به قلم مرتضی راوندی
«موبدان، اساس دین را به پیروان خود می آموختند، و در اجرای مراسم دینی مراقبت می کردند، عدول از مقرّرات دینی عقوبت های خاصی داشت که میزان آن از طرف این عده تعیین می گردید و به مرحله اجرا گذاشته می شد.
گناهکاران می توانستند با خرید سندهای مغفرت و آمرزش، خویشتن را از زیر بار معاصی آزاد سازند. از این راه، با گذشت قرن ها، در مراکز جوامع مغان ثروت های هنگفتی انباشته شد…
در هیچ یک از مآخذ موجود اشاره یی نشده است که جامعه روحانیان، مصدر خدمات اجتماعی یا کارهای عام المنفعه بوده و یا درصدد تخفیف آلام و رفع احتیاجات توده ستمدیده مردم برآمده باشند؛ موبدان، تمام سعی خود را در راه مبارزه با کفر و جلوگیری از رشد افکار عمومی، و توسعه ادیان دیگر به کار می بردند، تا موجبات تضعیف یا نابودی قدرت ایشان فراهم نگردد.» (تاریخ اجتماعی ایران، ج 9، ص 13 ـ 14)
منشأ اقتدار موبدان
«اسباب قدرت روحانیان فقط این نبود که از جانب دولت حقّ قضاوت داشتند و ثبت ولادت و عروسى و تطهیر و قربانى و تشییع جنازه و اصغاى اعترافات گناه کاران و عفو و یا تعیین میزان کفّاره جرایم و جز اینها با آنان بود بلکه علّت عمده اقتدار آنان، داشتن املاک و ضیاع و عقار و ثروت هنگفتى بود که از راه استثمار شدید کشاورزان، اخذ جرایم دینى، عشریه و صدقات عاید آنان مى شد.
این طبقه یا گروه مقتدر ولى کوردل، عواید سرشار خود را در راه فعالیت هاى تولیدى و تأمین سعادت اکثریت مصرف نمى کردند، بلکه مانند سلاطین، عواید و طلاهاى خود را در گنجینه ها انبار مى کردند و از این راه به تورّم و آشفتگى اقتصادى کشور کمک مى کردند.» (تاریخ اجتماعی ایران، ج 9، ص 16 ـ 17)
شناسنامه کتاب:
تاریخ اجتماعی ایران، مرتضی راوندی (درگذشت: 1378ش)، تهران، انتشارات نگاه، چاپ دوم، 1382.