استاد سید مجتبی آقایی
نقلها در مورد وجود جواز برای ازدواج با محارم در میان زرتشتیان متواتر است. در میان نقلهای مذکور، برخی هستند که به دلیل درجهی بالای دقت و وثاقتشان، باید بیشتر مورد اعتناء قرار بگیرند. یک نمونه از چنین نقلهایی، به ابونصر مطهر بن طاهر مَقدسی، نویسندهی کتاب البدء و التاریخ تعلق دارد. «مقدسی» (قرن 4 ق) در زمرهی دانشمندانی است که بسیاری از اجزای کتاب خود را، بر اساس مشاهده و معاینه، مکتوب کرده است. او، از جمله، بنا به تصریح خودش، در فارس به دیدار آتشگاهی کهن رفته و به مدد موبدِ آن آتشگاه، نکتههای جالب توجهی را از اوستا و باورها و آیینهای زرتشتیان را فراگرفته و به دقت نقل کرده است. او از جمله، چنین مینویسد:
«و از ایشاناند زردشتیه که به پیامبری زردشت و سه پیغمبر از پس وی اقرار دارند و کتاب او را که ابسطا نام دارد، میخوانند؛ و آتش را برای نزدیکی به خدا بزرگداشت میکنند[...] مردار و هر چیزی را که از درون انسان بیرون آمده باشد، از هر منفذی که باشد، حرام میشمارند[...] به گاه طعامخوردن زمزمه میکنند و سه نماز میخواندد که با خورشید، در گردش است[...] معتقدند که ایشان هر گاه ارادهی شادی کنند، بر اندوه و جنگ ابلیس افزوده میشود. ایشان خوردن و آشامیدن در ظرفهای چوبی و سفالی را حرام میدانند، چرا که نجاستپذیرند[...] ازدواج با خواهران و دختران را حلال میدانند و در برابر مخالفان، به رفتار آدم استدلال میکنند[...] از حیوانات آنچه را مسلمانان میخورند، آنها نیز میخورند، و آنچه را ابلیس آفریده است، نمیخورند[...] نوروز و مهرگان و ایام فروردگان را بزرگ میشمارند[...] چون یکی از ایشان را مرگ در رسد، سگی را به نزدیک آن کس میبرند و چنین می پندارند که شیطان به هنگام جداشدن روان از پیکر او حاضر میگردد و به پیکر او درمیآمیزد، همچون سایهی درخت که بر دیوار میافتد، و چون سگ بدو روی کند، میگریزد و آن مرده را رها میکند[...] در هر شبانهروز یکبار طهارت بر ایشان واجب است و آن عبارت است از شستن دست و صورت با چیزهایی که از درختها یا گاو بیرون میآید و سپس با آب پاکیزه شستشو میکنند و ایشان غسل جنابت ندارند.» (نقل: آفرینش و تاریخ (ترجمهی البدء و التاریخ)، جلد 4، ص 574، نشر آگه)
بررسی دقیق جملات فوق، اصالت کمنظیر گزارش مقدسی و دقت او را ثابت میکند. سهل است، در برخی موارد، او مطالبی را تصریح کرده است که حتی امروزه هم فهمیدن آنها برای زرتشتپژوهان در حکم یک کشف جالب است. برای مثال، این که میگوید «معتقدند که ایشان هر گاه ارادهی شادی کنند، بر اندوه و جنگ ابلیس افزوده میشود»، کاملاً درست است؛ زیرا در بنا به باورهای اصیل زرتشتی، اهریمن با مشاهدهی تجمع نیکی و شادی در بخشی از گیتی، هم اندوهگین میشود و هم متناسباً نیروهای خود را برای نابودی آنها بیشتر بسیج میکند (این بخاطر روحیهی رشککامه یا حسود اهریمن است). بر همین منوال، نکتهای که مقدسی در مورد نجاستپذیر بودن ظروف سفالی و چوبی آورده است، کاملاً و دقیقاً با مبانی فقه زرتشتی انطباق دارد؛ و هم نیز تمثیلی که دربارهی سگدید نقل کرده است و اشاره به موضوعاتی که با اصطلاحاتی چون هیر و نسا و گمیز در فقه زرتشتی مطرحند و غیره.
به این اعتبار، هیچ دلیلی نداریم که تصریح «مقدسی» در نقل قولش مبنی بر جواز ازدواج با محارم را ناشی از سوء فهم یا خطا یا نسبت دروغ به شمار آوریم؛ آنجا که او از قول موبد مذکور نقل کرده است که «ازدواج با خواهران و دختران را حلال میدانند و در برابر مخالفان، به رفتار آدم استدلال میکنند». برعکس، این نقل، متضمن نوع محاجه و استدلال متقابل زرتشتیان با مسلمانان دربارهی رسم مذکور است که در برخی منابع دیگر هم به آن اشاره و پاسخ داده شده است.
این «منابع دیگر» که شامل کتابهای حدیثی و تفسیری و کلامی اسلامی هستند، در جای خود، شاهد متقن دیگری بر صحت موضوع ازدواج با محارم به شمار میآیند. این موارد، بر سر هم، نشان میدهد که زرتشتیان دیروز، مطلقاً همچون زرتشتیان امروز، در صدد انکار موضوع ازدواج با محارم نبودند، بلکه مجدانه و حتی با آوردن دلیل، در صدد بودند تا درستی آن را ثابت کنند. به نظرم میآید که ازدواج با محارم، گرچه در دوران کهن هم تجویز میشده است، اما، اتفاقاً جدی و برجسته شدن توصیه به انجام دادن آن، در دوران اسلامی رخ داده بوده است؛ یعنی هنگامی که جمعیت زرتشتیان رو به کاهش میرفته و ناچار برای حراست از جمعیت و آمیخته نشدن آنان با مسلمانان، دستورات فقهی از این دست، شدت و حدت یافته بودهاند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