* پیامبر خدا(ص) وقتی ماده شتری را دید که زانویش را بسته اند و بارش همچنان بر پشت اوست فرمود: صاحبش کجاست؟ به او بگویید خودش را برای بازخواست [در قیامت] آماده کند. (بحار الأنوار، ج 7، ص 276، ح 50)
پیامبر خدا(ص): هرگاه چارپایان لاغر را سوار شدید، آنها را در منزلهایشان فرود آورید. اگر زمین خشک و بیگیاه بود با شتاب از آن بگذرید و اگر سرسبز و پر علف بود، آنها را در آن جا استراحت دهید. (کافی، ج 2، ص 120، ح 12)
امام صادق(ع) شتری را دید که از زیادی بار، لنگان لنگان راه می رود. امام از همراه شتر خواست تا از بار آن کم کند. (من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 191)
امام علی(ع): بخدا قسم، اگر اقلیمهای هفتگانه را به من بدهند و در مقابل آن از من بخواهند که دانه جوی را از دهان مورچه ای بگیرم، هیچگاه چنین ظلمی را مرتکب نخواهم شد. (امالی شیخ صدوق، ص 722)
پیامبر خدا(ص): چارپایان سالم را سوار شوید و آنها را سالم نگه دارید و آنها را کرسی خطابه و صحبتهای خود در کوچهها و بازارها نکنید. (کنز العمّال، ح 24957)
از امام کاظم(ع) در مورد کشتن مورچه سؤال شد. فرمود: آن را نکش مگر به تو آسیب برساند. (قرب الاسناد، ص 294)
امام علی(ع) طی نامه ای به عاملان خود که مأمور آوردن زکاتهای دریافتی (از جمله شتر) بودند، چنین سفارش فرمود:
مأمور میان شتر و بچه ی شیرخوارش جدایی نیندازد.
شیر شتر را طوری ندوشد که به بچه اش آسیب برسد.
شتر را با سواری زیاد خسته نکند.
میان شترها به عدالت رفتار کند و سواری را میان آنها تقسیم کند.
به مقدار مساوی از آنها بدوشد.
پای شتر زخمی را مداوا و در راه با او مدارا کند.
با شتر ناتوان مدارا کند تا به آهستگی به راهش ادامه دهد.
حیوانات را از مسیر خشک و بی آب و علف عبور ندهد.
ساعتی را به استراحت حیوانات اختصاص دهد. (نهج البلاغه، بخش نامه ها، با تلخیص)
رسول خدا(ص): لعنت خدا بر کسی که جانوری را به جایی بسته با پرتاب چیزی او را هدف قرار دهد. (بحارالانوار، ج 64، ص 282)
رسول خدا(ص) از شکنجه ی حیوان با آتش نهی فرمود. (بحار الانوار، ج 64، ص 244)
پیامبر خدا(ص): آیا درباره این بیزبانی که خداوند در اختیار تو گذاشته است، از خدا نمیترسی؟! (کنز العمّال، ح 24982)
پیامبر خدا(ص): لعنت خدا بر کسی که حیوانی را مثله کند. (کنز العمّال، ح 24971)
پیامبر خدا(ص): سومین نفر ملعون است.
مراد حضرت راکب سوم بر پشت حیوان است. (کنز العمّال، ح 24972)
پیامبر خدا(ص): حیوان شش حقّ بر گردن صاحب خود دارد: هر گاه از آن پیاده شد علفش دهد، هرگاه از آبی گذشت آبش دهد، به ناحقّ آن را نزند، بیشتر از قدرتش آن را بار نکند، بیشتر از توانش آن را راه نبرد و مدت زیادی روی آن درنگ نکند. (الجعفریات، ص 85؛ مستدرک الوسائل، ج 8، ص 258، ح 9393)
امام علی(ع) در روزهای شهادت با اشاره به غازهای در خانه به دخترش فرمود: دخترم! به حقّی که مرا بر توست سوگند، این حیوانات را آزاد کن. تو چیزی را نگه داشتهای که زبان ندارد و نمیتواند بگوید گرسنه است یا تشنه. یا آنها را آب و غذا بده، یا آزادشان کن که از علفهای زمین بخورند. (بحار الأنوار، ج 42، ص 278)
پیامبر خدا(ص): به صورت حیوانات نزنید. (کافی، ج 6، ص 538، ح 4، خصال، ص 618)
پیامبر خدا(ص) وقتی الاغی را دید که صورتش را داغ نهادهاند فرمود: مگر نشنیدهاید که من لعنت کردهام آن کسی را که صورت حیوان را داغ بنهد، یا بر صورت آن تازیانه زند؟ (التاج الجامع للاصول، ج 4، ص 351)
امام سجاد(ع) چهل بار با شترِ خود به حجّ رفت ولی یک تازیانه بر آن نزد. (من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 293، ح 2494)
پیامبر خدا(ص): زنی بد کاره سگی را دید که بر سر چاهی لهله میزند و کم مانده است از تشنگی بمیرد. او کفش خود را در آورد و آن را به روسری خود بست و به وسیله آن از چاه آب کشید [و به آن حیوان داد]. به سبب این کار آمرزیده شد. (کنز العمّال، ح 43116)
از پیامبر اکرم(ع) پرسیدند: آیا آب دادن به حیوان پاداش دارد؟ فرمود: بله، سیراب کردن هر تشنه ای اجر دارد. (بحار الانوار، ج 65، ص 65)
