*متأسفانه همواره باستان ستاهای افراطی بدون توجه، به ملت ایران توهین می کنند و نسبت هایی ناروا می دهند. در اینجا به نمونه هایی از این نسبت ها اشاره می کنیم:
بی عرضگی
ادعا می کنند: ملت ایران می خواست رژیم و آیین خود را حفظ کند اما جمعیت 140 میلیونی(1) با آن همه شوکت و قدرت نتوانست در برابر شصت هزار عرب پابرهنه و با آن سلاح های ابتدایی مقاومت کند.
چه ننگ بزرگی!
ترس
می گویند: ایرانیان از ترس، دست از عقیده و ایمان خود برداشتند.
اگر چنین باشد ایرانیان از پست ترین ملل جهانند. ملتی که نتواند عقیده قلبی خود را در برابر معدود افراد فاتح حفظ کند، شایسته ی نام انسانیت نیست.
طبق اظهارات برخی بی خردان، ایرانی از ترس خط قدیم خود را رها کرد و خط عربی را به کار برد؛ از ترس به زبان عربی بیش از زبان فارسی اهمیت داد؛ از ترس تألیفات خود را به عربی نوشت؛ از ترس مفاهیم اسلامی را در دل ادبیات خود جای داد؛ از ترس دین قدیم خود را به دست فراموشی سپرد؛ از ترس، حکومت مورد علاقه ی خود را حمایت نکرد؛ از ترس به کمک کیش و آیین محبوب خود برنخاست.
چهارده قرن کمر راست نکردن
گاهی می گویند: ایرانیان چهارده قرن است که زیر یوغ عرب هستند یعنی با آنکه سیادت نظامی عرب یکی دو قرن بیشتر طول نکشید، هنوز پشت ایرانیان از ضربت چهارده قرن پیش، راست نشده است.
معنای این ادعا آن است ملتی متمدن با آن سابقه ی فرهنگی کهن از قومی بیابانی شکست می خورد و طولی نمی کشد که گروه فاتح نیروی خود را از دست می دهد اما ملت شکست خورده هنوز از خاطره ی شکست 14 قرن پیش وحشت دارد و روز به روز آداب و رسوم و دین قوم فاتح را علی رغم میل باطنی، وارد زندگی خود می کند.
نفاق
ادعا می کنند: ایرانیان شیعه شدند تا در زیر پرده ی تشیع، اعتقادات و آداب کهن خویش را حفظ کنند. یعنی در این مدت طولانی از روی نفاق و دو رویی اظهار اسلام کردند و این همه ادعاهای مسلمانی دروغ بوده است. 14 قرن است که دروغ می گویند و دروغ می نویسند و دروغ تظاهر می کنند.
بی اصالتی و بی ریشگی
برخی می گویند: ریشه ی این همه گرایش ها، فداکاریها، درک حقایق و معارف، فقط بخاطر یک پیوند زناشویی بوده است. (اشاره به ازدواج امام حسین(ع) با شهربانو) این ملت فقط بخاطر یک پیوند زناشویی مسیر زندگی و فرهنگ خویش را تغییر داد.
پستی و نامردمی
گاهی می گویند: ایرانی مایل بود از حکومت و آیین خود دفاع و حمایت کند اما نکرد. ترجیح داد خود را کنار کشد و تماشاچی باشد.
زهی پستی و نامردمی
خلاصه
از نظر این مدعیان، در طول این چهارده قرن، آنچه در تاریخ این ملت رخ داده بی لیاقتی، نفاق و دو رویی، ترس، بی اصالتی، پستی و نامردمی بوده است. چیزی که وجود نداشته تشخیص، انتخاب، ایمان و حقیقت خواهی بوده است. این نابخردان بزرگ ترین اهانت ها را به ملت ایران می کنند.
اما همه ی اینها تهمت به ایران و ایرانی است. ایرانی آنچه کرده به تشخیص و انتخاب خود بوده؛ لایق بوده نه بی لیاقت؛ راست و صریح بوده نه منافق و دروغگو؛ شجاع و دلیر بوده نه ترسو؛ حقیقت خواه و اصیل بوده نه بی ریشه.
(با استفاده از کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران»، شهید مرتضی مطهری، تهران، انتشارات صدرا، چاپ شانزدهم، 1370، ص140 ـ 142)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. شهید مطهری در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران، ص 97 جمعیت 140 میلیونی ایران را از تخمین سعید نفیسی در کتاب تاریخ اجتماعی ایران نقل کرده است.