>با درج مطالبی در مورد قداست و منزلت سگ در اوستا، دوست عزیز عبدالحق، این بها دادن را به جهت فایده ی زیاد سگ و نقش آن در زندگی آن دوران، دانسته بود.
به چند دلیل این ادعای آقای عبدالحق قابل پذیرش نیست:
الف) بعضی عبارت های اوستا نشان می دهد که خود سگ در نظرشان دارای جایگاه و قداستی خاص بوده و آن را حیوانی استثنایی می دانستند.
در وندیداد آمده است:
اگر سگ مرده یا انسان مرده را از راهی ببرند، از آن راه نمی توان عبور کرد مگر آن مسیر، دیوزدایی و تطهیر شود با سه بار عبور دادن سگ زرد چهارچشم یا سگ سفید دارای گوش زرد. (وندیداد، ج 2، ص 868، ف 8، ش 14 و 16)
وقتی که مردی مرد، دیو مرگ حمله می کند اما وقتی که سگ، جنازه را دید آن دیو فرار می کند. (وندیداد، ج 2، ص 741 ـ 742، ف 7، ش1 و 2 و 3)
ب) سنگینی مجازات ها برای آزار سگ، تناسب با میزان فایده ی آنها ندارد مثل اعدام کسی که غذای داغ به سگ بدهد. (وندیداد، ج 3، ص 1478، ف 15، ش 3) با اینکه غذای داغ سبب آسیب جدی به سگ نمی شود و از فایده ی آن کاسته نمی شود. همینطور مجازات های دیگر (اینجا).
ج) حیوانات دیگری نیز در آن زمان بودند که اگر اهمیت آنها بیشتر از سگ نبود، کمتر هم نبود. مثلا گوسفند حیوانی بود که از گوشت، پوست، شیر، پشم، فضله و استخوان آن استفاده می کردند. اما برای آزار رساندن به آن چنین مجازات هایی در نظر نگرفتند. به فرض که ارزش گوسفند کمتر از سگ بود، به همان میزان باید از مجازات ها کاسته شود. یعنی اگر برای دادن غذای داغ به سگ حکم اعدام به دنبال داشت باید برای غذای داغ به گوسفند، دست کم صد ضربه شلاق در نظر می گرفتند.
د) به فرض که سگ در زندگی انسان ها دارای اهمیت بوده است، اما برای آزار رساندن به خارپشت و سگ آبی، که آنها را نوعی سگ می دانستند، و نیز سگ ولگرد مجازات های سنگین در نظر گرفته بودند. در حالی که این حیوانات در زندگی انسان نقشی نداشتند.
مجازات کشتن خارپشت 2000 تازیانه بود. (وندیداد، ج 3، ص 1330، ف 13، ش 4)
اگر کسی سگ ولگرد را زخمی کند به طوری که بی هوش شود و روح از تنش جدا شود، 1200 ضربه شلاق می خورد. (وندیداد، ج 3، ص 1333، ف 13، ش 14)
اگر کسی به سگ ولگرد خوراک بد بدهد، گناه آن به اندازه ی آن است که به شخصی پارسا که دارای ویژگی های یک روحانی است، خوراک بد داده باشد و 140 ضربه شلاق می خورد. (وندیداد، ج 3، ص 1335، ف 13، ش 22 و ص 1336، ف 13، ش 26)
مجازات و کفاره ی کشتن سگ آبی بدین قرار بود:
بیست هزار (20000) ضربه شلاق.
جمع آوری و بردن ده هزار پشته از هیزم های سخت خشکیده برای آتش اهورامزدا.
جمع آوری و بردن ده هزار پشته از هیزم های نرم برای آتش اهورامزدا.
ده هزار از دسته های برسم را ببندد.
ده هزار پیمانه شربت آمیخته با هوم و شیر برای آبهای نیک.
کشتن ده هزار مار.
کشتن ده هزار مارهای سگ صورت (شاید منظور نوعی بزمجه یا مارمولک باشد).
کشتن ده هزار لاک پشت.
کشتن ده هزار وزغ.
کشتن ده هزار مورچه ی دانه کش.
کشتن ده هزار مورچه ی گزنده ی کوچک زیان رسان.
کشتن ده هزار جانور سرگین گردان. (جانوری کوچک شبیه کفش دوزک که فضولات انسان را به اندازه ی چندین برابر جثه ی خود روی زمین می غلتاند و به لانه می برد)
کشتن ده هزار مگس
تخریب ده هزار سوراخ حیوانات زمینی و... (وندیداد، ج 3، ص 1429 ـ 1430، ف 14، ش 1 ـ 6)
نتیجه:
اهمیت دادن به سگ به خاطر فایده ی آن نبوده بلکه خود سگ در نظرشان موجودی مقدس بوده است.
لینک مرتبط:
قداست و منزلت سگ در اوستا