*فقیهان بر این باورند که چاپ، نشر، نگهداری و مطالعه ی کتاب هایی که اعتقادات مسلمانان را سست می کنند، حرام است و از بین بردن آنها واجب (کُتُب ضاله). همچنین است سایت ها و وبلاگ های گمراه کننده مگر برای متخصصان که بخواهند در مقام پاسخگویی برآیند.
این حکم، معقول و منطقی است؛ زیرا از نظر اسلام، نشر اینگونه افکار میان غیرمتخصصان، مانند توزیع و فروش غذای مسموم میان مردمی است که توان تشخیص ندارند. طبیعی است که حکومت موظف به جلوگیری از اینگونه اعمال است.
در صورت اختلاف نظر در اینگونه ممنوعیت ها، نظر حکومت ترجیح دارد.
نظر شخصی من در مورد سایت های ضد اسلامی
به نظر می رسد علت تحریم کتب ضاله (و در این زمان سایت های گمراه کننده) مفسده ی آنهاست که همان گمراهی است و اگر مفسده ای بر آنها مترتب نباشد، حرام نخواهد بود.
این حکم تا حدود یک دهه ی پیش، منطقی بود و فیلتر کردن سایت ها و وبلاگ های شبهه پراکن در مورد اسلام، لازم بود؛ زیرا این شبهه ها در اختیار کسانی قرار می گرفت که قدرت تشخیص حق از باطل نداشتند و چندان امکانات پاسخگویی به شبهه ها وجود نداشت.
امروزه سایت های اسلامی و مراکز فرهنگی متعدد عهده دار پاسخگویی به شبهه ها هستند. کسی که توان استفاده از سایت های ضد اسلامی دارد، توان مراجعه به سایت های اسلامی نیز خواهد داشت و می تواند به جواب شبهه هایش دست یابد و آن مفسده مطرح نخواهد بود.
جا دارد سایت هایی که به صورت علمی و با استدلال (بدون بی ادبی و فحاشی) احکام و معارف اسلامی را مورد انتقاد قرار می دهند، آزادانه فعالیت کنند.
اینگونه سایت ها سبب رشد اعتقادی مسلمانان می شوند. یک عامل اساسی در رشد شهید مطهری، سکونت او در تهران و ارتباط زیادش با روشنفکران و کسانی بود که به انتقاد باورهای اسلامی می پرداختند. من در طول چند سال فعالیتم در این وبلاگ، با جوانان فراوان ـ اعم از مسلمان و منتقد اسلام ـ برخورد کرده ام که سطح آگاهی بالای آنها سبب شگفتی ام شده.
ناگفته نماند که برخی مسلمانان تحت تأثیر سایت های ضد اسلامی قرار می گیرند و استدلال های متخصصان اسلامی، هرچه قوی باشد باز هم پذیرا نیستند. باید توجه داشت که چنین افرادی، به خاطر عواملی که برایمان چندان روشن نیست، زمینه ی اینگونه انحراف ها را دارند حتی اگر سایت های ضد اسلامی را مطالعه نکنند.