*شاید بعضی مخالفان ما با دیدن حدیث فوق، با خوشحالی آن را ابزاری برای نشان دادن بی تمدنی و کثیفی مسلمانان قرار دهند. روایتهای متعدد دیگر نیز از رسول اکرم(ص) شبیه حدیث فوق داریم. در خبر دیگر است: پیامبر(ص) مردان و زنان را از ورود به حمام باز می داشت مگر زن بیمار و نفساء.
توضیح
یک) در گذشته در خانه ها حمام نبود بلکه مردم به حمام های عمومی می رفتند. عربهای بی تمدن جاهلی بدون پوشش به حمامها می رفتند و نظافت را نیز رعایت نمی کردند و هیچ شباهتی به حمامهای امروزی نداشت. از روایتهای اسلامی استفاده می شود که این رفتار در عصر پیامبر نیز ادامه داشت و به همین دلیل آن حضرت از مردم می خواسته که به حمام نروند بلکه در خانه خود را بشویند.
به دو روایت دیگر از از آن حضرت توجه کنید:
ــ حمام بد جاییست. مکانی است که پوشش در آن نیست و آب پاکیزه وجود ندارد.
ــ اف بر حمام! در آنجا پوشش و آب پاکیزه نیست. حلال نیست مردی آنجا برود مگر با دستمال (برای پوشاندن خود).
دو) متأسفانه برخی با دیدن یکی دو آیه و روایت می خواهند دیدگاه اسلام را بدست آورند. در حالی که باید مجموع اخبار را در نظر گرفت بعلاوه سند حدیث. برای همین است که گاه دست یافتن به نظریه ی اسلام در موضوعی، بسیار دشوار می شود.
اگر از آن روایات بدست می آمد که اسلام با حمام مخالف است، فقها فتوا به حرمت ورود به حمام می دادند در حالی که چنین نیست.
سه) شاید هیچ دینی به اندازه ی اسلام به نظافت اهمیت نداده. این روایتها آنقدر فراوان است که نمی توانیم در اینجا بیاوریم. تنها به فراوانی غسلهای واجب و مستحب اشاره می کنیم. از نظر اسلام واجب است انسان پس از آمیزش و نیز خروج منی غسل کند که آن نوعی استحمام است.
پیامبر(ص) در عصر خود، مردم را از رفتن به حمامهای عمومی باز می داشت نه از شستشوی خود. لذا انواع غسلها را بر آنها واجب کرده بود و نیز فرمود: انسان کثیف ، بد بنده ایست. (کافی، ج 6، ص 439)
همچنین فرمود: خداوند دشمن انسان قاذوره است. پرسیدند: «قاذوره» یعنی چه؟ فرمود: کسی است که (بخاطر بوی بد او) همنشینش بینی خود را بگیرد. (بحار، ج 77، ص 106)
چهار) روایتهای متعدد دیگر داریم که حضرت محمد(ص) به حمام می رفت. (سنن کبری، ج 1، ص 152؛ کنز العمال، ج 7، ص 126، ح 18317؛ الدر المنثور، ج 1، ص 276)
ظاهرا آن سفارشهای پیامبر(ص) به خودداری از حمام، مربوط به اوایل ظهور اسلام است که هنوز عمل به اسلام میان مردم رواج نیافته بود و حمام رفتن پیامبر(ص) مربوط به زمانی است که اسلام جای خود را میان مردم باز کرده بود.
یا اینکه آن دستورهای منع، خطاب به مردم مناطقی بوده که مسائل مربوط به عفاف و بهداشت را رعایت نمی کردند اما در مدینه و مکه پس از ظهور اسلام، مردم این امور را رعایت می کرده اند و لذا خود حضرت به حمام می رفته است.
پنج) آن دستورهای پیامبر در مورد حمام نرفتن بخاطر نداشتن پوشش مناسب، در همین زمان نیز کاربرد دارد. متأسفانه در برخی کشورها مردم در بعضی اماکن عمومی مثل استخرها پوشش لازم را ندارند و کسی مجاز به رفتن به آن اماکن نیست.
نتیچه:
سفارشهای پیامبر اسلام(ص) به نرفتن به حمام نه تنها نشانه ی بی تمدنی و بی نظافتی نیست بلکه گویای تمدن و نظافت در اسلام است.