افشین:
*قضیه ی نزول قرآن اینطوره که سلمان فارسی وقتی به ظاهر مسلمان شد هروقت محمدو تنها در جای خلوت می دید یه چیزی مثل قیف دست می گرفت و پشت اون آیات قرآنو می خوند و محمد خیال می کرد داره بهش وحی می شه. در واقع قرآن همان اعتقادات زرتشتیانه. امیدوارم درپست جداگانه توضیح بدید.
فاطمی:
پیش از بیان دلایل نادرستی این ادعا یادآور می شوم این سخن که قرآن را شخصی به پیامبر اسلام یاد داده تازگی ندارد و در زمان حیات آن حضرت نیز مطرح بود زیرا حضرت محمد(ص) سواد خواندن و نوشتن نداشت و در عین حال آیاتی در اوج فصاحت و بلاغت آورد. طبیعی بود که دشمنان اسلام در برابر این سؤال که چنین شخصی چگونه می تواند چنین آیاتی را بگوید، باید جوابی داشته باشند. جواب مشرکان این بود که شخصی عالم، این آیات را به او یاد می دهد و برای این کار، افراد گوناگون را نشان می دادند و یکی از آنها سلمان فارسی است.
جوابها به افشین عزیز:
یک) این قصه ای که در مورد سلمان گفتید، مدرک تاریخی لازم دارد. اگر بخواهیم بی مدرک حرف بزنیم من هم می توانم نسبت های فراوان به زرتشت و دیگران بدهم.
دو) نقطه ی اشتراک همه کسانی که ادعا می شد، قرآن از زبان آنهاست ـ از جمله سلمان ـ غیر عرب بودن آنهاست. در حالی که کسی که در زمانهای بعد، عربی را یاد گرفته نمی تواند عبارتهایی را بگوید که فصیح ترین عرب های آن زمان بلکه در زمانهای بعد تا عصر حاضر را شگفت زده کند و نتوانند مانند آن را بگویند!
خداوند در سوره ی نحل، آیه ی 103 همین مطلب را گوشزد کرده:
«مى دانیم آنان مى گویند: جز این نیست که بشرى او را تعلیم مى دهد. [نه چنین نیست، زیرا] زبان کسى که این نسبت را به او مى دهند عجمى است و این قرآن به زبان عربى روشن است.»
با اینکه سرنوشت سلمان پیش از اسلام آوردن او با اختلاف در منابع تاریخی آمده اما از همه ی خبرها استفاده می شود که او در بزرگسالی به مدینه آمد و کسی در این سن و سال نمی تواند زبان دیگر مخصوصا عربی را که بسیار دشوار است، در حدی یاد بگیرد که بتواند از نظر فصاحت و بلاغت سبب تحیر ادیبان شود.
سه) در منابع شما چیزی در مورد سلمان نیست و هرچه در مورد او دارید از منابع اسلامی است. منابع تاریخی اسلامی گواهی می دهند که سلمان پس از هجرت پیامبر به مدینه، به او ملحق شد یعنی در زمانی که بسیاری از آیات قرآن و احکام اسلام گفته شده بود. به عبارت دیگر پیامبر اسلام 23 سال به بیان و تبلیغ اسلام پرداخت اما سلمان حدود ده سال پایانی عمر پیامبر، در مدینه به حضور آن حضرت رسید و مسلمان شد. (ر.ک: سیره ابن اسحاق (متوفای 151ق) ج2، ص 69 و تاریخ بغداد، خطیب بغدادی (متوفای 463ق) ج 1، ص 179 و ...)
چهار) اگر سلمان توانایی سخن گفتن با این فصاحت و بلاغت را داشت، کتاب مشابه یا سخنان مشابه می گفت و مانند قرآن مورد توجه قرار می گرفت. حال آنکه او به عنوان شخص فصیح شناخته نشده است.
پنج) از مطالب گذشته دست برمی داریم و قبول می کنیم که قرآن کلام سلمانه و همان اعتقادات دین زرتشت در آن است. اگر این حرف خودت را واقعا قبول داری چرا به قرآن ایمان نمی آوری؟ چرا دائم برخی آیات قرآن ـ مخصوصا آیات مربوط به جنگ با کافران ـ را زیر سؤال می برید؟