قلم سید محمد ناطقی
در کتاب دبستان مذاهب و در بخش احوال زردشتیان آن، از قول دستور شاهزاده، این آیین را شهری صد در معرفی کرده و هر یک از درهای آن را شرح می دهد که برخی از این درها نکاتی قابل توجه درباره این آیین دارند:
دستور شاهزاده، در نامه صد در گوید که: «دین از زردشت پیغمبر بن پورشسپ بن پیترسپ بن حنجرسپ بن جحوس بن اسفتتمان است، و ایزد استاو ژند بدو عنایت فرمود و هر چه از ازل تا ابد هست، همه را به علم الهی دریافت و این شهری است صد در که از جهان حقیقت که کتاب آسمانی است، وا کردند.
«بزرگان ز استا و پازند و زند
مر این صد درش را بیرون کرده اند
زراتشت بنگر چه دین پرور است
که در شهر دینش ره از صد در است»
در ادامه درهایی از این صد در را مرور می کنیم:
ناپاک بودن غیر زرتشتی:
در چهل و دوم: از غیر همدین باید پرهیزی و همکاسه با او نشوی، اگر کاسه برنجی را بی دین بیالاید، سه بارش باید شست، و اگر سفالین باشد، پاک نشود.
بیچاره زنی که در عادت ماهیانه باشد:
در چهل و پنجم: زن دشتان – یعنی حائض – به سوی آسمان و ستارگان و آتش و آب روان و مرد اشو – یعنی بهشتی – ننگرد و آب از ظرف غیر سفالین آشامد، و بر دست آستین پیچد و بر سر سراگوشی، و آنگاه نان خورد.
بخشش زنا با زن شوهر دار به عهده شوهر آن زن:
در چهل و ششم: از همیال پرهیز کند که آن بهتان و خیانت و زنا است، زیرا که اگر زانی را شوهر زن گناه نبخشد، با همه کرفه روی بهشت نبیند.
کشتن مگس و مور و…:
در چهل و هفتم: باید خراستر – که موزیات باشند – بکشند، و از آن که وزغ آبی و مار و کژدم و مگس و مور باشد، کشتن او ثواب است.
توجیه دبستان مذاهب درباره در چهل و هفتم:
اما در کیش بهدینان یزدانی – یعنی آبادی – هرچه جانور کش است و جاندار آزار، کشتن آن پسندیده است و «چه جانور آزار نیست، کشتن ناروا و کشنده آن ستمگر واجب الجزا. یزدانیان گویند اگر در کلام بزرگی، حیوانی بی آزار کشتن آمده باشد، رمز خواهد بود. (براستی کشتن مورچه، رمزش چیست؟، این چطور دینی است که بزرگانش به رمز می نوشتند و امر می کردند؟ یعنی چه که فرمان به کشتن مورچه بدهند و بعد یک نفر بعد از چندین سال بیاید و بگوید رمز بوده است؟)
زن شیئی برای شوهر:
در شصت و پنجم: زنان را نیایش کردن نفرموده اند، جز اینکه روزی سه بار نزد شوهر شوند و رضای ایشان جویند و از فرموده شوهران روز و شب تجاوز ننمایند که عبادت ایشان همین است.
مجازات دزد:
در هفتادم: چون کسی مال شخصی دزدد، اگر یک درم است، دو درم، از او گرفته، دو نرمه گوش او برند، و ده چوب بر او زنند ویک ساعت در زندان داشته، بگذارند، و اگر بار دیگر این کار کند، اگر یک درم برده، دو درم گرفته، گوشش برند و بیست چوب زده، دو ساعت در زندان دارند، و اگر سه درم یا دو دانگ دزدد، دست راست او قطع کنند، و اگر پانصد درم دزدد، از گلوش برکشند.
بیچاره زنی که در عادت ماهیانه باشد:
در هفتاد و پنجم: باید چشم دشتان – یعنی حائض – بر آتش نیفتد و در آب نشیند و به خورشید نگاه نکند و با مرد سخن نگوید و دشتان با هم نخوابند و نظر به آسمان نیفگند، به ظرف سرب چیز خورند و دست به نان نرسانند و نیمه ظرف را از آب کند و لبالب نسازد و باید بر دست آستین پیچیده به ظرف دست رساند و در آفتاب ننشیند، اگر کودک داشته باشد، طفل را نیز با خود غسل دهد.
لغت پهلوی را موبد نباید برای غیر فرزند خود بگوید:
در صدم: موبد را باید لغت پهلوی، غیر را نیاموزاند، چه یزدان به زردشت گفته است که: «این علم را به فرزندان خود تعلیم کن».
منبع: دبستان مذاهب، جلد اول، صفحات 101 الی 111