مصاحبه با خبرگزاری فارس در بهمن 1389:
*آیتالله خویی اجازه امامسجاد (ع) را دلیل قیام مختار میداند
خبرگزاری فارس: یک محقق علوم اسلامی با اشاره به شخصیت مثبت «مختار ثقفی» در اندیشه ائمه معصومین (ع) گفت: آیتالله خوئى معتقد بود که؛ از ظاهر بعضى روایات به دست مىآید که قیام مختار با اذن امام سجاد (ع) بوده است.
خبرگزاری فارس: آیتالله خویی اجازه امامسجاد (ع) را دلیل قیام مختار میداند
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه فارس، «قیام مختار» را میتوان از جمله نقاط عطف شیعیان در مقابله با ظلم و جور دستگاههای حکومت جور اموی و عباسی دانست که در دفاع از جایگاه و مقام و منزلت اهل بیت اطهار (ع) شکل گرفت. «مختار» آزادمردى از شیفتگان و پیروان اهل بیت (ع) بود که در کلمات معصومین (ع) از وى به نیکى یاد شده است. او قیام خود را با شعار «یا لثارات الحسین» آغاز کرد و توانست در صحنه اجتماع، نقش بزرگى ایفا کند. وى از شخصیتهاى معروف و مشهور است که کار بس بزرگ او نامش را بر سر زبانها جارى کرد و از خود نام نیک بر جاى گذاشت. او با نداى خونخواهى امام حسین (ع) و دیگر شهداى کربلا، از بیشتر کسانى را که به نحوى در ریختن خون مقدس سیدالشهداء (ع) شرکت داشتند و فاجعه بزرگ و غمبار کربلا را به وجود آوردند، انتقام گرفت و آنها را به سزاى اعمالشان رساند و با این عمل توانست مقدارى از داغ و اندوه بازماندگان کربلا را بکاهد و دل شیعیان را شاد کند. آنچه در پی میآید، واکاوی تمام جوانب قیام مختار و معرفی شخصیت این جنگاور محب اهلبیت (ع) است که در سه بخش و در گفتوگو با «سید حسن فاطمی موحد» محقق علوم انسانی و پژوهشگر تاریخ اسلام از نظر میگذرد. * آیا قیام مورد تأیید اهل بیت (ع) است؟ سید حسن فاطمی موحد در آغاز سخنان خود با اشاره به اینکه آیتالله خوئى میفرمود: «از ظاهر بعضى روایات به دست مىآید که قیام مختار با اذن امام سجاد (ع) بوده است» گفت: با رجوع به منابع روایی میتوان دریافت که مختار در اندیشه ائمه معصومین (ع) دارای شخصیتی مثبت بوده است. در روایات متعددی از على بن الحسین (ع) و همچنین امام باقر (ع) نقل شده است که از مختار به نیکی یاد کردهاند. وی در ادامه با اشاره به موضع امام سجاد (ع) نسبت به قیام مختار گفت: در کتاب «ذوب النضار» تألیف «ابن نما حلى» آمده است که پس از آنکه گروهى از سران شیعه براى یقین پیدا کردن به گفتار مختار مبنى بر نمایندگى از جانب محمد بن حنفیه به حضور او در مکه رسیدند، ابن حنفیه چنین گفت: «به سوی امام من و امامتان علی بن حسین بروید» آنان هنگامی که نزد امام سجاد (ع) رفتند و علت ملاقات را درباره ادعای مختار مبنی بر اجازه داشتن قیام بیان کردند و امام (ع) گفت: «ای عمو! اگر کسی برای ما قیام [و خروج] کند بر مردم است که با آن همراهی کنند و من این امر را به تو ولایت دادم پس هر کاری که اراده کردی انجام بده.» این گروه از کنار امام سجاد (ع) خارج شدند در حالی که کلام او را شنیده بودند و گفتند: «زینالعابدین (ع) و محمد بن حنفیه اجازه دادند.» و به این ترتیب این زعمای شیعه کوفه دانستند که قیام مختار، قیامی برای رسیدن به مناصب دنیوی نیست و هدف او تنها خونخواهی از شهدای کربلا و دفاع از اهل بیت (ع) است. فاطمی همچنین درباره موجه بودن چهره مختار نزد تمامی شیعیان آن دوره، که شامل امام سجاد (ع)، اهل بیت (ع)، زعما و مردم عامی میشد، ادامه داد: امام سجاد (ع) برای انتقام از خون کشته شدگان عاشورا دست به دعا برده بود که خدا این دعا را به وسیله مختار به اجابت رسانید. امام چهارم همچنین هدایاى مختار را که نشانی از پیروزی وی بر امویان بود، میپذیرفت و بعد از جریان عاشورا که اهل بیت پیامبر (ع) چند سال در ماتم و عزا بودند، برای نخستین بار و بعد از فرستادن سر ابن زیاد، توسط مختار به مدینه نوعی شادى در این خاندان دیده شد که با پخش کردن میوه بین اهالی شهر، حنا بستن به موها توسط زنان و حتی تهیه غذای گرم در خانه و ... همراه بود. * نسبتهای ناروا به مختار این محقق علوم اسلامی در بخشی از سخنان خود با اشاره به عداوت دشمنان اهل بیت (ع) نسبت به قیام، شخصیت، جایگاه و نام مختار ثقفی ادامه داد: با این حال اتهامات ناروایی هم در تاریخ به مختار منسوب شده که بیشتر آنان از سوی اهل تسنن مطرح شده است. از جمله اینکه وی را متهم به ادعاى نبوت و سخن گفتن با جبرئیل ـ فرشته الهی ـ کردهاند. البته از کلمات و بیانات مختار که در جاهاى مختلف ایراد و هدف و انگیزه خود را براى برپائى قیام به وضوح بیان کرده است و او را از آنچه در بعضى منابع تاریخى اهل سنت در باره مختار وجود دارد که او ادعاى نبوت داشت، مبرى مىکند. و از همه مهمتر اینکه خود را نماینده یکى از افراد اهل بیت یعنى محمد بن حنفیه معرفى کرده است و این نمایندگى، هیچگونه سنخیتى با ادعاى نبوت ندارد و تنها با استناد به این دو دلیل میتوان این ادعاها را رد کرد. وی همچنین درباره اتهامهای دیگر منسوب به مختار اذعان کرد: در بخشی از تاریخ به مختار لقب کذاب دادهاند. این از جمله لقبهاى ناپسندى است که در بعضى منابع تاریخى اهل سنت به مختار نسبت داده شده است. مثلاً «ابن کثیر» اینگونه مختار را معرفى کرده است: «و أما المختار بن عبید الثقفى الکذّاب ...» «و اما مختار بن عبید ثقفی که کذاب است ...» این لقب و تهمتهاى دیگر از نقشههاى شوم بنىامیه و بیشتر در دوران آنها بوده است و ابن زیاد هنگام آزاد کردن مختار همین کلمه را در باره او به کار برد. وی ادامه داد: این مورد آن قدر شایع بوده است که امام باقر (ع) به مقابله با آن برخواسته است و فرمود: «لا تسبّوا المختار ...» (به مختار دشنام ندهید). شیوع لقب «کذاب» از اینجا فهمیده مىشود که فرزند مختار مجبور مىشود این مسأله را از امام باقر (ع) سؤال کند تا مطلب براى او کاملاً روشن شود و بعد از شنیدن این سخن از امام پنجم، شناخت تازهای نسبت به مختار مطرح شد. ضربهاى که بنىامیه از مختار و انقلاب او خورد و زخمى که از ناحیه او بر آنان وارد شد، معلوم بود که براى خدشه وارد کردن بر شخصیت او از هیچ امرى دریغ نمىکنند و به همین دلیل در کتابهاى اهل سنت نه تنها به عنوان یک شخصیت ممتاز معرفى نشده است؛ بلکه مملو از اینگونه تهمتها بوده است. * نگاهى به یک نقل در جریان سوء قصد به جان امام حسن (ع) در ساباط این پژوهشگر تاریخ اسلامی در ادامه به ذکر یک حادثه تاریخی و تشریح آن از زبان بزرگان علوم اسلامی پرداخت. وی گفت: در حادثه سوء قصد به امام حسن مجتبى (ع) در «ساباط» که به مجروحیت حضرت منجر شد، حضرت فرمود: «مرا به خانه سعد [عموی مختار] در مدائن ببرید.» وى از طرف حضرت امیر (ع) به استاندارى مدائن منصوب شده بود و پس از شهادت امام على (ع) نیز از طرف امام حسن (ع) در مقام خود تثبیت شد و او همچنان والى مدائن بود. در نقلى آمده است که مختار به عموى خود پیشنهاد کرد که امام حسن (ع) را به معاویه تحویل دهیم و از این رهگذر به پول و مقامى دست بیابیم و او شدیدا مورد سرزنش عمویش قرار گرفت. وی افزود: آیتالله خوئى