به قلم شهید مرتضی مطهری
«در طول تاریخِ تقریباً دوازده قرنى فلسفه و پزشکىِ دوره اسلامى، نه به یک فیلسوف زردشتى برمى خوریم و نه به یک پزشک زردشتى (و ظاهراً از این قبیل است جمع ریاضیدانان).
بدیهى است که همچنانکه یهودیان و مسیحیان مى توانسته اند در این نهضت علمى و فرهنگى و فلسفى شرکت کنند و سهیم باشند، زردشتیان هم مى توانستند شرکت کنند ولى شرکت نکرده اند، همچنانکه در دوران قبل از اسلام هم شرکتى در فرهنگ جهانى نداشته اند.
در دوران قبل از اسلام، ایرانیانى که مشعلدار علم و فرهنگ بوده اند مسیحى و یا یهودى و یا صابئى بوده اند و همانها هستند که دانشگاه جندى شاپور را اداره مى کرده اند.
در دوره اسلامى در میان فلاسفه تنها بهمنیار بن مرزبان آذربایجانى است که زردشتى بود ولى او هم بعد مسلمان شد، و در میان پزشکان تنها على بن عباس اهوازى معروف به ابن المجوسى است که پزشک عالیقدرى است، ولى او هم همچنانکه ادوارد براون در طب اسلامى و دیگران گفته اند و بعلاوه نامش گواهى مى دهد، نیاکانش زردشتى بوده اند نه خودش.
حقیقت این است که روح زردشتى گرى به صورتى بوده (یا در آورده بودند) که به هیچ وجه با علم و فلسفه سازگار نبوده و اگر احیاناً افرادى زنجیر را پاره مى کرده اند و به علوم مى گراییده اند، زردشتى گرى را بدرود مى گفته اند».
منبع: مجموعه آثار استاد شهید مطهرى، ج 14، ص: 543 ـ 544