سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مگو آنچه نمى‏دانى ، بلکه مگو هر چه مى‏دانى چه خدا بر اندامهاى تو چیزهایى واجب کرد و روز رستاخیز بدان اندامها بر تو حجت خواهد آورد . [نهج البلاغه]
آمار

بازدید امروز :501
بازدید دیروز :351
کل بازدید :3111948
تعداد کل یادداشت ها : 1491
103/9/4
یادداشت های گذشته [1484]
برگزیده ها
 
کانال گفتگو با زرتشتیان [0] سایت "گفت و گو با زرتشتیان" [0] بر قله احادیث [0] مبهم ترین شخصیت تاریخ [0] خلیج فارس در سخن پیامبر(ص) [0] هیچستان [1] ترجمه منشور کورش [0] راه مقابله با زرتشتی [0] زنده زنده پوست کندن [1] سهم زرتشتیان در جنگ با عراق [1] نقد مسلمانان به جای اسلام [0] همه چیز اسلام از زرتشت! [0] چهارشنبه سوری [0] چرا اسلام جایگزین زرتشتی؟ [0] مهمترین های اسلام و زرتشتی [1] نژادپرستی ابزار زرتشتیان [0] گرایش زنان به اسلام [0] برخورد زرتشتیان با مرتدان [0] مقایسه ی بحرینی ها و زرتشتی ها [0] مفاتیح و ادرار شتر [0] نژادپرستی ممنوع [0] پس از عمری پژوهش [1] اسلام فردوسی [0] اسلام برای 1400 سال پیش [0] حقوق حیوانات در اسلام [0] تفسیر فروهر [0] امام رضا(ع) و زرتشتیان [0] مقایسه ی ادرار گاو و شتر [0] توهین به ایرانیان [0] تغییر در زرین کوب [0] ساسانیان بیگانه از فروهر [0] شورش ها در ایران [0] حضور امامان در جنگ با ایران [0] استحقاق توهین؟! [0] کاهش جمعیت زرتشتیان [0] کاهش حضور زرتشتیان در اینترنت [0] جنگ و کشتار [0] نجابت زرتشتیان [0] درخواست زرتشتیان از من [0] ظلم به زنان [0] اسلام اختیاری ایرانیان [0] می خواهم زرتشتی شوم! [475] ارزش شعار زرتشتیان [0] دزدی حدیث [0] وحشی‏گری در ایران باستان [0] کشتارهای امام علی(ع) [0] اخراج آریایی ها [0] تشرف یک زرتشتی به اسلام [0] عوامل گرایش به زرتشتی [0] ملاک خودی و غیر خودی [0] مشروعیت انجمن زرتشتیان؟ [0] قرض دادن زن خود [0] اعدام در دین زرتشتی [0] نوروز [0] انتخاب رئیس حکومت [0] آدم خواری [0] بی اعتباری گاتها [0] کارنامه اسلام [0] پیامبر اسلام(1) [0] پیامبر اسلام(2) [0] آرشیو پیوند روزانه [74]
خبر مایه
 
