*این ایرادی که در سایت ها از مفاتیح می گیرند در حاشیه ی آن (باقیات صالحات)، باب ششم است که در فهرست، عنوان «دواء تنگی نفس و سرفه» دارد. عبارت چنین است:
«بیست و یکم ـ در حدیث است که مفضل بخدمت حضرت صادق(ع) شکایت کرد از تنگی نفس و گفت: اندک راهی که می روم نفسم تنگ می گیرد و می نشینم. فرمود که: بول شتر بخور تا ساکن شود.»
درمان با ادرار شتر و حتی بدتر از آن، چه ایرادی دارد؟ اگر ادرار شتر برای درمان بیماری رنج آور آسم مفید باشد، کدام انسان عاقلی زیر بار خوردن آن نمی رود؟
گویا نویسنده ی مفاتیح حدیث زیر را خلاصه کرده. متن کامل روایت چنین است:
المفضّل: سَأَلتُ أبا عَبدِ اللّهِ(ع) قُلتُ: یَابنَ رَسولِ اللّهِ، إنَّهُ یُصیبُنی رَبوٌ شَدیدٌ إذا مَشَیتُ، حَتّى لَرُبَّما جَلَستُ فی مَسافَةٍ ما بَینَ داری ودارِکَ فی مَوضِعَینِ.
قالَ: یا مُفَضَّلُ، اشرَب لَهُ أبوالَ اللِّقاحِ.
قالَ: فَشَرِبتُ ذلِکَ فَمَسَحَ اللّهُ دائی. (طبّ الأئمّة، ص 103 و بحار الأنوار، ج 62، ص 182، ح 5)
مفضّل می گوید: از امام صادق(ع) پرسیدم: اى پسر پیامبر خدا! هنگام راه رفتن، نفس تنگىِ شدیدى مرا مى آزارد تا جایى که گاه در فاصله میان خانه ی خود و خانه ی شما، دوبار مى نشینم.
فرمود: اى مفضّل! براى این عارضه، ادرار شتر شیرده بخور.
من از آن خوردم و خداوند، بیمارى ام را زدود.
یک خاطره
یکی از روحانیون از قول آیت الله میرزا کاظم تبریزی قاروبی (درگذشت: 1374 ش) این خاطره را برایم نقل کرد: در سنین جوانی یا نوجوانی شخصی فضله ی گوسفند در کوچه و خیابان (در آن زمان) جمع می کرد. یک روز دیدم مثل خورشت روی پلو می ریزد و می خورد. از او در مورد علت این کارش پرسیدم. جواب داد: نوعی سردرد دارم که تنها درمان آن خوردن فضله ی گوسفند است و وقتی می خورم آرام می شوم.
یادآوری:
در خور ذکر است که سفارش امام صادق(ع) به خوردن ادرار شتر برای درمان آسم به معنای این نیست که هرکس دچار این بیماری بود با خوردن ادرار شتر شیرده درمان شود. چه بسا شرایط جسمی و سنّی مفضل اقتضای چنین دارویی را داشته و روشن است که یک دارو برای همه ی بیماران تجویز نمی شود.