*زرتشتیان به شعار اصلی خود خیلی افتخار می کنند و آن را ابزاری برای تبلیغ قرار داده اند: «اندیشه نیک، گفتار نیک، کردار نیک» بعضی مسلمانان که آگاهی لازم ندارند، این شعار را بسیار مهم می پندارند.
فرض می کنیم زرتشت نیامده بود تا این سخن را بگوید. آیا انسانها خودشان درک نمی کنند که «پندار و گفتار و کردار نیک» خوب است؟ سری بزنید به کشورهایی که شعار زرتشت آنجا نرفته؛ چه کشورهای پیشرفته و چه عقب مانده. همه درک می کنند که این سه چیز خوبند. همه می فهمند که هرچیزی خوبش خوب است.
فرض کنیم پزشکی که خیلی ادعا دارد، تنها همین را بگوید: «غذای خوب بخورید» آیا کسی به او نخواهد گفت: این را همه می دانند؟ بلکه باید بگوید که منظورش از غذای خوب چیه. زمانی این سخن او ارزش پیدا می کند که توضیح دهد: هرشخص در هر سن و سالی چه چیزی بخورد، هنگام بیماری چه چیزهایی بخورد و از چه چیزهایی پرهیز کند، مقدار تغذیه از سبزیجات و میوه جات و لبنیات و گوشت چقدر باشد و...
زمانی این دین هدایتگر بشر خواهد بود که بگوید: چه پندار و چه گفتار و چه کرداری نیک است. محققان زرتشتی فقط گاتها را برای زرتشت می دانند. اما در این کتاب چهل صفحه ای مطالبی عرفانی آمده و دستور العملهای مورد نیاز بشر در آن نیست. اگر بگویند، تشخیص رفتار خوب از بد به خود انسانها واگذار شده، معنایش این می شود که چون صدامها و هیتلرها کارهای خود را نیکو می دانستند، باید آنان مورد تأیید زرتشتیان باشند؛ چون گاتها معیاری برای تشخیص نیک از بد به ما نشان نداده است.
اما به نظر می رسد اگر زرتشت پیامبری الهی بوده، باید دستورالعملهایی بسیار ارزشمند برای هدایت انسان ها آورده باشد؛ چنانکه در روایات اسلامی آمده، کتاب آسمانی او را بر دوازده هزار پوست گاو نوشته بودند اما متأسفانه احکام او در طول تاریخ از بین رفته است و اکنون نمی توانیم هیچ چیزی را با اطمینان خاطر به او نسبت دهیم.
از کرامات شیخ ما این است
شیره را خورد و گفت شیرین است
آن چه بر رود می رود آب است
آن چه بر چشم می رود خواب است
یک کرامات دیگر هم دارد
برف را دید و گفت می بارد
نمد سبزوار از پشم است
زیر ابروی مردمان چشم است
لینک مرتبط:
هیچستان