0[0]
لینک خرید کتاب راه راستی: www.raherasti.ir/9791

عضویت در تلگرام
 

سایت راه راستی راه اندازی شد

*از آنجا که علاقه مندان به ایران باستان از دکتر عبدالحسین زرینکوب (درگذشت: 1378) فراوان تجلیل می کنند، بخش هایی از سخنان او در مورد فرهنگ و تمدن اسلامی را می آوریم:
«کارنامه ی اسلام یک فصل درخشان تاریخ انسانی است.» (کارنامه ی اسلام، ص 11)
«این نکته که اسلام در طی قرن های دراز موجد یک فرهنگ پیش رو بوده است چیزیست که از تاریخ فرهنگ انسانی
به درستی بر می آید.» (کارنامه ی اسلام، ص 167)
«(مستشرقان) پیش رفت عجیب
تمدن اسلامی را نیز ـ مثل پیش رفت فرهنگ یونانی ـ نوعی معجزه خوانده اند، معجزه ی اسلامی.» (کارنامه ی اسلام، ص 167)
«تمدن اسلامی ـ لااقل از پایان فتوح مسلمین تا ظهور مغول ـ قلم رو اسلام را از لحاظ نظم و انضباط اخلاقی، برتری سطح زندگی، سعه ی صدر و اجتناب نسبی از تعصب، و توسعه و ترقی علم و ادب، طی قرن های دراز پیشاهنگ تمام دنیای متمدن و مربی فرهنگ عالم انسانیت قرار داد.» (کارنامه ی اسلام، ص 21)
«تمدن اسلامی... بی شک یک دوره ی درخشان از تمدن انسانی است.» (کارنامه ی اسلام، ص 21)
«فرهنگ اسلامی هنوز در دنیای حاضر تأثیر معنوی دارد و به جذبه و معنویت آن، نقصان راه ندارد.» (کارنامه ی اسلام، ص 21)
«اگر اکنون دنیای اسلام ارزش و حیثیت خود را درست نمی شناسد تا حدی از آن روست که از معنویت خویش جدا مانده است. کارنامه ی اسلام در قرن های درخشان آن، کارنامه ی یک فرهنگ انسانی است، یک فرهنگ جامع... به قدر قامت انسان.» (کارنامه ی اسلام، ص 166 ـ 167)
«آنچه این مایه ی ترقیات علمی و پیش رفت های مادی را برای مسلمین میسر ساخت در حقیقت همان اسلام بود که با تشویق مسلمین به علم و ترویج نشاط حیاتی، روح معاضدت و تساهل را جانشین تعصبات دنیای باستانی کرد.» (کارنامه ی اسلام، ص 22)
«کثرت مدارس عالی در بلاد اسلام، هنوز هم که دنیا پیش رفت های ماشینی یافته است مایه ی حیرت است و حاکی از وجود شوق و نشاطی بی مانند. در حقیقت به سبب تأکید و تشویقی که در اسلام راجع به علم شده بود و همچنین به جهت توصیه و ترغیبی که به انجام دادن امور خیر می شد بسیاری از اهل بر و ارباب ثروت عنایت و توجه خاصی به انشاء مدارس مبذول کردند.» (کارنامه ی اسلام، ص 44)
«اسلام که یک امپراتوری عظیم جهانی بود با سماحت و تساهلی که از مختصات اساسی آن به شمار می آمد، مواریث و آداب بی زیان اقوام مختلف را تحمل کرد، همه را به هم در آمیخت و از آن، چیز تازه یی ساخت. فرهنگ تازه یی که حدود و ثغور نمی شناخت و تنگ نظری هایی که دنیای بورژوازی و سرمایه داری را تقسیم به ملت ها، به مرزها، و نژادها کرد، در آن مجهول بود. مسلمان از هر نژاد که بود ـ عرب یا ترک، سندی یا افریقایی ـ در هر جایی از قلم رو اسلام قدم می نهاد خود را در وطن خویش و دیار خویش می یافت.» (کارنامه ی اسلام، ص 30 ـ 31)
«برخلاف بعضی دعوی ها اسلام هرگز جریان فرهنگ انسانی را سد نکرده است و حتی آن را به پیش رانده است.» (کارنامه ی اسلام، ص 166)
«که می تواند انکار کند که اسلام هر چه هست و هر چه بوده است یک مرحله از تکامل انسانیت را نشان می دهد که از هیچ مرحله ی دیگر کم اهمیت تر نیست؟» (کارنامه ی اسلام، ص 166)
«پیام تازه ای که محمد
(ص) خود را حامل آن می دانست همه ی جهان را به برابری و نیکی و برادری می خواند و از شرک و نفاق و جور و بی داد نهی می کرد. نه همان اعراب که زندگی شان یک سره در جور و تطاول و شرک و فساد می گذشت بلکه ایران و روم نیز که رسم و آیین دیرینشان دست خوش اختلاف و تعصب روحانیان گشته بود، در آن روزگاران به چنین پیام دل نشینی نیاز داشتند و آن را مژده ی رهایی و نجات تلقی می کردند اما این مژده ی آسمانی، قبل از هر چیز، عرب را که پست ترین و پراکنده ترین مردم بود به سوی رفعت و وحدت کشانید.» (دو قرن سکوت، ص 59)
«اسلام، عرب را از کفر و عصیان و نفاق و شقاق جاهلیت، به ایمان و یگانگی و دوستی و برادری خواند.
حیات جاهلی قریش را که آکنده از جور و تعدی و عصیان و شرارت و باده خواری و زناکاری و بی باکی و آدم کشی بود راه خطا می خواند و راه نیکی را که صراط مستقیم می خواند عبارت می دانست از تسلیم به حق و... مردم به آنچه عمل صالح خوانده می شود روی آورند و از بدی و ناروایی و گناه و ستم کاری پرهیز واجب دارند.» (بامداد اسلام، ص 40)
«اساس اعتقادات شیعه به هیچ وجه مأخوذ از عقاید ایرانی نیست.» (دفتر ایام، ص 173)
منابع:
بامداد اسلام، عبدالحسین زرین کوب، تهران، امیرکبیر، چاپ پنجم، 1362 ش، تاریخ مقدمه: 1346 ش.
دفتر ایام، عبدالحسین زرین کوب، تهران، علمی، چاپ سوم، 1374 ش.
دو قرن سکوت، عبدالحسین زرین کوب، تهران، سخن، چاپ پانزدهم، 1381 ش، تاریخ مقدمه ی چاپ اول: 1330 ش، تاریخ مقدمه چاپ دوم: 1336 ش.
کارنامه ی اسلام، عبدالحسین زرین کوب، تهران، امیرکبیر، چاپ ششم، 1379 ش.


  
Google

در این وبلاگ
در کل اینترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل