا میزبان عراقی، غذای ایرانی درست نمی کند؟!