به قلم مدیر سایت
امام علی(ع) خبردار شد که ابن هَرْمه، مسئول بازار اهواز، خیانتی کرده است. به رِفاعه [فرماندار اهواز] چنین نوشت:
چون این نامه ی مرا خواندی،
یک) ابن هَرْمه را از [مسئولیت] بازار، کنار بگذار؛
دو) در برابر مردم نگاهش دار (مقابل دید مردم به عنوان مجرم نگه دار تا به حیثیتش لطمه وارد شود؛ او را بشناسند و درس عبرت برای دیگران شود)؛
سه) او را زندانی کن؛
چهار) موضوع را به اطّلاع مردم برسان؛
پنج) به همکاران خود نیز [قضیه را] بنویس و نظر مرا به آگاهی آنها برسان (تا هم درس بگیرند و هم به چنین مجرمی مسئولیت ندهند)؛
شش) مبادا در باره ی او غفلت و کوتاهی کنی که بدین سبب، نزد خداوند عز و جل هلاک خواهی شد و من نیز تو را به بدترین وجه، بر کنار خواهم کرد. و از انجام دادن این کار تو را به خدا پناه می دهم.
هفت) روز جمعه وی را از زندان بیرون آور و 35 تازیانه به او بزن (ظاهرا تعیین روز جمعه برای این بوده که مردم برای نماز جمعه اجتماع می کرده اند و 35 ضربه شلاق در برابر مردم صورت بگیرد)؛
هشت) در بازارها بچرخانش؛
نه) اگر کسی علیه او گواه آورد، در کنار شاهد، او را نیز سوگند بده و مقداری را که مدّعی است، از درآمد ابن هَرْمه به وی بپرداز؛
ده) دستور بده تا او را خوار و دست بسته، مجدّدا به زندان ببرند؛
یازده) پاهایش را با ریسمان ببند، ولی هنگام نماز، آزادش بگذار (همیشه پاهایش بسته باشد جز در وقت نماز)؛
دوازده) چنانچه کسی برای او ظرف غذا یا آب یا لباس و یا فرشی آورد، بگذار به او برساند و مانع مشو؛
سیزده) به کسانی که ممکن است کینه توزی را به وی تلقین کنند و یا به نجات، امیدوارش سازند، اجازه ملاقات با او را نده. اگر بر تو ثابت شد که کسی اندیشه ی آسیب زدن به مسلمانی را در ذهن او افکنده است، آن کس را تازیانه بزن و زندانی اش کن تا توبه کند؛
چهارده) دستور بده زندانیان را، در شب برای هواخوری به حیاط زندان بیاورند، بجز ابن هَرْمه را، مگر آن که بترسی تلف شود که در این صورت، او را نیز با دیگر زندانیان به حیاط زندان بیاور. (شرایط زندان برای مفسد اقتصادی سخت تر از همه ی مجرمان دیگر و تا دم مرگ باشد)؛
پانزده) اگر دیدی تحمّل یا توانایی دارد، سی روز بعد نیز او را دوباره 35 تازیانه بزن (اینکه پس از سی روز احتمال داشته توان 35 ضربه شلاق را نداشته نشان می دهد که باید در شرایط خیلی بد نگهداری می شده)؛
شانزده) برای من بنویس که با بازار، چه کردی و به جای این خائن، چه کسی را انتخاب نمودی؛
هفده) حقوق این خیانتکار را نیز قطع کن (علاوه بر انفصال دائمی از خدمت، از دریافتی افراد عادی نیز محروم شود مثل یارانه در زمان ما).
منبع
دعائم الإسلام: ج 2 ص 532 ح 1892، مستدرک الوسائل: ج 17 ص 379 ح 21633، دانشنامه قرآن و حدیث: 17، ص 322.
متن عربی حدیث
دعائم الإسلام: عَن عَلِی(ع) أنَّهُ استَدرَک عَلَی ابنِ هَرمَهَ خِیانَهً وکانَ عَلی سوقِ الأَهوازِ، فَکتَبَ إلی رِفاعَهَ: إِذا قَرَأتَ کتابی فَنَحِّ ابنَ هَرمَهَ عَنِ السُّوقِ وأَوقِفهُ لِلنّاسِ وَاسجُنهُ ونادِ عَلَیهِ، وَاکتُب إلی أهلِ عَمَلِک تُعلِمهُم رَأیی فیهِ، ولا تَأخُذک فیهِ غَفلَهٌ ولا تَفریطٌ فَتَهلِک عِندَ اللّهِ، وأَعزِلُک أخبَثَ عُزلَهٍ واُعیذُک بِاللّهِ مِن ذلِک.
فَإِذا کانَ یومَ الجُمُعَهِ فَأَخرِجهُ مِنَ السِّجنِ وَاضرِبهُ خَمسَهً وثَلاثینَ سَوطاً، وطُف بِهِ إلَی الأَسواقِ، فَمَن أتی عَلَیهِ بِشاهِدٍ فَحَلِّفهُ مَعَ شاهِدِهِ، وَادفَع إلَیهِ مِن مَکسَبِهِ ما شُهِدَ بِهِ عَلَیهِ، ومُر بِهِ إلَی السِّجنِ مُهانا مَقبوحا مَنبوحا، وَاحزِم رِجلَیهِ بِحِزامٍ وأَخرِجهُ وَقتَ الصَّلاهِ، ولا تَحُل بَینَهُ وبَینَ مَن یأتیهِ بِمَطعَمٍ أو مَشرَبٍ أو مَلبَسٍ أو مَفرَشٍ، ولا تَدَع أحَداً یدخُلُ إلَیهِ مِمَّن یلَقِّنُهُ اللُّدَدَ ویرَجِّیهِ الخُلوصَ، فَإِن صَحَّ عِندَک أنَّ أحَداً لَقَّنَهُ ما یضُرُّ بِهِ مُسلِماً فَاضرِبهُ بِالدِّرَّهِ فَاحبِسهُ حَتّی یتوبَ. ومُر بِإِخراجِ أهلِ السِّجنِ فِی اللَّیلِ إلی صَحنِ السِّجنِ؛ لِیتَفَرَّجوا غَیرَ ابنِ هَرمَهَ، إلاّ أن تَخافَ مَوتَهُ فَتُخرِجُهُ مَعَ أهلِ السِّجنِ إلَی الصَّحنِ، فَإِن رَأَیتَ بِهِ طاقَهً أوِ استَطاعَهً فَاضرِبهُ بَعدَ ثَلاثینَ یوماً خَمسَهً وثَلاثینَ سَوطاً بَعدَ الخَمسَهِ وثَلاثینَ الاُولی، وَاکتُب إلَی بِما فَعَلتَ فِی السُّوقِ ومَنِ اختَرتَ بَعدَ الخائِنِ، وَاقطَع عَنِ الخائِنِ رِزقَهُ.