یک ایده این است که آریایی ها از ایران مهاجرت کرده اند و باستان ستاهای افراطی به ویژه زرتشتیان به اشتباه خود را آریایی می دانند و بی جا سنگ «آریایی، آریایی» را به سینه می زنند.
دوست عزیزمان بابک نوشته ای در این زمینه در اختیار قرار داد. از ایشان تشکر می کنم.
کتاب های درسی از دوره ابتدایی این باور را در میانمان به وجود آمده که مردم ایران از تبار مردمان آریایی هستند که حدود 4500 سال پیش، از آسیای میانه به فلات ایران مهاجرت کرده اند اما آیا این سوالات را از خودمان پرسیده ایم که: واقعا آریایی ها که بودند؟ چه شکلی بودند؟ از همه مهمتر اصلا آریایی یعنی چه؟
در این مقاله سعی می کنم با استفاده از منابع موجود و تجربیات خود به این سوالات پاسخ دهم.
آریایی ها که بودند؟
آریایی ها که آنان را شمال نشینان یا hyperboreans می خوانند از سرزمین های دوردست قطب شمال سرچشمه می گیرند که در آسیا اروپا و آفریقا پراکنده شدند. اینها مردمانی بودند با موهایی طلایی و چشمانی به رنگ آبی. آیین آنها پرستش خورشید (مهرپرستی) بود. این مردم ابتدا در مناطق شمالی ساکن بودند ولی پس از مدتی به طرف مناطق گرم جنوب سرازیر شدند.
در مرحله اول به آسیای میانه وارد شدند و طایفه سکاها در این منطقه ساکن شدند و طوایف ماد و پارس به طرف فلات ایران حرکت کردند. این مهاجرت در مدت زمانی طولانی انجام شد البته آسیای میانه قبلا سکونتگاه ترکان و فلات ایران سکونتگاه عیلامیان بود کسانی که بعدا انیران خوانده شدند. مادها حدود قرن هشت قبل از میلاد موفق به تاسیس یک حکومت سراسری شدند و تمام اقوام آریایی و غیر آریایی فلات را زیر سلطه در آوردند.
گروهی دیگر از اقوام آریایی هم به طرف منطقه سند رفتند و آنجا را تصرف کردند. پس از تصرف سند زبان سانسکریت زبان رسمی منطقه شد. آریایی ها همیشه به آیین کهن خود یعنی مهرپرستی پایبند بودند و البته حکومت های آریایی تبار حکومت های رسما مذهبی نبودند.
مومیایی طبیعی یک اشراف زاده سکایی
معنای کلمه «آریایی»
کلمه آریایی در زبان انگلیسی Aryan است که از واژه کهن ray به معنای پرتو، ریشه می گیرد و معنی کلی آن تابناک (دارنده پرتو و درخشان) است. این مردم دارای موهای طلایی و پوستی به رنگ سفید مایل به طلایی بودند به همین دلیل آنان را تابناک می خواندند. دیگر معنای های کلمه آریایی مانند نجیب و شریف بعدا به آنها نسبت داده شد.
چهره یک آریایی
ظهور زرتشت و جنگ های مذهبی
در زمان پادشاهی داریوش شخصی به نام زرتشت ظهور کرد و بنیان گذار آیین زرتشتی شد این آیین تبدیل به آیین رسمی هخامنشیان شد و این آغاز جنگ مذهبی ـ نژادی بود. آریایی های قلمرو هخامنشی در مقابل هر گونه تغییر مقاومت کردند و در مقابل غیر آریایی ها به زرتشت گرویدند. حالا دو گروه در برابر هم قرار گرفتند. آریایی های مهرپرست و غیر آریایی های زرتشتی.
داریوش خود آریایی بود اما از آنجا که بیشتر مردم کشور غیر آریایی بودند او جانب آنها را گرفت. در کتبیه بیستون شرح کامل نبرد او با مخالفان ذکر شده است.
داریوش موفق شد مهرپرستان را سرکوب کند اما خشم فروخورده آنها بعدا برای هخامنشیان دردسرساز شد. در زمان داریوش سوم اسکندر مغانی (که در تاریخ اسکندر مقدونی خوانده می شود) علیه هخامنشیان قیام کرد و آنان را سرنگون کرد. اسکندر یونانی نبود بلکه از مادها بود. او سرآغاز سلسله اشکانی شد در واقع یونانیان به ایران حمله نکردند.
اشکانیان تا حدود قرن سوم میلادی حکومت کردند در نهایت دوباره زرتشتیان قدرت را به دست گرفتند. در این زمان اختلافات بالا گرفت و آریایی های مهرپرست مجبور شدند به اروپا مهاجرت کنند. این مهاجرت که در تاریخ ثبت نشده زمانی است که ژرمن ها در اروپا ظاهر می شوند. آنها آیین مهرپرستی را با خود به اروپا بردند که در آیین مسیحت به خصوص پروتستانیسم تاثیر زیادی داشت.
دولت ساسانی هم در قرن هفتم میلادی وقتی غرق در قوانین مذهبی شده بود و موبدان در امور کشور دخالت می کردند حمایت اکثریت مردم را از دست داد و با حمله مسلمانان سقوط کرد.
محدوده فعلی آریایی ها
منابع:
Eck_Vidiya,Ancient Science of Prophecy
Life and Teaching of the far East
http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%98%D8%B1%D9%85%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7