سید محمد ناطقی
مرحوم علامه طباطبایی در کتاب تفسیر المیزان، بحثی قابل توجه تحت عنوان «زندگى زن در ملت هاى متمدن قبل از اسلام» مطرح کرده است. از آنجا که ایران در زمره ی یکی از همین کشورهای متمدن است و خود علامه در ابتدا تصریح می کند، قسمتی از متن کتاب را می آورم.
«زندگى زن در ملت هاى متمدن قبل از اسلام
منظور ما از امتهاى متمدن و پیشرفته آن روز، آن امت هائى است که تحت رسوم ملى و عادات محفوظ و موروثى زندگى مى کرده اند بدون اینکه رسوم و عاداتشان مستند به کتابى یا مجلس قانونى باشد، مانند مردم چین و هند و مصر قدیم و ایران و نظائر اینها.
آنچه در این باب در بین تمامى این امتها مشترک بوده، این بود که زن در نظر این اقوام هیچگونه استقلال و حریت و آزادى نداشته، نه در اراده اش و نه در اعمالش، بلکه در همه شؤون زندگى اش تحت قیمومت و سرپرستى و ولایت بوده، هیچ کارى را از پیش خود منجز و قطعى نمى کرده، و حق مداخله در هیچ شانى از شؤ ون اجتماعى را نداشته است (نه در حکومت، نه درقضاوت، و نه در هیچ شانى دیگر).
حال ببینیم با نداشتن هیچ حقى از حقوق، چه وظائفى به عهده داشته است؟
اولا تمامى آن وظائفى که به عهده مرد بوده به عهده او نیز بوده است، حتى کسب کردن و زراعت و هیزم شکنى و غیر آن،
و ثانیا علاوه بر آن کارها، اداره امور خانه و فرزند هم به عهده او بوده، و نیز موظف بود که از مرد در آنچه مى گوید و مى خواهد اطاعت کند.
البته زن در اینگونه اقوام، زندگى مرفه ترى نسبت به اقوام غیر متمدن داشته است، چون اینان دیگر مانند آن اقوام به خود اجازه نمى دادند زنى را بکشند، و گوشتشان را بخورند، و بطور کلى از مالکیت محرومشان نمى دانستند، بلکه زن فى الجمله مى توانست مالک باشد، مثلا ارث ببرد، و اختیار ازدواج داشته باشد، گو اینکه ملکیت واختیاراتش در اینگونه موارد هم، به استقلال خود او نبود.
در این جوامع مرد مى توانست زنان متعدد بگیرد، بدون اینکه حد معینى داشته باشد، و مى توانست هر یک از آنان را که دلش خواست طلاق دهد، و شوهر بعد از مرگ زنش مى توانست بدون فاصله، زن بگیرد، ولى زن بعد از مرگ شوهرش نمى توانست شوهر کند، و از معاشرت با دیگران در خارج منزل، غالبا ممنوع بود.
و براى هر یک از این امت ها بر حسب اقتضاى مناطق و اوضاع خاص به خود، احکام و رسوم خاصى بود، مثلا امتیاز طبقاتى که در ایران وجود داشت چه بسا باعث مى شد زنان از طبقه بالا حق مداخله در ملک و حکومت و حتى رسیدن به سلطنت و امثال آن را داشته باشند، و یا بتوانند با محرم خود چون پسر و برادر ازدواج کنند، ولى دیگران که در طبقه پائین اجتماع بودند چنین حقى را نداشته باشند.»
منبع:
المیزان، علامه طباطبایی، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، ج 2، ص 396 ـ 397
متن فوق در سایت های زیر در دسترس است:
http://lib.eshia.ir/50081/2/396
http://lib.eshia.ir/50081/2/397