پیامبر خدا(ص): زنی به سبب آن که گربهای را بسته بود و اجازه نمیداد برای غذای خود شکار کند و بدین سبب مُرد، مستوجب آتش جهنم گشت. (کنز العمّال، ح 43695)
شخصی در حضور پیامبر(ص) از شتری شیر دوشید. حضرت به او فرمود: برای سبب این شیر (بچه شتر) چیزی باقی بگذار. (معانی الاخبار، ص 284)
امام علی(ع): هرکدامتان در سفر، قبل از خود به حیوان علف و آب بدهد. (المحاسن، ج 2، ص 108)
پیامبر خدا(ص): هر کس گنجشکی را، بدون رعایت حقّ آن، بکشد خداوند متعال در روز قیامت از او بازخواست کند. عرض شد: حقّ گنجشک چیست؟ فرمود: این که او را ذبح کند، نه این که گردنش را بکنَد. (مسند ابن حنبل، ج 2، ص 567، ح 6562)
امام باقر(ع): با حیوانی که ذبح می شود مدارا شود و قبل و بعد از ذبح با آن با خشونت رفتار نشود. (دعائم الاسلام، ج 2، ص 179)
امام علی(ع): هرقصاب که به جای سر بریدن حیوان، سرش را قطع کند و بکند، باید مجازات شود. (دعائم الاسلام، ج 2، ص 176)
رسول اللّه(ص) از کشتن هر جانداری نهی فرمود، مگر آزار و آسیب برساند. (کنز العمّال، ح 39981)
پیامبر(ص) از به جان هم انداختن حیوانات نهی فرمود. (التاج الجامع للاصول، ج 4، ص 351)
امام علی(ع): به صورت چهارپایان نزنید و به آنها لعنت نکنید. (من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 188)
شخصی اسبش را بخاطر شهوت زیادش عقیم کرده بود. هنگامی که حضرت محمد(ص) از این کار او خبر شد، او را بسیار سرزنش کرد. (النوادر، ص 34)
رسول خدا(ص): هرکس جو را قبل از دادن به اسبش پاک کند، خداوند در برابر هر دانه جو که تمیز کرده، یک حسنه به او می دهد. (بحار الانوار، ج 64، ص 177)
رسول خدا(ص): هرکه می خواهد حیوانی را ذبح کند، باید چاقوی خود را تیز کند تا حیوان راحت تر ذبح شود. (دعائم الاسلام، ج 2، ص 175)
شخصی تخم چکاوکی را از لانه اش برداشته بود. چکاوک در آسمان شروع به بال بال زدن کرد. پیامبر از علت بال بال زدن آن جویا شد. آن مرد گفت: من تخم این پرنده را از لانه اش در آوردم. حضرت به آن شخص دستور داد تا تخمها را به لانه اش برگرداند. (بحارالانوار، ج 64، ص 307)
شخصی با فشار برچهارپایان در سفر حج، باعث می شد، کاروانش سریع به مکه برسد. امام صادق(ع) فرمود: نماز و حج چنین شخصی قبول نیست. ( بحار الانوار، ج 64، ص 212)
حضرت محمد(ص) دوست نداشت حیوان شیرده بی دلیل ذبح شود. (دعائم الاسلام، ج 2، ص 177)
به جان هم انداختن خروسها حرام است. (بحار الانوار، ج 65، ص 10)
رسول خدا(ص): از مثله کردن بپرهیزید اگرچه سگ هار باشد. (نهج البلاغه، نامه ی 47)
پیامبر اکرم(ص) مشغول وضو گرفتن بود که گربه ای تشنه نزدیک شد. حضرت متوجه تشنگی گربه شد. لذا ظرف آبی که با آن وضو می گرفت نزدیک گربه برد تا از آن بخورد. (النوادر، ص 30)
روزی گذر حضرت محمد(ص) به افرادی افتاد که مرغ زنده ای را بسته بودند و با تیر نشانه گیری می کردند. حضرت فرمود: آنها چه کسانی هستند؟ خدا لعنتشان کند. (النوادر، ص 33)
رسول خدا(ص) مردی را دید که پایش را روی سینه گوسفندی گذاشته و مشغول تیز کردن کارد خود است و گوسفند به او خیره شده است. فرمود: نمیتوانستی قبلًا کاردت را تیز کنی؟ نکند میخواهی جان این حیوان را دوبار بستانی؟! (الترغیب و الترهیب، ج 2، ص 156، ص 2)
یک خاطره در رابطه با حدیث آخر
برای کشتن یک بز به قلعه ای با صاحبش رفتیم. وقتی به آنجا رسیدیم، درب طویله را باز کرد که در آن چهارپایان بودند. به محض باز شدن در، همه ی حیوانها به حیاط دویدند. صاحب قلعه، یک بز را برداشت و در مقابل دیگر حیوانات بر زمین خواباند. همینکه کارد را به گلوی حیوان گذاشت، همه ی حیوانها (شامل یک گوساله و چندین بز و گوسفند) درون اتاق رفتند.
از اینجا معلوم می شود دست کم گاو و گوسفند و بز متوجه ذبح می شوند و مشاهده ی آن، سبب آزار آنها خواهد بود.
یادآوری:
برای آگاهی از روایات بیشتر در مورد حقوق حیوانات در روایات، به منابع زیر مراجعه شود:
الف) حمایت از حیوانات در اسلام، سید هاشم ناجی، قم، انتشارات دارالثقلین، 1379.
ب) میزان الحکمه، محمد محمدی ری شهری، قم، دارالحدیث، ج 3، ص 270 ـ 275.