چندی پیش خبرگزاری فارس مصاحبه با من را در سایت خود درج کرد. در آن گفتگو با دلیل، اساس آنچه را امروز به عنوان دین زرتشتی می شناسیم، زیر سوال بردم.
به سرعت دیدگاه های فراوان ذیل آن رسید به گونه ای که خبرگزاری فارس پس از سی ساعت انعکاس نظریه ها را متوقف کرد. در این مدت حجم نظریات بیش از سه برابر اصل مصاحبه شد.
سخنان منتقدان (به جز یکی دو مورد) بر این محورها می چرخد: توهین می کند، تخصص ندارد، مصاحبه بی ارزش است، زرتشت اول منادی یگانه پرستی بوده، سخنانش مغرضانه است، اختلاف افکنی می کند، ایران کشوری متمدن بوده است، سفسطه می کند، گزافه گو است و... (اینجا)
یک نفر از منتقدان نگفت: چگونه ممکن است کتاب، سخن و رفتاری را به پیامبری نسبت دهیم در حالی که نمی دانیم او در کدام هزاره می زیسته است؟
ممکن است گفته شود: سخنان مستند و علمی را خبرگزاری فارس نشر نداده است. سری می زنیم به سایت زرتشتی همازور. این سایت تحت عنوان «یاوه گویی سیدحسن فاطمی موحد در باره دین زرتشتی» آغاز مصاحبه را نقل و نقد کرده است و ذیل آن انتقادهای متعدد آمده است. آنجا نیز سخن علمی نمی بینیم. می خوانیم: یاوه گویی می کند، قانون اساسی به دین زرتشتی رسمیت داده است، قصد مطرح کردن خود را دارد، پول می گیرد و از این راه امرار معاش می کند، باید از او شکایت کرد، باید او را به دادگاه کشاند، این سخنان احمقانه است و... (اینجا)
اولین دیدگاه از قول من در خبرگزاری فارس در پاسخ به انتقادها چنین آورده: «نیازی به پاسخ نمی بینم!!!» در حالی که گفته بودم: «نظر به اینکه جواب هایی مناسب و اکثرا مورد تایید بنده گفته شد، نیازی به پاسخ به منتقدان گرامی نمی بینم.» نمونه ای از صداقت و راستی!
اگر زرتشتیان عزیز پاسخی علمی داشتند، مسلماً سایت همازور آن را انعکاس می داد.
در سایت زرتشتی امرداد نیز بنگرید: (اینجا)
در فیسبوک نیز افراد متعدد با حرفهایی از این دست، مصاحبه را مورد انتقاد قرار دادند.
پاسخ به یک انتقاد
یک انتقاد را در خور توجه یافتم. وقتی که گفتم: معلوم نیست زرتشت در کدام هزاره می زیسته، جواب دادند: مگر دقیقا معلوم است حضرت موسی و حضرت ابراهیم چه زمانی بوده اند؟
قائلیم همه ی ادیان قبل از اسلام گرفتار تحریف بنیادین شدند و مطلبی قابل اعتماد از آنها نداریم مگر آنچه از طریق قرآن و چهارده معصوم(ع) رسیده باشد؛ زیرا قرآن سخن خداست و گفته های معصومان مورد تأیید الهی است. وقتی از این طریق خبری به ما رسید، آن را می پذیریم و در پی سند از آنان نخواهیم بود.
اینکه ما دین زرتشتی را الهی می دانیم، به این دلیل است که اسلام به آن اجازه ی فعالیت داده و این نوعی تأیید آسمانی بودن اساس آن است هرچند روایات تصریح کرده اند که تحریف اساسی در آن راه یافته. به نظر ما اگر اسلام اجازه ی فعالیت به این دین نداده بود، راهی برای نشان دادن الهی بودن آن وجود نداشت.
یادآوری
به یاد داشته باشیم که در عصر انفجار اطلاعات زندگی می کنیم. آگاهی انسان ها به سرعت اوج گرفته و نیز قدرت درک مردم روز به روز بالاتر می رود. دیگر نه می توان جلو انتقال اطلاعات را گرفت و نه می توان با هوچی گری و سروصدا سر مردم را کلاه گذاشت و حقیقت را پوشاند. زرتشتیان باید برای باورهای خود، دلیل و منطق دست و پا کنند و الا ممکن است چند روزی از میان مخالفان جمهوری اسلامی، هوادارانی پیدا کنند، اما سیل اطلاعات و آگاهی، آنها را از بین خواهد برد. سروصدا بدون داشتن منطق استوار، در واقع کوبیدن بر طبل توخالی است.
من در مورد سایت های ضد اسلامی نیز بر این باورم که اگر توهین آمیز سخن نگویند، بدون هیچگونه مزاحمتی باید آزادانه حرف خود را بزنند و ما هم جواب آنها را بدهیم و باید پرونده ی مبارزه با کتب ضاله بسته شود. (اینجا)