*الف) پس از درگذشت پیامبر اسلام(ص) تا صد سال نگارش احادیث آن حضرت را ممنوع کردند به بهانه ی اینکه ممکن است با وجود آن سخنان، قرآن فراموش شود.
ب) از آنجا که حکومت اسلامی پس از ارتحال رسول اکرم به انحراف کشیده شد، حاکمان کشور اسلامی همواره بغض و کینه ی امام علی(ع) را در سینه داشتند و حتی تا چند دهه بعد از شهادت حضرت، او را علنی بر منابر لعن می کردند! بخش اصلی نویسندگان در قرون اولیه ی اسلام وابسته به دربار بودند.
حجت الاسلام والمسلمین محمد جواد محمودی حدود بیست و پنج سال است که کار او تقریبا منحصر در تحقیق احادیث است، اعم از حدیثهای شیعه و سنی و هم در متن حدیثها کار می کند و هم در زنجیره ی سند آنها. برخی کتابهای او بعنوان کتاب سال شناخته شده و اکنون در گروه تدوین «موسوعة الامامة فی نصوص اهل السنة» مشغول تحقیق در منابع حدیثی اهل سنت است و تاکنون بیست جلد از این کتاب نشر یافته است.
چند روز پیش، به ایشان گفتم: با توجه به سابقه ی شما در پژوهش در احادیث، بدون در نظر گرفتن موضوع آنها و اینکه از شیعه رسیده یا اهل سنت، اگر بخواهید پنج حدیث را بعنوان معتبرترین احادیث معرفی کنید، کدامند؟ به عبارت دیگر اگر تمام حدیثها را به ترتیب روی هم بریزیم، پنج حدیثی که در قله قرار می گیرند کدامند؟
ایشان برای پاسخ، یک روز فرصت خواست.
عجیب آنکه پنج حدیثی را بعنوان پرسندترین و معتبرترین احادیث معرفی کرد که اولا از پیامبر اکرم(ص) است و ثانیا همگی در فضیلت امام علی(ع) می باشند. آن حدیث ها عبارتند از:
حدیث غدیر
مَن کُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلِیٌّ مَولاه.
هرکه من مولای اویم پس علی مولای اوست.
حدیث ثقلین
إنّى تارِکٌ فیکُمُ الثَّقَلَینِ، ما إن تَمَسَّکتُم بِهِما لَن تَضِلّوا: کِتابَ اللّهِ وَ عِترَتی أهلَ بَیتى، فَإِنَّهُما لَن یَفتَرِقا حَتّى یَرِدا عَلَىَّ الحَوضَ.
من در میان شما دو چیز گران بها به یادگار مى گذارم، که اگر به آن دو چنگ بزنید، هرگز گمراه نمى شوید: کتاب خدا و عترتم، [یعنى] دودمانم. این دو از هم جدا نمى شوند تا در کنار حوض [کوثر] بر من وارد شوند.
حدیث منزلت
أنتَ مِنِّی بِمَنزِلَةِ هارونَ مِن موسى، إلَّا أنَّهُ لا نَبِیَّ بَعدی.
پیامبر اکرم خطاب به امام علی فرمود: تو براى من، به منزله ی هارون براى موسى هستى، جز آن که پس از من، پیامبرى نیست.
حدیث سد الابواب
در زمان سکونت پیامبر در مدینه، برخی اصحاب هرکدام دری از خانه ی خود به داخل مسجد مدینه باز کرده بودند تا اینکه پیامبر(ص) چنین دستور داد:
سُدّوا أبوابَ المَسجِدِ غَیرَ بابِ عَلِیٍّ.
درهاى مسجد، بجز در خانه ی على را ببندید.
ناحق بودن قاتلان عمار
یا عَمّارُ، تَقتُلُکَ الفِئَةُ الباغِیَةُ، وأنتَ إذ ذاکَ مَعَ الحَقِّ وَالحَقُّ مَعَکَ، یا عَمّارَ بنَ یاسِرٍ، إن رَأَیتَ عَلِیّا قَد سَلَکَ وادِیا وسَلَکَ النّاسُ وادِیا غَیرَهُ فَاسلُک مَعَ عَلِیٍّ؛ فَإِنَّهُ لَن یُدلِیَکَ فی رَدىً، ولَن یُخرِجَکَ مِن هُدىً.
اى عمّار! تو را گروهک متجاوز خواهند کشت و در آن هنگام، تو با حق هستى و حق با توست. اى عمّار بن یاسر! اگر دیدى على راهى را مىپیماید و مردم راهى دیگر را مىپیمایند، همراهِ على باش، که او هرگز تو را به بیراهه نخواهد بُرد و از مسیر هدایت، بیرون نخواهد کرد.
(سرانجام عمار در رکاب امام علی در جنگ صفین به شهادت رسید.)