*زرتشتیان در عصر حاضر بر این باورند که هرکس در انتخاب دین آزاد است و حتی می تواند از دین زرتشتی دست بردارد. آنان معترض فیلتر شدن سایت هایی ضداسلامی اند. مدعی اند که باید بحث های علمی و دینی آزاد باشد. اما پس از گذشت چند ماه از راه اندازی این وبلاگ، بارها و بارها با شیوه های گوناگونی چون: التماس، خواهش، نصیحت و حتی تهدیدآمیز از من خواسته اند تا به این بحث ها ادامه ندهم.
در حالی که هیچگونه توهینی به آنها نمی کنم. اگر مطلبی توهین آمیز است مثل ازدواج با محارم و اجاره دادن زن خود به دیگران، من مقصر نیستم بلکه ماهیت بحث اینگونه است.
دلایل آنان را ـ تا آنجا که به یاد دارم ـ با جواب می آورم:
ـ این کار شما میخ زدن به تابوت مرده است.
پاسخ: ظاهرا منظور پیام گذار این بود که دین زرتشتی از بین رفته و کاری به آن نداشته باشید. اما در سایت های گوناگون، فعالیت این اقلیت دینی را می بینیم و با دروغ پردازی ها و تبلیغات بی اساس به دنبال ترویج این دین هستند و توانسته اند برخی جوانان ناآگاه را به خود جذب کنند. پس هنوز مرگ این دین فرا نرسیده است.
ـ این گونه فعالیت ها سبب اختلاف می شود در حالی که ما نیاز به وحدت هستیم.
پاسخ: اگر دوستانه و بدون فحاشی بر سر مسائل دینی بحث کنیم، سبب کدورت نمی شود. چه ایرادی دارد بر سر مسائل اعتقادی باهم بحث دوستانه داشته باشیم و در عین حال در مقابل دشمنان ایران با هم متحد باشیم؟
من گاهی از آنان می پرسم: آیا شما از کسانی که برضد اسلام در اینترنت می نویسند، همین درخواست را می کنید؟ تا به حال کسی نگفته همین نصیحت را به آنان هم می کنم!
ـ اول مشکل اسلام را حل کنید که در دنیا با این همه مشکل رو به روست بعد سراغ زرتشتی بیایید.
پاسخ: اگر کسی توان کاری مهم تر نداشته باشد، دلیل نمی شود کار پایین تر را نیز انجام ندهد. فرض کنیم شخصی نمی تواند مشکلات شهر خود را حل کند اما می تواند مشکلات شهری دیگر را حل کند. انسانیت اقتضا می کند این کار را انجام دهد.
البته این فعالیتم به نفع مسلمانان نیز هست؛ زیرا علاوه بر کمک به هموطنان عزیز زرتشتی تا راه حق را بیابند، اگر آنان مسلمان شوند جمعیت مسلمانان بیشتر خواهد شد و بیشتر قدرت خواهند گرفت و نیز مانع می شوم مسلمانان کم اطلاع، به آنان بپیوندند.
ـ مهم پرستش خداوند است و همه ی ما خداپرستیم. چه فرقی می کند که هرکدام به چه شیوه ای خدا را عبادت کنیم؟ پس لزومی ندارد به این بحث های فرعی بپردازیم.
پاسخ: اگر شما واقعا قبول دارید که تفاوتی میان چگونگی عبادت نیست و مهم نیست طبق چه دینی خدا را عبادت کنیم، مسلمان شوید و به شیوه ی مسلمانان خدا را عبادت کنید.
اما دین، تنها در عبادت خلاصه نمی شود. اگر حق با اسلام باشد، همگان پس از بلوغ باید به واجبات فراوان عمل کنند مثلا زنان یک عمر باید حجاب را رعایت کنند در حالی که در دین زرتشتی در حال حاضر هیچ چیز واجب نیست. اگر اسلام بر حق باشد، اداره ی کشور و امور قضایی به یک صورت است اما اگر دین زرتشت حق باشد به گونه ای دیگر.
اگر ادیان یکدیگر را تأیید می کردند یا دست کم نسبت به یکدیگر سکوت داشتند، شاید جایی برای بحث باقی نمی ماند اما می بینیم اسلام به عنوان یکی از مهم ترین ادیان موجود، همه ی ادیان الهی دیگر را باطل می داند و تاریخ مصرف آنها را تا پیش از اسلام می داند.
فرض کنیم حرف شما درست است. طبق دین زرتشت چگونه خداوند را بپرستیم؟ در پست «هیچستان» نشان دادیم که هیچ چیز معتبر از دین زرتشت باقی نمانده. یک کلمه را نمی توان اثبات کرد که زرتشت آن را گفته است. (اینجا)
ـ بهتر است به جای زرتشتیان با مسیحیان بحث کنی که جمعیت میلیاردی دارند.
پاسخ: اولا، سایت ها و وبلاگ هایی که با مسیحیان بحث می کنند فراوانند. ثانیا، من توانایی همه کاری ندارم. همین مقدار که از دستم می آید انجام می دهم.
بهتره بجای این حرفها به شبهه ها جواب دهید.
ـ با وجود این همه مشکلات اقتصادی چرا به این بحث ها می پردازی؟
پاسخ: اگر می توانستم مشکلات اقتصادی را برطرف کنم شاید پرداختن به آنها از جهتی اولویت داشت اما وقتی که چنین کاری از دستم نمی آید، کاری را که از دستم بر می آید (پرداختن به امور دینی) ایرادی ندارد.
