به قلم مدیر سایت
موبد دکتر اردشیر خورشیدیان ـ رئیس انجمن موبدان تهران ـ یازده دلیل برای اعتبار و تحریف نشدن گات ها بیان کرده است. خلاصه ی هشتمین دلیل او:
در زمان اسکندر مقدونی دو نسخه از اوستا در ایران وجود داشته که یکی از آنها بر یازده هزار پوست گاو نوشته شده بود اما به دستور اسکندر یکی سوزانده شد و دیگری به یونان برده شد و از سرنوشتش خبری نیست. پس از اسکندر، کتاب های گوناگون زرتشتی ها گردآوری و به عنوان اوستا عرضه شد. گاتاها در لابه لای آن قرار گرفت و چون قابل شناسایی نبود، محفوظ ماند و حدود دویست سال پیش شناسایی شد.
دکتر خورشیدیان در ادامه چنین نتیجه می گیرد:
«تمام کتاب آسمانی و مقدس ما زرتشتیان لابلای کتاب و ادبیات اوستا پابرجا ماند و در اثر یورش بیگانگان از بین نرفت.» (پاسخ به پرسشهای دینی زرتشتیان، ص 74 ـ 75)
پاسخ:
یک) گاتاهای موجود، حدود چهل صفحه است. خورشیدیان در ابتدا می گوید: اوستا بر یازده هزار پوست گاو نوشته شده بود و در انتها نتیجه می گیرد که تمام اوستا باقی مانده است. چگونه ممکن است نوشته ای شامل یازده هزار پوست گاو، در چهل صفحه جمع شود؟!
دو) از کجا دو نسخه ی موجود در زمان اسکندر، تحریف نشده بوده؟ چه دلیلی بر صحت محتوای دو نسخه، در دست است؟
سه) به فرض که نسخه ی زمان اسکندر، بدون تحریف بوده، از کجا به دست آمد که گاتهای فعلی، رونوشت همان نسخه است و کم یا زیاد نشده؟ تنها ادعای قابل اثبات در مورد گاتها این است که نوشته ای کهن است اما مگر هر نوشته ی کهن، معتبر است؟