*زمانی که تعدادی جوان حبشی سیف بن ذی یزن ـ دست نشانده ی ساسانیان در یمن ـ را کشتند، خبر به انو شیروان رسید. عکس العمل او را از کتاب «تاریخ بلعمی» می خوانیم.
«خبر به نوشروان شد، سخت تافته شد و باز وهرز را به یمن فرستاد با چهار هزار مرد و بفرمود که هرکه به یمن اندر است از حبشه همه را بکش، پیر و جوان و مرد و زن و بزرگ و خرد، و هر زنی که از حبشه بار دارد شکمش را بشکاف و فرزند بیرون آور و بکش، و هرکه اندر یمن موی بر سر او جعد است (موی فری دارد) چنانکه آن حبشیان بود و بدانی که آن از حبشیان است یا از فرزندان ایشان است همه را بکش، و هرکه دانی که اندر یمن هوای ایشان خواهد یا با ایشان میل دارد همه را بکش، تا به یمن اندر از حبشه کس نماند و نه از آن کسان که میل با ایشان کنند.
وهرز به یمن آمد و همچنین کرد و نامه کرد به نوشروان که آنچه ملک بفرمود بکردم و یمن را پاک کردم از حبشه و از نسل ایشان و از هواخواه ایشان.
انوشروان بدو نامه کرد و ملک یمن بدو داد.»
منبع: تاریخ بلعمی، ابوعلی محمد بن محمد بن بلعمی، تصحیح محمد تقی بهار (ملک الشعراء)، تهران، انتشارات زوار، چاپ اول، 1380، ص 721