بر این مطلب نقد محکمی ارایه داده است. ایشان میگوید: «این روایت قابل اعتماد نیست؛ زیرا اولاً مرسل است و ثانیاً بر فرض صحت روایت، مختار قصد آزمایش عموى خود را داشته است که اگر خداى ناکرده چنین قصدى دارد، نسبت به حفظ جان امام چارهاى بیندیشد.» به نظر مىرسد، به جهت ارسال این روایت و اینکه این مطلب در مورد مختار، از طریق شیعه ثابت نشده و تنها از طریق منابع اهل سنت بیان شده است، مىتوان این مطلب را در مورد مختار نپذیرفت و آن را رد کرد. وی تأکید کرد: با توجه به اینکه دفاع شدید مختار از اهل بیت (ع) و کشتار زیادى که از قتله شهداى کربلا و دشمنى سرسختى که با بنىامیه داشت، موجب شده است که در منابع اهل سنت، بدگوئیهاى زیادى از او شود. من جمله لقب کذّاب، ادعاى نبوت و نازل شدن جبرئیل و ... که ذکر آنها رفت. فاطمی در ادامه این بخش از سخنان خود تصریح کرد: از طرفى شاید یک چنین خطاى بزرگى از او سر زده باشد و این سخن نابهجا را گفته باشد، میتوان تحلیل کرد که پس از مدتی از این گفته پشیمان شده و توبه کرده باشد و دفاع او از اهل بیت (ع) جبران این خطاى او بوده است و نمىتوان براى تبرئه مختار، نسبتى به عموى او زد با توجه به موقعیتى که سعد نزد امام على و امام حسن علیهما السلام داشت. * علل گرایش مردم کوفه به مختار فاطمینیا همچنین درباره علل گرایش مردم کوفه به مختار بعد از اتفاقات پیش آمده در واقعه عاشورا، تعویض حکام اموی و زبیری یکی پس از دیگری در کوفه، شکست قیام توابین و سردرگمیهای سیاسی و نظامی این شهر در دورام قیام مختار گفت: مردم عراق، به خصوص کوفه که سالیان دراز بر آنان ستم شده بود و از ظلم و جنایت حکومت بنىامیه به ستوه آمده بودند به دنبال فرصتی برای رهایی از ظلم میگشتند. وی افزود: کوفیان که حتی از حقوق اولیه مسلمانان دیگر شهرهای بلاد اسلامی برخوردار نبودند، پس از مرگ یزید، فرصت را غنیمت شمرده و شورش کردند و «عمرو بن حریث» عامل ابنزیاد را از شهر اخراج کردند. این محقق علوم اسلامی کشورمان ادامه داد: مردم کوفه «عامر بن مسعود» را که از مخالفین حکومت ظالمانه بنىامیه بود، به جاى او نشاندند. آنان به دعوت ابنزبیر که به ضدیت با بنىامیه برخواسته بود و در مکه شورش کرده بود، پاسخ مثبت دادند و به یارى او شتافتند و به حاکمیت ابنزبیر تن دادند و او را در تسلط بر عراق کمک کردند. کوفه و بصره به حمایت از ابنزبیر برخواستند به امید آنکه عدالت نسبت به آنان اجرا شود و با جانیان کربلا مبارزه کند، اما با کمال ناباورى دیدند که ابنزبیر همان راه بنىامیه را در حقکشى نسبت به آنان پیش گرفته است. وی ادامه داد: پس مشخص شد که تمام شعارها و تظاهر ابنزبیر به زهد و بىمیلى به دنیا به جز فریب و نیرنگ چیز دیگرى نبوده است و اشراف کوفه که اکثر آنان در حادثه غمبار کربلا نقش داشتند و در ریختن خون امام حسین (ع) و دیگر شهداى کربلا شریک بودند، جزو مقربان و نزدیکان حکومت قرار گرفتند و از همان نیروهاى ضدانقلاب براى مقابله با حرکتهاى انقلابى نهایت استفاده را مىبرند. سید حسن فاطمینیا در پایان سخنان خود اظار کرد: با آشکار شدن ماهیت حکومت ابنزبیر و شایسته نبودن وى در امر حکومت مردم، به نهضت مختار گرایش پیدا کردند و او را در جنگ با نمایندگان ابنزبیر در کوفه و هواداران آنها یارى دادند؛ چرا که او خود را نماینده محمد بن حنفیه معرفى کرده بود و از طرفداران اهل بیت پیامبر (ص) بود که با شعار خونخواهى امام حسین (ع) قیام خود را آغاز کرد و آن را ادامه داد. انتهای پیام/ک/7