به قلم علی
دکتر اردشیر خورشیدیان ـ رئیس انجمن موبدان تهران ـ چند دلیل برای اعتبار گات ها ذکر کرده است. خلاصه ی یکی از دلیل های او این است:
تا پنجاه سال پیش زرتشتی ها برای رسیدن به مقام موبدی، باید تمام اوستا را (که بخشی از آن گاتهاست) حفظ می کردند و بدین وسیله گات ها را از تحریف حفظ کرده اند. (ر. ک: پاسخ به پرسشهای دینی زرتشتیان، ص 73 ـ 74)
پاسخ ما:
1. اگر موبدان اوستا را حفظ می کردند، پس چرا حجم اوستا کم شده است؟ اوستا در عصر ساسانیان و حتی تا قرن سوم هجری، چهار برابر اوستای فعلی حجم داشت.[9] و البته روشن است که موبدان زرتشتی اوستا را در قرن سوم هجری و قبل از آن تا حد زیادی سانسور کردند.[10]
2. به راستی اگر موبدان زرتشتی ، گاتها را حفظ می کردند، پس چرا بخش های از بخش های گاسانیک و ستئوت یسن ، امروزه در گاتها نیست ؟ با اینکه جزو گاتها شمرده می شد. به راستی چرا گاتها تا این زیاد دچار زیاده و نقصان گردید ؟؟؟ [11]
3. به راستی اگر موبدان زرتشتی ، گاتها را حفظ می کردند، پس این اختلاف نسخه ها برای چیست ؟ در ادامه درباره ی اختلاف نسخه های گاتها توضیحی ارائه خواهد شد.
4. اگر تلاش موبدان در راه حفظ کردن اوستا معیار شماست، خوب موبدان نمازها و دیگر بخش های اوستا را هم حفظ می کردند. در حالیکه این بخش های همواره جزو گاتها شمرده می شد. پس چرا این بخشهای اوستا ( همچون ستئوت یسنیه ، هپتین هایتی ، اهون وئیریه و … ) امروزه جزو گاتها نیست ؟ [12]
5. ایشان فرمودند که چون عده ای زبان متن دینی را نمی دانند، نمی توانند آن را تحریف کنند. لیکن در پاسخ ایشان باید گفت که چه بسا عده ای در زمانی که آن زبان رایج بوده متن را تغییر دادند یا به آن افزودند و کاستند. یا حتی عده ای در گوشه و کنار با اهداف خاصی آن زبان را به نسل های بعد منتقل کرده، سپس دلخواسته های خود را افزده و یا کاسته باشند.
6. دیگر دلیل ایشان بر اعتبار گاتها، حفظ کردن این متن توسط موبدان است. یعنی موبدان این را از اجدادشان به ارث بردند. گرچه پاسخ این دلیل غیر علمی در شماره دو از همین گفتار داده شد اما نکته ای اضافه می گردد و آن اینکه موبدان زرتشتی بسیاری از متون همچون وندیداد را از اجداشان به ارث بردند و در راه حفظ آن بسیار کوشیدند. و البته در طول هزاران سال به صراحت آن را از سوی اهورامزدا و زرتشت می دانستند. پس چرا امروزه حاضر به پذیرش وندیداد اوستا نیستید ؟ با اینکه این دلیل شما عیناً در باره ی وندیداد صدق می کند![13]
7. روشن است که رفتار موبدان دلیلی علمی نیست. مانند اینکه برای حجیت و اعتبار تورات بگوییم حاخام ها چنین می گویند! گرچه می توان در مقام نقد، این مسائل را بررسی نمود لیکن ارزشی در استدلال علمی جهت اثبات اعتبار گاتها ندارند.
8. ایشان در انتها فرمودند که هر گونه تغییری در متن را کارشناسان به راحتی می فهمند. و پاسخ ما به ایشان این است که اگر چنین است ، پس چرا سخن کارشناسان و اوستاشناسان بزرگی که به « زیاده و نقصان گاتها » و « عدم ارتباط گاتها با زرتشت » اذعان کرده اند را نمی پذیرید؟[13]
9. دیگر اینکه به موبد خورشیدیان عرض می کنیم ، شما از وضعیت موبدان در پنجاه سال پیش خبر دارید. از کجا می گویید هزار سال پیش و دوهزار سال و سه هزار سال پیش نیز همین شیوه را موبدان داشته اند؟ اثبات این ادعا غیر ممکن است. جالب آنکه نویسنده در چند سطر بعد، ضمن دلیل هشتم می نویسد: « … گاتاها که کتاب آسمانی ماست بین کتاب یسنا جا گرفت که پس از چند هزار سال، بوسیله اوستاشناسان از بقیه قسمت های یسنا شناخته شده و جدا گردید.»
http://www.adyannet.com/fa/news/1533
[9]. ابراهیم پورداود ، گاتها کهن ترین بخش اوستا ، انتشارات اساطیر ، تهران ، چاپ اول 1378 ، ص 406
[10]. نگاه کنید به مقاله ی : رهبران زرتشتی و تحریف عمدی اوستا
[11]. نگاه کنید به مقاله : حذف بخش عظیمی از گاتها در گذر تاریخ … و همچنین مقاله : اخراجی های گاتها !
[12]. نگاه کنید به مقاله : اخراجی های گاتها !
[13]. نگاه کنید به مقاله « نادیده گرفتن وندیداد ، خیانت به تاریخ »
تدوین: فروردین 1396