به قلم مدیر سایت
یکی از کارهای نادرست دکتر اردشیر خورشیدیان ـ رئیس انجمن موبدان تهران ـ بافتن آسمان و ریسمان به هم است تا برای آداب و رسوم زرتشتییان، فلسفه هایی معقول و منطقی درست کند.
او در یکی از سخنرانی های خود در مورد نوروز چنین گفته است:
«سفره ی هفت سین که دست کم از هفت سینی باید تشکیل شود (یک:) انسان های سر سفره و کتاب مقدس نماد خداوند بزرگ. (دو:) سپیدی مانند شیر و تخم مرغ نماد وهومن (نیک منشی). (سه:) آتش شمع و چراغ، نماد اردیبهشت (بهترین راستی). (چهار:) سکه، نماد شهریور (چیرگی بر نفس). (پنج:) میوه جات و آنچه از زمین بر می آید نماد سپندارمزد (مهر و فروتنی). (شش:) آب و شربت، نماد خرداد (دانش اندوزی و رسایی). (هفت:) گل و گیاه، نماد امرداد (جاودانگی).
امید که همه ما بتوانیم این هفت پایه عرفان زرتشتی را دریابیم و از خودشناسی و خداجویی آغاز کرده و با پیمودن آن شش دیگر به جاودانگی برسیم.» (دهش فرهنگی یا لرک مینوی، ص 109)
الف) پژوهشگران در مورد چگونگی سفره ی هفت سین در نوروز، در گذشته، اختلاف نظر دارند. یک نظریه این است که در زمان ساسانیان هفت ظرف که از چین می آوردند و به آنها «چینی» می گفتند، در سفره ی نوروز می گذاشتند و در آنها انواع خوردنی ها را می گذاشتند. کلمه ی «چینی» به مرور به «سینی» تغییر یافت. (ر. ک: از نوروز تا نوروز، موبد کورش نیکنام، ص 36)
ظاهرا دکتر خورشیدیان اشاره به این نظریه دارد. اما متوجه نشدیم که چگونه انسان ها درون یکی از این سینی ها می نشستند تا جزئی از محتویات هفت سینی به شمار آیند؟!
ب) وقتی که برای چیزی فلسفه ای را ذکر می کنیم (حتی اگر از ذهن خود ببافیم) باید ارتباطی میان آنها باشد. چگونه سکه می تواند نماد چیرگی بر نفس باشد؟! بله اگر گفته می شد که مثلا با این امید سکه گذاشته می شود که در آینده زندگی پررونقی داشته باشیم، تا حدی قابل قبول بود.
همچنین چه رابطه ای است بین آنچه از زمین می روید با فروتنی؟! آب و شربت چه ربطی به دانش دارند؟! ارتباط بین سفیدی تخم مرغ با نیک منشی چیست؟! و…
گویا آقایان قائل به ربط نیستند!
ج) مورد پنجم و هفتم قابل ادغام است.
دکتر خورشیدیان در ادامه می گوید:
«چهارشنبه پایان سال را با آتش افروزی درست و پریدن بر روی آن، زردیمان را به آتش دهیم تا بسوزاند و سرخی و شادابی را از او برگیریم.» (دهش فرهنگی یا لرک مینوی، ص 109)
دکتر خورشیدیان آنقدر در تلاش است آداب رسوم ایرانی را به نفع زرتشتی ها مصادره کند که حتی رفتارهایی را می پذیرد که بر خلاف اصول مسلّم زرتشتی است. مسلماً پریدن از روی آتش، توهین به آن به حساب می آید و به هیچ وجه با اعتقادات زرتشتی سازگاری ندارد اما وی به این کار تشویق می کند!
اگر آتش آنقدر قدرت دارد که زردی ما را از بین ببرد، چرا هنگام نزدیک شدن به آن، بر صورت خود پنام می بندید تا آلودگی از دهان به آتش سرایت نکند؟! در حالی که می دانیم آتش، آلودگی را از بین می برد.
دهش فرهنگی یا لرک مینوی، ص 109